سوژه ای که در کامیون هدر رفت /”جاده قدیم” سوژه اش را از «فروشنده» به عاریه گرفته/ فیلشاه اثری رو به جلو

در سالهای اخیر عادت کرده ایم که روز اول جشنواره را روز معمولی ها بدانیم. حتی اگر جدول اکران با قرعه کشی چیده شده باشد باز هم انگار دست تقدیر مراقب است که در روز اول در سینمای رسانه ها حتما فیلم های معمولی به نمایش در آیند و این قانون نانوشته نقض نشود. بدون شک اگر «فیلشاه» را به عنوان اثری امیدوارکننده از فیلم های روز اول پردیس ملت کنار بگذاریم دو فیلم دیگر یعنی «کامیون» و «جاده قدیم» هرگز آثار مهمی به حساب نمی آیند.
کامیون / یک سوژه هدر شده
کامیون با نمایش صحنه هایی از فرار ایزدی های کردستان عراق از چنگال داعش آغاز می شود و این باعث می شود که شما در ابتدا گمان کنید که با فیلمی مواجه هستید که نسبت به اتفاقات روز بدون واکنش نیست و فیلمساز بنای روایت قصه ای در همین نزدیکی را دارد. با این حال خیلی زود آن تصاویر رنگ می بازد و ادامه قصه در تهران روایت می شود.
ماجرای سرگردانی زنی جوان و کودکش که از کردستان عراق با یک راننده کامیون آشنا به دنبال شوهرش به تهران آمده و اکنون ردی از او نمی یابد و آواره این شهر شده است. در برخی از صحنه های فیلم به راحتی می توان سکانس هایی از سریال «پایتخت» را به یاد آورد. به خصوص در سکانسی که پس از ساعت ها سرگردانی در تهران دختر جوان پشت کامیون اجاق روشن می کند و سفر پهن می کند.
«کامیون» یک فیلم کاملاً معمولی است. قصه ندارد و جز لحظه هایی اصلاً‌ در گیر کننده نیست. منازعاتش تصنعی و ساختگی می نمایند و در بعضی لحظات به خوبی احساس می شود که فیلمنامه نویس حوصله ی نوشتن چالش مهم نداشته است. شاید همین بی حوصلگی بوده که منجر به نوشتن این پایان عجیب برای فیلم شده است. پایانی که حتی واژه «باز» هم نمی تواند معنای دقیقی از رها شدگی اش را برساند.
«جاده قدیم» / سوژه ای اسیر دست فیلمساز
تهیه کننده فعال سال های اخیر سینما دلش خواسته دوباره مزه ی کارگردانی را بچشد. فیلم «جاده قدیم» چیزی بیش از این جمله نیست. فیلم سوژه اش را از «فروشنده» به عاریه گرفته. سوژه ای که در بطن خود ملتهب و سینمایی است. اما فیلمساز در این فیلم هرگز نتوانسته از این سوژه خوب اثری قابل تأمل بسازد.
فیلم قصه همه چیز است و قصه هیچ چیز نیست. حکمت در سال های پایانی ششمین دهه از عمرش می خواهد حرف هایی را بزند که انگار سال هاست در دلش مانده اند. کنایه های سیاسی در فیلم و الصاق فضای ملتهب قصه به اخبار مذاکرات پر تنس هسته ای بیش از آنکه اتفاقی خلاقانه به نظر بیاید شبیه تصمیم های یک فیلمساز اول برای تجربه ی برخی از این بازی هاست.
اگر چه خسته کننده است که باز از فیلمنامه ضعیف بنویسیم اما نمی توان از مشکلات جدی روایت و شخصیت پردازی در این فیلم چشم پوشید. به هیچ کدام از شخصیت ها نزدیک نمی شویم و حتی تا انتها متوجه نمی شویم که شغل پدر و پدر بزرگ خانواده چیست و بازار چه چیزی کساد شده و برای آن ها بحران درست کرده است. شخصیت پدر بزرگ ظاهرا از طبقه ی مرفه جامعه به حساب می آید اما همچنان دل بستگی هایی در سنت دارد ولی همین هم در جاهایی لنگ می زند و واکنش هایش با طبقه اجتماعی او هم خوانی ندارد.
شاید به جرأت بتوان گفت که این اشتباه حکمت بوده که پس از تجربه هایی مهم در عرصه تهیه کنندگی مجدد به کارگردانی برگشته است مگر اینکه او از آمدن به این جرگه نیت هایی غیر سینمایی داشته باشد که بعید هم نیست و باید منتظر آینده ماند.
فیلشاه / انیمیش تر از شاهزاده روم
تیم جوان هنر پویا امروز یکی از سرآمد های انیمیشن سازی در کشور محسوب می شوند. گروهی که پیش از این شاهزاده روم را ساخته و اکنون با فیلشاه بار دیگر پای در ادامه این راه سخت گذاشته است.
صنعت انیمیشن ایران خیلی دیر جدی گرفته شد. با این حال سازندگان «فیلشاه» با جدیت مشغول نوآوری و بومی سازی این هنر صنعت پر طرفدار هستند. اثر تازه هادی محمدیان امیدوار کننده و رو به جلوست. همانگونه که شاهزاده روم در زمان خودش این ویژگی را داشت. با این تفاوت که اکنون سازندگان فیلشاه اثری را به جشنواره را به سرانجام رسانده اند که از شاهزاده روم به مراتب انیمیشن تر است. به این معنا که به فانتزی های دنیای انیمیشن وفادار مانده و قصه ای خیال انگیز روایت می کند.
نمی توان منکر ضعف های فیلمنامه فیلشاه شد و برخی از کاستی ها را در این اثر ندید. اما حتی اگر بنا مقایسه باشد باید پذیرفت که این اثر را باید با نمونه های نه چندان زیاد داخلی مقایسه کرد و قیاس آن با نمونه های خارجی کاملاً بی رحمانه است. تیم هنر پویا به لحاظ فنی رشد قابل قبولی داشته اند ولی همچنان باید به قصه و روایت توجه بیشتری داشته باشند.
از همین الآن می توان امیدوار بود که سال آینده یک اثر خوب برای مخاطب کودک و نوجوان کنار گذاشته شده و مدیران فرهنگی حتماً‌ باید خود را برای حمایت از این اثر ملی آماده کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا