نقدی بر «مستانه» آخرین ساخته کارگردانی که با ابتذال کاسبی میکند/ اینبار نوبت یک بازیگر زن است!
اما این بار پیشبینیهای این کارگردان غلط از آب درآمد. «مستانه» آنقدر از لحاظ فرمی ضعیف بود که حتی موضوع حساسش هم باعث نشد که علاقهمندان برای دیدن این فیلم به سینما بروند. این در حالیست که بسیاری از مردم هنگامی که برای دیدن فیلم «شیار 143» به سینما می روند و به خاطر پر شدن سالن مجبورند به تماشای فیلم دیگری بنشینند، باز هم «مستانه» را انتخاب نمیکنند.
آخرین ساختهی فرحبخش روایتگر زندگی خصوصی یک بازیگر مطرح سینما با نام مستانه (با بازی سحر دولتشاهی) است که مورد تجاوز معلم پیانوی خواهرش (میلاد کی مرام) قرار می گیرد. مستانه تصمیم می گیرد که از آبرویش بگذرد و از آقای معلم شکایت کند. اما قانون و دادگاه حق او را نمیدهند و به نفعش رأی صادر نمیکنند. البته در این بین نقش وکیل معلم پیانو (با بازی فرهاد اصلانی) که از روی اتفاق انسانی ظاهرالصلاح و همراه با رابطه های فراوان است، غیر قابل انکار می باشد.
در بیست دقیقهی ابتدایی «مستانه» اتفاق خاصی رخ نمیدهد و فقط معلم پیانو برای یاد دادن موسیقی به خواهر مستانه به منزل آنها رفت و آمد می کند. همین آمدن و رفتنها سبب میشود که آقای معلم عاشق بازیگر مطرح سینمای ایران شود. در یکی از روزها زمانی که «میلاد کیمرام» برای تدریس به خانهی «مستانه» میرود و متوجه میشود که خواهر مستانه در خانه نیست زمان را برای ابراز علاقهاش بسیار مناسب می بیند. اما وقتی با بیتفاوتی «مستانه» روبهرو میشود تصمیم میگیرد وارد اتاق خصوصیش بشود و به او تجاوز کند. کارگردان برای نمایش این سکانس عجلهای ندارد. او سعی میکند مقدمات را به خوبی فراهم کند. برای همین مخاطبان چند دقیقهای شاهد شهوترانی های آقای معلم هستند. پس از نمایش این صحنهها است که خانوادهها به خاطر کنجکاویهای فرزندانشان سالن را ترک میکنند. همین سکانس نشان می دهد که فرحبخش علاقهی خاصی به استفاده از صحنهها و دیالوگهای مستهجن در فیلمهایش دارد. سکانسهایی که در انتها به اتاق خواب ختم می شوند. پس از نمایش صحنه های غیر اخلاقی نوبت به زیر سوال بردن قانون و دادگاه جمهوری اسلامی میرسد. «مستانه» تصمیم میگیرد از معلم پیانو شکایت کند، برای همین همراه وکیلش (باران کوثری) در دادگاه حضور پیدا میکند. اما اتفاقات این دادگاه را وکیل به ظاهر متدین معلم پیانو رقم میزند. وکیلی که پشتش گرم است و در هیچ دادگاهی بازنده نیست. طبیعتاً مخاطب از این آدم متنفر است به طور ناخودآگاه یاد شخصیت «فرهاد اصلانی» در فیلم «زندگی خصوصی» میافتد. اما تمام حرفهای درست دین، حرفهایی که در مورد فساد و حجاب و روابط صحیح زن و مرد است از زبان این آدم زده می شود. وقتی که وکیل میگوید شرع حکم کرده که زن نباید مرد را به خلوتش راه دهد، مخاطب از شرع، زده میشود. وقتی از حجاب نادرست بازیگران زن میگوید و عکسهای آنان را نشان می دهد و در بین این عکسها تصویری از اکبر عبدی که در نقش یک زن ظاهر شده را نمایش میدهد، بیننده میگوید این حرف ها را یک احمق می زند! از آن طرف استدلالهای وکیل مستانه کاملا منطقی است. او می گوید این عکسها مربوط به فیلمهایی است که در این نظام مجوز گرفتند و پخش شدند و تماشاگر قانع میشود. خانم وکیل میگوید در جامعهی امروز این موضوع بسیار عادی است که مرد و زن زیر یک سقف باشند و بیننده میگوید حرفش منطقی است خانم وکیل خطاب به وکیلی ظالم و البته با ظاهری متدین میگوید شما با نگاه متحجرانه خود فرهنگ را زیر سوال بردید که مخاطب بر اساس زمینه چینی و مقدمه سازی فیلم طبیعی است که بلافاصله حرفش را تایید کند.
بعد از این گفتگوها حال نوبت به رای دادگاه میرسد. «مستانه» ممنوع الکار میشود. اما هنوز ابعاد دیگری از زندگی مستانه مانده. او فردی خیّر است که اگر ممنوعالکار شود، زندگی تعدادی از فقیران تحت تاثیر قرار میگیرد. پس حکم دادگاه دامن فقیران و یتیمان را هم میگیرد! در انتهای فیلم نوبت به معلم پیانو میرسد که به سزای اعمالش برسد. درست است که دادگاه او را آن طور که باید مجازات نکرد، اما آقای معلم قطعاً باید به سزای اعمالش برسد. پس ماشینی از راه میرسد و او را زیر می گیرد و این است انتهای آموزنده آخرین اثر «فرحبخش».
اما مهمتر از ابتذال جنسی و اخلاقی موجود در آثار فرحبخش، بلایی است که او بر سر مفاهیمی چون فیلم سیاسی یا فیلم انتقادی جسورانه آورده است. فرحبخش با آثاری مبتذل و جنسی که کمی چاشنی نقد مسائل حساسیت برانگیز سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی را دارند، کاسبی میکند و سر مسئولان و مدیران فرهنگی را کلاه میگذارد.
به طور کلی می توان گفت که «مستانه» یک فیلم ضعیف همراه با دیالوگهای گلدرشت و خسته کننده است که سعی میکند فضای حاکم بر سینما و به خصوص فضای زنان بازیگر را پاک نشان دهد و احکام شرع را به گونهای مطرح کند که بیننده آن را پس بزند. حال باید دید فرحبخش پس از شکستی دیگر در جذب مخاطب و فروش گیشه ای باز هم به سراغ ساخت آثار مبتذل و مستهجن خواهد رفت یا خیر؟
مطلب شما بسیار مغرضانه-متحجرانه- واز روی بی سوادی کامل جنابعالی نوشته شده معلومه که هیچی از نقد فیلم نمیدونید.اطلاعاتتون هم درباره شرع و سیاست وفضای سینمای ایران در حد زیر صفره .متاسفم براتون .شما با این نوشته نشون دادید که اگرم فیلم فرحبخش به قول شما مبتذل و مستهجنه که به نظر من نیست سواد نداشته ی شما بسیار مستهجن تر و مبتذل تره
چقدر نقد کردن یک فیلم بخاطر افکار شخصی و نظرات بی اساس در جامعه هنری و زیر سوال بردن پاکی زن در یک فیلم ، لوده و خارج از درکيک هنرمند است چه رسد به منتقد سینما .متاسفم.
من هیچوقت داخل آدم نبودم ولی حق ابراز نظر برام محفوظ.
فیلم رو ندیدم و عزیزی برام تعریف کرد ، شوکه شدم
فقط میدانم
حسین فرحبخش عزیز یا همان جیب مبارک از بخش تجاری وارد عرصه هنر هفتم شد،
اگر در جریان روایت اشاره ای به نامتعادل بودن روح و روان معلم موسیقی نکرده باشه که آبرو واسه هنرمند موسیقی
باقی نذاشته این عزیز.
خودمونی و دوستانه میگم؛عزیز دل برادر میخوای پورنو بسازی خب میومدی اینور بازار، هههه
من این فیلم رو ندیدم و نمی تونم نظری راجع بهش بدم اما یه نکته به نظرم اومد که بهتره بهش توجه کنیم. در تمام دنیا فیلم بزرگسال مخصوص بزرگسال ها هست. دلیل نداره بچه ها رو به دیدن هر فیلمی ببریم.متاسفانه این مسئله ای هست که کسی بهش توجه نمی کنه. بچه ها به همراه بزرگترها هر فیلم و برنامه ای رو از سینما و تلویزیون می بینن. نویسنده عزیز فکر نمی کنین روی این مسائل کار کنین بهتر باشه؟؟