در تئاتر همه میخواهند گلوی همدیگر را پاره کنند!
مجله فرهنگی هفت راه – گروه تئاتر: کارگردان تئاتر «کسی نیست همه داستانها را به یاد بیاورد» در نشست خبری این نمایش، از «یکشبه کارگردان شدن دختران و پسران بیتجربه» انتقاد کرد و آن را یک سم برای تئاتر ایران دانست.
محمد چرمشیر در پاسخ به این سوال که چرا در بین اهالی تئاتر هیچ تعریف مشخصی برای رپرتوآر (اجرای مجدد) نیست گفت: مشکل این است که ما برای هیچ چیزی تعریف مشخصی نداریم ما برای یک روز درب تئاتر شهر با باز کردیم و دیدیم یک گروه حرفهای مشغول اجرا است و روز دیگر یک گروه دانشجویی و روز بعد یک گروه نیمهحرفهای اجرا میکردند و برای هیچ کدام از اینها در این سالها سالن مشخصی تعریف نکردهایم.
وی افزود: به همین دلیل است که یک دختر و پسر جوانی که هنوز خودش را پیدا نکرده و نمیداند چه جایگاهی در تئاتر حرفهای به یکباره خودش را برروی اصلیترین صحنه تئاتر کشور میبیند و همین است که تئاتر ما را تبدیل به میدان گلادیاتورها کرده که همه میخواهند گلوی هم را ببرند تا همه به اجرا برسند و این روزها ما در تئاتر دچار تعریفناشدگی هستیم.
این نمایشنامه نویس در ادامه صحبتهایش خاطر نشان کرد: اما وقتی از تئاتریها صحبت میکنیم باید تئاتریها را هم تعریف کنیم. امروز کسانی وارد خانواده تئاتر شدند که کمترین سنخیت را با این پدیده دارند و آشنایی با این حوزه ندارند. برای اینکه درهای ورودی باز است وهیچ گونه مجوزی حاصل نمیشود و ما با انبوهی از جمعیت مواجه هستیم که نیمی از آنها سیاهیلشگر ماجرا هستند.
چرمشیر تصریح کرد: ما با انبوهی داد و فریاد مواجه هستیم که این داد و فریاد مانع گفتوگوی ماست در حالی که ذات تئاتر گفتوگو و نویابی است اما فرصت گفتوگو کردن را با هم نداریم چراکه این جمعیت هیچ کاری غیر از فریاد زدن نمیکند.
وی افزود: هنوز بسیاری از بچههای ما که با دستان پر به این عرصه آمدند فرصت نمیکنند آموختههای خودشان را پیش چشم ما بگذارند و مدیران ما از بس که قول دادهاند و وقت گذاشتهاند برای انجام این قولها فرصت نمیکنند ببینند آدمها چه میگویند.
این نمایشنامهنویس با انتقاد از رفتاری که برخی جوانان تازهکار تئاتر با آتیلا پسیانی انجام دادهاند گفت: ما امروز به آتیلا پسیانی که ۳۰ سال یک تجربه را انجام داده است فرصت نمیدهیم تا درباره آن گفتوگو کند اما به جوانانی فرصت میدهیم که بدون آنکه این مسیر را تجربه کرده باشند به این آدم و تجربه او فحاشی میکنند و به همین دلیل است که فضای امروز تئاتر ما، تئاتر فحاشی است. وقتی تئاتر شهر ما تبدیل میشود به اینکه فقط سرویس بدهد بدون اینکه بداند به چه کسی قول داده است یعنی از عرصه برنامهریزی بیرون رفتیم.
این نمایشنامهنویس خاطرنشان کرد: اهل و غیر اهل بودن را باید با دادن امکانات شناسایی کنیم و یکی از وظایف مدیریت این است که باید یک جای مشخص برای تئاتر دانشجویی و آماتور داشته باشد نه اینکه تجربهای که باید در جای دیگری به دست آورد را بر روی صحنه اصلی تئاتر کشور بدست بیاورند.