منوچهر محمدی چند ماه قبل: سینما روی جامعه تاثیرگذار است/منوچهر محمدی در مقابل نقد سیاه‌نمایی: سینما خود از جامعه تاثیر می‌پذیرد

مجله فرهنگی «هفت‌راه»- گروه سینما: منوچهر محمدی روز گذشته در نشست بررسی سینمای اجتماعی ایران در حوزه هنری اساسا با منکر شدن تاثیر سینما بر فرهنگ عمومی گفته است که: «چرا ما به جای علت دنبال معلول می‌گردیم؟ سینما معلول شرایط فرهنگ عمومی است نه علت آن. فرهنگ عمومی خیلی مستحکم‌تر و قطورتر از این است که بتواند از سینما تأثیر بپذیرد ضمن آنکه سینمای ایران در این سال‌ها آنقدر با مسائل پیش پا افتاده درگیر بوده که اصلا نمی‌تواند به علت‌سازی فکر کند.»

به گزارش «هفت‌راه»، محمدی طبعا ازاد است نظر شخصی خودش را در مورد تاثیرگذاری سینما بر مخاطب داشته باشد، اما صحبت‌های اخیر محمدی از این نظر جالب است که شاهد چرخش صدوهشتاد درجه‌ای نظر او بعد از بحث‌ و جنجال‌های اخیر بر سر سینمای اجتماعی و سیاه‌نمایی هستیم.

محمدی پیش از این در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری فارس پس از اکران «فرشته‌ها با هم می آیند» در مورد تاثیرگذاری سینما چنین گفته بود که: «اگر تقریبا به مجموعه کارهایی که من در آن به عنوان تهیه کننده دخیل بودم دقت شود قطعا چیزی که می توان به عنوان خط مشترک دید بیان دغدغه است چه بحث روحانیت چه دفاع مقدس و چه طنز. این را با صدای بلند اعلام میکنم که اگر روزی دغدغه نداشته باشم دیگر فیلم نمی‌سازم چون فیلمسازی برای من امری مقدسی نیست و تا روزی که فکر میکنم دغدغه ای دارم نکته ای دارم که فکر میکنم با زبان سینما که زیان تاثیر گذاری است و زبانی است که میتواند مخاطب را مجاب کند و او را در یک کنش جمعی قرار دهد و میتواند در دنیای معاصر فعلی یکی از امکانات مناسب درستی باشد که مردم جهان آن را پذیرفته اند. همانطور که فوتبال موج ساز و هنجار ساز است سینما نیز نسبت به دیگر هنرها این قابلیت را دارد.»

او پس از آن در گفت‌و‌گو با تسنیم نیز چنین موضعی داشته که: «اگر این معنا را بپذیریم که هنر دراعتراض نسبت به وضع موجود و در راه رسیدن به وضع مطلوب است پس کسی که کارهنری می کند باید به دنبال آرمان‌هایی باشد. یعنی آرمان و هدفی را برای خود دارد. اتفاقا اگر غیر از این باشد خیلی جای تامل و سوال است. مثلااگر کسی نسبت به آلودگی هوا اعتراض دارم می تواند فیلمی بسازد که در نسبت با این موضوع حرف دارد.»

و حتی درباره لزوم وجود قهرمان در فیلم‌ها و تاثیرگذاری از طریق قهرمان‌پردازی بیان کرده بود که: «قهرمان در فیلم حتما باید باشد و سینمای بدون قهرمان قطعا شوخی است.باید این قهرمان به گونه ای طراحی شود که منجر به تاثیرپذیری و هنجارپذیری مخاطب شود و قابلیت الگو شدن را داشته باشد. این الگو شدن هم نه تنها در بواطن بلکه در ظواهر هم باید شکل بگیرد یعنی مخاطب شکل و لباس و موی خود را شبیه این قهرمان کند. شما به قضیه عفاف و حجاب که الان همه گناه را به گردن هم می اندازند، نگاه کنید. به نظر من سینمای ایران می تواند راجع به عفاف و حجاب فیلم بسازد. فیلم خوب هم بسازد. به شرطی که شرایط ساخت آن فراهم شود و فیلم ساز بتواند حرفش را راحت بزند و نگران این نباشد که فلان و بهمان برای شما مشکل ساز شود.»

محمدی در جای دیگری از نشست بررسی فیلم «فرشته‌ها با هم می‌ایند» در تسنیم بازهم با اشاره به تاثیرگذاری سینما به این نکته اشاره کرده بود که: «وقتی می‌گویید پیام انگار یک گوینده و شنونده پیام داریم یعنی گوینده حرف می‌زند و شنونده می‌شنود. وقتی می‌گوییم یک فیلمی حرف دارد یعنی امکان گفتمان با مخاطب برقرار می‌کند. گفتمان نه به معنای دیالوگ به معنی اینکه من حرفهای ناشنیده تو را می‌شنوم. من فیلم ساز هم این را در قالب یک قصه برای تو می‌گویم و چون این قصه به دور از شعارهای گل درشت است روی تو مخاطب تاثیر می‌گذارد

اما حالا پس از گذشت چند ماه از این اظهارنظرها محمدی و باقی روشنفکران ظاهرا تصمیم گرفته‌اند به جای پاسخگویی به شبهه سیاه‌نمایی در سینمای ایران، صورت‌مسئله را پاک کنند و اساسا منکر تاثیرگذاری سینما شوند و با فرافکنی‌هایی مانند اینکه «سینما خود معلول فرهنگ عمومی است» منتقدان را به خود جامعه ارجاع دهند در حالی که تا چند ماه قبل و هنگام ارائه طرح‌های فیلم‌های جدید خود به نهادهای دولتی معتقد بودند که سینما بسیار هم تاثیرگذار است و می‌تواند سازنده ی فرهنگ عمومی جامعه باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 + چهارده =

دکمه بازگشت به بالا