وحید جلیلی: جریان طنز انقلابی باید احیاء شود؛ این کتاب میتواند طلایه دار باشد
مجله فرهنگی هفت راه – گروه کتاب: مراسم رونمایی از کتاب «آقازاده عزیز» چندی پیش در کافه کراسه برگزرا شد. این کتاب گزیده طنزهای مطبوعاتی «محمدرضا شبهازی» است که در 190 صفحه و همراه با توضیحاتی طنزآمیز درباره کلمات و اصلاحات مختلف به چاپ رسیده است. وحید جلیلی در این مراسم و به مناسبت موضوع کتاب، سخنان قابل توجهی درباره ظرفیتهای طنزی که میتواند برای جبهه فرهنگی انقلاب دستمایه تولید اثر بشود بیان کرد و همچنین این کتاب را دارای ظرفیت خط شکنی در این عرصه دانست. گزیده سخنان جلیلی به همراه بخشی از گفتههای نویسنده «آقازاده عزیز» و البته روش تهیه پیامکی کتاب در ادامه میآید.
جنگ غزه یک «سوگ مضحکه» تمام عیار بود
تمدن غرب دارای تناقضاتی است که میتواند دستمایه طنز شود. نمونه آخر این تناقضات ماجرای جنگ غزه بود که در واقع یک «سوگ مضحکه» تمام عیار بود. کشورهایی که مدعی هستند بشر از حقوق خودش تا حالا محروم بوده و حالا اینها آمدهاند تا حقوق او را استیفاء کنند، در این ماجرا اینگونه رفتار کردند. یا در ماجرای حمله اتمی به ژاپن هم همینطور است. آن هم وقتی که ژاپن تسلیم شده بود اما آنها بمب اتم انداختند. آنوقت همین آدمها از همه دنیا حق توحش میگیرند! از این طنزتر و کمیکتر دیگر چه چیزی وجود دارد؟!
غربزدهها از خود غرب هم مسخرهتر هستند
جلیلی افزود: حالا از این کمیکتر و مسخرهتر غربزدهها هستند؛ مسخرهتر از خود غرب، غربزدهها هستند! از این جهت انقلاب اسلامی گنجینههای زیادی برای طنزپردازی دارد؛ چه در مواجهه با غرب و چه در مواجهه با هواداران عنود و با انگیزه غرب. اینکه افرادی که سراسر وجودشان و رفتارشان تناقض است، میخواهند جمهوری اسلامی و انقلاب سالامی را هجور کنند هم خود یک موقعیت دیگری برای طنزپردازی است.
اما ما چقدر از این موقعیتها و ظرفیتها استفاده کردهایم؟ اگر بخواهیم تقسیمبندی کنیم، در حوزه طنز تصویری کمی وضعمان بهتر است و افرادی چون مازیار بیژنی و شجاعی طباطبایی هستند که در این عرصه علمداری کردهاند و جوانهایی هم دارند به آنها اضافه میشوند. در بخش شعر طنز هم اگرچه از نثر طنز جلوتر هستیم اما مجموعاً خیلی عقب هستیم.
جریان طنز انقلاب باید آغاز شود
از اواخر دوره قاجار که مواجهه جدی انسان ایرانی با تمدن غرب شروع میشود، یکی از رویکردهای جدیای که از سوی نخبگان و فرهیختگان جامعه برای مواجهه با غرب انتخاب میشود، طنز است. مثلا در کتاب مناظره «شوخ و شنگ» تناقضات فکلیها و غربزدهها به ظنز کشیده میشود.
اما بعد از انقلاب گویی یک حرکت رو به افولی را در این عرصه شاهد بودیم و به جز تک جرقههایی که –مخصوصاً بعد از فتنه 88- دیدیم، جریانی به اسم جریان طنز انقلاب شاهد نبودیم. این جریان باید آغاز بشود چه آنکه همه چیز فراهم است. چه از لحاظ مضمون در حوزههایی مثل سیاست و اقتصاد و اجتماع که این حوزهها هم خیلی از هم قابل تفکیک نیست. مثلا در یک شب 800 هزار کارمند را میگویند بروید خانههایتان!
با یک چنین موجودات وقیحی طرف هستیم!
در فضای داخلی هم به اندازه کافی مضمون وجود دارد مثلاً کسانی که میخواهند نان انقلاب را بخورند اما بر خلاف آرمانهای آن اقدام کنند. مثلاً چندی پیش جشنوارهای گذاشتند به نام اخلاق و نیایش و بعد دروغگوترین آدم تاریخ ایران را آوردند که در این جشنواره سخنرانی کند! آقای سیدمحمد خاتمی که بزرگترین دروغهای تاریخ ایران را گفته میشود علمدار اخلاق جامعه! از این موقعیت کمیکتر؟! کسی که هشت سال در این مملکت رییس جمهور بوده و چند انتخابات برگزار کرده و یقین دارد، یقین دارد، یقین دارد که با این ساز و کارهای انتخاباتی نمیشه 11 میلیون تقلب کرد، میرود زیر علم تقلب سینه میزند و با دو سه نفر خائن دیگر این تهمت را در جهان میپراکند و بعد دیگران را به راستگویی دعوت میکند؛ ما با یک چنین موجوداتی طرف هستیم!
نباید مبهوت وقاحت این موجودات شویم
میشود در برابر این چنین موجوداتی مبهوت ماند چون قرار گرفتن در برابر چنین حجمی از وقاحت ممکن است شما را مبهوت کند. اما رفتار مناسبتر این است که این وقاحت را به زبان مناسب خودش که طنز است پاسخ داد و در تاریخ ثبت کرد. پس در برابر وقاحتی که غرب و غربزدهها در برابر جمهوری اسلامی از خودشان نشان میدهند، جریان طنز انقلاب اسلامی باید شکل بگیرد و روز به روز بر کمیت و محتوای خودش اضافه کند.
این کتاب میتواند طلایه دار باشد
«آقازاده عزیز» که آقای شهبازی زحمتش را کشیدند، انشاالله میتواند یکی از طلایهداران این جریان باشد. چون این کتاب در حدی هست که میتوان خیلی سرافرازانه به عنوان یک نمونه طنز خوب به مخاطب معرفی و دعوت به تورقش کرد. یعنی این کتاب جدای از اینکه خودش موضوعیت دارد و کار خوبی است، از این جهت که طریقیت دارد برای شکستن برخی از خطوط، که غربزدهها در این کشور ترسیم کردهاند، مهم است.
در یک مقطعی طنز انقلابی ما استحاله شد و به سمت طنز نیمه خنثی رفت که شاید گفته میشد باید حرفهای شد اما این چه طنز حرفهای است که با واقعیتهای اطراف خود بیگانه است و هرجا که پای تناقضات غرب و غربزدهها وسط میآید طنز خودش را عقب بکشد؟ چرا؟ چون قبل از آن سیم خاردارهایی توسط روشنفکران گذاشته شده که هر کس وارد این میدان بشود ما با صد تا تهمت و لعنت اوو را رمی میکنیم و با عناوینی مثل هنرمند نبودن، سیاستباز بودن و سفارشی بودن و… او را طرد میکنیم. البته به حمدلله گوش بچههای انقلاب از این حرفها پر شده و از این مرحله رد شدهاند.
کارهای حزب اللهیها با کیفیت است چون دنبال تاثیر واقعی هستند
امیدوارم که هم از آقای شهبازی طنزهای بیشتر و بهتری ببینیم. یکی از نکاتی که لازمه در اینجا اشاره کنم این است که من چون طنزهای ایشان را دنبال میکردم، جریان رشدی در طنزهای ایشان دیدم و این نشان میدهد که هر کجا بچه حزب اللهی ها وارد شدند، اتفاقا چون واقعگرا هستند و اتفاقا چون دبنال تاثیر واقعی بر جامعه خود هستند، روی کیفیت کارشان هم کار میکنند چون دنبال این نیستند که دو تا رسانه یا چهار تا چهره از کارشان تعریف کنند، و اتفاقا چون مردمی هستند، روی کیفیت کارشان بیشتر توجه میکنند و به جذابیت آن اهمیت میدهند. البته قاعدتا خیلی خاکریزهای فتح نشده و کارهای انجام نشده وجود دارد ولی شروع بسیار خوبی را در کارهای آقای شهبازی میبینیم. امیدوار هم هستیم که خیلی از این تک جرقههایی که در فضای مجازی میبینیم ولی به هر علتی طنز را جدی نمیگیرند و دنبال کارهای باکلاستری میروند یا فضای مناسبی برای رشدشان وجود ندارد، با استقبال خوبی که از این کتاب میشود اعتماد بنفس بگیرند و طنز را جدی دنبال کنند و بدانند که مهمترین کارها را در جنگ نرم و مواجهه همه جانبه فکری و فرهنگی و رسانهایای که همه کفر در برابر همه ایمان آغاز کرده، همین دوستان باید به دوش بکشند.
350 پاورقیهای بر 49 طنز
محمدرضا شهبازی نیز در این مراسم پیرامون کتاب آقازاده عزیز گفت:
این کتاب شامل گزیده طنزهایی است که بین سالهای 87 تا 92 نوشتهام. سعی کردم در این کتاب از بین دهها مطلب طنزی که در سایتها و نشریات مختلف نوشته بودم، بهترین طنزها را در موضوعات مختلفی انتخاب کنم. نهایتا 49 طنز را انتخاب کردم و قریب 350 پاورقی طنز هم به کلمات و اصطلاحات این مطالب زدم. این پاورقیها برای این بود که هم کتاب تماماً تکراری نباشد و هم اینکه در قالب آنها به اتفاقات یا مناسبتهایی که باعث نگارش ان طنز شده بود، اشاره کنم.
طنز مطبوعاتی؛ مزیت نسبی ما بود اما رهایش کردیم
شهبازی در سخنان خود اشارهای هم به وضعیت طنز مطبوعاتی در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی کرد و گفت:
الان اگر نشریات یا سایتهای متعهد و انقلابی را فهرست کنیم تقریبا در هیچکدام از آنها ستون ویژه طنز نمیبینیم. یعنی هرچند آنها یکی در میان بخش ثابت کاریکاتور دارند اما به طنز اهمیت نمیدهند. در حالی که در جببه مقابل خیلی از سایتها و نشریات برای طنز بخش ثابت دارند و نویسندههایی بصورت روزانه برایشان طنز مینویسند. یعنی در واقع قالبی که میتوانست مزیت نسبی ما باشد را در اختیار دیگران قرار دادهایم و جالب است که آنها هم دائما مینالند که برای محدودیت وجود دارد و آزادی بیان برای طنزنویسی نداریم.
ضرر مضاعف انقلاب در سایه غفلت مدیران رسانهای
شهبازی ادامه داد: این رویکرد منفی رسانههای انقلابی به حوزه طنز باعث شده تا هم از ظرفیت بالا و جذابیت فوق العاده طنز برای انتقال مفاهیم استفاده نکنیم و هم اینکه از طریق طنز مطبوعاتی و نیروهایی که در این حوزه میتوانستند پرورش پیدا کنند تا در سایر قالبهای طنز مثل طنز تلویزیونی فعال شوند، غافل شویم. در حالی که الان خیلی از کسانی که فیلمنامه طنز برای سینما و تلویزیون مینویسند را میتوان نام برد که از طنزنویسی در مطبوعات روشنفکری آغاز کردند و پرورش یافتند و شناخته شدند و حالا همان اندیشهها را در سینما و تلویزیون با استفاده از جذابیت قالب طنز و کمدی به خورد مردم میدهند. این غفلت بزرگ مدیران مطبوعاتی انقلاب است که هرچه دیرتر جبرانش کنیم، بیشتر ضرر کردهایم.
گفتنی است «آقازاده عزیز» در 190 صفحه به قلم محمدرضا شهبازی و طراحی جلد حمیده کرباسی توسط انتشارات رسول آفتاب منتشر شده است.
اگر شما هم دوست دارید تا این کتاب را بخوانید، میتوانید عدد 21 را به شماره 09212770738 ارسال کنید تا این کتاب 8 هزار تومانی در تهران با فقط 2000 تومان هزینه ارسال (مجموعا 10 هزار تومان) برای شما ارسال شود. ارسال برای شهرستانها با دریافت هزینه پست خواهد بود. به درخواست بیست جلد و بیشتر تخفیف ده درصدی تعلق خواهد گرفت.