مگر شما در ایران ماشین هم دارید؟/فیلمهای ایرانی که به آمریکا میآمد همه نمایش بدبختی و فلاکت بود
مجله فرهنگی «هفتراه»- گروه سینما: بحث در مورد بازنمایی تصویر ایران در فیلمهای جشنوارهای ایرانی و جهتدهی جشنوارهها و محافل غربی به شبهروشنفکران ایرانی حالا دیگر به یکی از پرتواترترین موضوعات سینمایی تبدیل شده است و هر روز بحث و نظر و خاطرهای جدید از سینماگران ایرانی در این باره منتشر میشود.
به گزارش «هفت راه»، در همین زمینه اخیرا محمد حسین لطیفی و سام قریبیان در میزگردی در خبرگزاری فارس خاطراتی در همین رابطه گفتهاند که میتواند تصویر ساخته شده از ایران توسط شبهروشنفکران داخلی را به خوبی نشان دهد.
لطیفی در همین رابطه میگوید: «خاطره ای که اینجا بد نیست بگویم؛ من با فیلم «عینک دودی» به جشنواره فوکوئوکا ژاپن رفتم. آقای صدر عاملی و خانم معتمد آریا و خیلی های دیگر از دوستان هم بودند. در مراسم اهدای جوایز همراه با مترجمی روی سن رفتم. سوالی کردند که واقعا ایران همینه؟ گفتم؛ بله همینه. گفتند، رابطه زن و مرد واقعا به همین صورته؟ یکی دیگه از سوال کنندگان گفت؛ آخه هر چی ما فیلم از ایران دیدیم جور دیگری بوده. من به مترجم گفتم صحبتهای مرا کامل ترجمه کن؛ «در هر کشوری یک قشری هستند که در نقطه ای از آن کشور زندگی می کنند، به عنوان مثال ما در کشورمان کولی داریم، حتی در امریکا و اسپانیا هم داریم و همچنین فقر داریم و… ولی اکثریت اجتماع وقتی راجع به زن بحث می کنند، به عنوان مثال در روستایی، ماجرایی رخ داده است که بسیار به ندرت رخ می دهد و خیلی کم است؛ این مسئله را به کل جامعه زنان ایرانی نمی توان تعمیم داد. ایران همین چیزی است که دارید می بینید. تهران همینه، مشهد همینه و…»….. در قبرس فردی به من گفت؛ مگر شما در ایران ماشین هم دارید؟ چون هر چه در فیلم های ما دیده بودند شتر بود و بیابان برهوت. یادم می آید که دوستی به من گفت فلانی در مورد فیلمش داره اشتباه می کنه چون من چند تا جشنواره خارجی رفتم اونها اصلا دنبال این چیزا نیستند… ببینید فیلمساز ما گرا می گرفت که جشنواره خارجی چه می خواهد، یعنی انگار ما نوکر پدر جد آنهاییم که برایشان فیلم بسازیم.»
سام قریبیان هم که سالها در امریکا زندگی کرده است و تحصیلات خود را در ایالات متحده گذرانده با بیان خاطرهای میگوید: «من زمانی که امریکا بودم در دانشگاه UCLA هفته ای یک فیلم ایرانی نشان می داد و من هر سال بسیاری از فیلم های ایرانی که در کشورمان نمایش داده می شد یا نمی شد را آنجا می دیدم. تمام فیلم ها یک جور بود و نمایش بدبختی و فلاکت و… بود. وقتی 13 یا 14 تا فیلم می آید و همه اش به یک مدل ساخته شده است، واضح است که نظر آنها نسبت به ایران شکل دیگری به خود می گیرد، چون تمام فیلم هایمان این گونه ساخته شده است. اما اگر طبقات مختلف اجتماعی با داستان ها و ژانرهای مختلف را به فرنگی ها نشان دهید دیدشان نسبت به سینمای ایران تغییر خواهد کرد.»