هفته کتاب برای چه کسی برگزار شد؟!

مجله فرهنگی هفت راه – گروه کتاب: شما خواننده محترمی که احیانا در حال مطالعه این مطلب هستید حتما می دانید که یک روز است که هفته کتاب در دوره بیست و دوم آن به پایان رسیده و مسئولان محترم برگزارکننده آن هم کانون در حال جمع‌بندی عملکرد خود هستند تا به روسای خود و نیز احتمالا رسانه‌های خواستار، گزارش عملکرد ارائه بدهند. امری که فی‌الواقع مزموم نیست ولی باید توجه داشت کیفیت برنامه های برگزار شده چقدر با آمارهای ارائه شده همخوانی و همپوشانی دارد و آیا اصولا آنچه یک مسئول با آمارها ارائه می دهد نسبتی نیز در عالم واقع دارد یا خیر؛ که البته بررسی این مسئله در این مجال ممکن نیست.

در این دوره ارشاد استان تهران متولی برگزاری هفته کتاب بود و البته به دلیل نداشتن تجربه برگزاری این گونه برنامه و نیز بهره نگرفتن از تجارب برگزارکنندگان دوره قبل خیلی نتوانست اقدام جدیدی را انجام دهد که البته بهانه آن نیز از قبل به دلیل کاهش بودجه این دوره مهیا شده بود. همان برنامه های قبلی با همان سر و شکل و سیاق امسال نیز طرح ریزی و اجرا شد و هر بار مسئولی که پشت تریبون رفت از اهمیت کتاب و کتاب خوانی و نیز ضرورت بردن کتاب به سبد خانوار مردم گفتند اما دریغ از یک راهکار عملی و اجرایی…

اما حرف اصلی در این مطلب این است که جامعه هدف و مخاطب اصلی هفته کتاب کیست؟ برای چه هفته کتاب اصلا برگزار می‌شود. در دیدگاه پدیدآوردندگان این برنامه که رهبر انقلاب برای اولین دوره آن نیز پیامی داده بودند «رواج‌ کتاب‌ و روحیه‌ی‌ کتابخوانی‌ در میان‌ ملت‌» هدف اصلی عنوان شده است و از محتوای پیام این طور برمی‌آید که در این هفته باید اتفاقات طوری چیده شود که نقطه اوج برنامه‌های مربوط به کتاب در کشور باشد؛ اما عملا این اتفاق نیفتاده است و به زعم نگارنده اگر چه دست اندرکاران و برگزارکنندگان این هفته همگان از جمله عناصر دلسوز در این زمینه هستند، اما اداری شدن این برنامه در نظر آنان سکه آن را از ارج و قرب انداخته است.

به نظر می رسد در برگزاری هفته کتاب آنچه نادیده گرفته شده است جامعه هدف این مدل برنامه ها است و همه برنامه ها باید حول و حوش آن چیده شود. جامعه هدف نهایی کتاب نیز مردم هستند و مردم هستند که در نهایت باید کتاب را خریداری کرده و آنها نیز باید با مطالعه کتاب در بالارفتن سرانه آن نقش ایفا کنند اما در چند سال گذشته این جامعه هدف یا به کلی نادیده گرفته شده و یا در حاشیه رفته است. به طوری که برنامه های برگزار شده در این هفته عموما جنبه خصوصی و یا سازمانی دارند. با این که سازمان‌ها نیز مردم را در خود جای داده‌اند و فرهنگسراها نیز برنامه‌های فرهنگی برای مردم اجرا می‌کنند اما منظور از این مطلب عمومیت و جامعیت دادن به این گونه برنامه هاست که کمتر در رئوس برنامه های مربوط به این هفته دیده می شود.

همین الان اگر در کوچه و خیابان از مردم عادی درباره هفته کتاب بپرسید شاید خیلی ها از وجود چنین هفته‌ای بی خبر باشند و یا اگر هم اطلاعی داشته باشند خیلی کوتاه و غیرکاربردی است. شهرداری ها به عنوان نزدیک‌ترین نهادی غیردولتی مرتبط با مردم نیز  برنامه‌هایی را نیز اجرا کرده است که آن هم به مشکلات پیش گفته مبتلا بود. برنامه‌هایی که در فضاهایی برگزار می‌شد که مخصوص یک جمع محدود بوده و اصولا خیلی مردم کف جامعه مشارکت خاصی در آن نداشتند.

اصولا در هفته کتاب در دوره بیست و دوم و حتی در دوره های پیش آن نیز شهر و محله ها رنگ و بوی کتاب به خود نمی‌گیرد و به همین دلیل می‌شود گفت که علیرغم تمام برنامه‌ریزی ها و هزینه‌های انجام شده توسط سیستم دولتی این برنامه فراگیر نیست و نمی‌توان ادعا کرد در این هفته ترویج کتابخوانی به معنای واقعی صورت گرفته است چرا که اصولا این طیف خیلی مورد توجه نبوده‌اند. شاید این اتفاق در شهرهای کوچک با کمی اغماض اتفاق افتاده باشد اما در شهرها و کلان‌شهرها خیلی اتفاق خاصی در این زمینه نمی‌افتد. مثالی در این زمینه راهگشاست و پایان بخش این وجیزه. در هفته دفاع مقدس مشاهده می‌کنیم که تمام شهرها و محله‌ها رنگ و بوی دفاع مقدس به خود می‌گیرند و همه می دانند هفته دفاع مقدس از راه رسیده است و قرار است اتفاقی بیفتد اما این مسئله درباره هفته کتاب صادق نیست و به دلیل عدم خلاقیت برگزارکنندگان هفته کتاب در کشاندن برنامه‌های خود برای عموم مردم این هفته به صورت شعاری برگزار می ‌شود و هزینه‌های انجام شده نیز عملا گشایشی در امر کتابخوانی نخواهد داشت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا