اخر و عاقبت سینمای شبه روشنفکری/آمار استقبال مردم از فیلمهای هنر و تجربه اعلام شد: میانیگن مخاطب هر فیلم حدود 3000نفر!
مجله فرهنگی «هفت راه»- گروه سینما: چند ماه قبل و در همان آغاز راه گروه سینمایی «هنر و تجربه» نوشتیم که این مسیری است که انتهای آن معلوم است. این راهی است که کشورهای اروپایی پیش از ما رفتهاند و حالا نتیجهاش به وضوح مشخص است. سینمایی ورشکسته که اگر حمایتهای دولتی نباشد یک روز هم سرپا نمیماند.
به گزارش “رجانیوز”، مدیران سینمایی ما اما ظاهرا قرار است راه رفتهی کشورهایی مثل فرانسه را بار دیگر بروند. به همین دلیل گروهی راه میاندازند تا با بودجههای دولتی از فیلمهایی حمایت کنند که برخیشان را مخاطب بیگناه حتی با مشوق و جایزه هم نمیتواند تا انتها تحمل کند. فیلمهایی که اساسا «سینما» نیستند اما سازندگان و حامیان دولتیشان آنها را با لفظ «سینمای متفکر» و «سینمای مخاطب خاص» مینامند تا شاید حداقل درد بیتوجهی مردمی را کمی التیام ببخشند.
در همین زمینه، بعد از مدتها اما بالاخره مدیران گروه «هنر و تجربه» میزان مخاطب آثار این گروه را بصورت رسمی اعلام کردهاند. آماری که نشان میدهد بصورت میانگین میزان مخاطب هرکدام از آثار این گروه-حتی با تبلیغات رایگان و نشریهی رایگان دولتی- تنها حدود سه هزارنفر است و این یعنی شکست مطلق آثار هنر و تجربه و تحقق چیزی که پیشبینی میشد.
به گزارش روابط عمومی گروه سینمای هنر و تجربه میزان فروش فیلمها هفت میلیارد و پانصد میلیون ریال اعلام شده است که حدود ۱۴۰ هزار مخاطب در ۲۱۶۰ سانس به تماشای این فیلمها در ۵ سالن سینما نشسته اند .
ماهي و گربه، يك شب، از تهران تا بهشت، بيداري براي سه روز، تابور، آفتاب مهتاب زمین، روایت ناپدید شدن مریم، آشنایی با لیلا، من از سپیده صبح بیزارم، پوسته و پرویز ۱۱ فیلم سینمایی هستند که در این مدت اکران شده اند.
هم چنین ۵ فیلم مستند «شش قرن و شش سال»، «۰۲۱»، «از ایران یک جدایی»، «خاطراتی برای تمام فصول» و «عروسک» در ۳ باکس نمایشی و ندامتگاه، تهران پايتخت ايران است و اون شب كه بارون اومد فیلمهای مستند کلاسیک شیردل و «یک اتفاق ساده» سهراب شهید ثالث ، دو فیلم « مسافر» و «لباسی برای عروسی» از کیارستمی و ۳ فیلم مستند تاریخ سینما «دشت بژین، شعر سینما و مردی با دوربین فیلمبرداری» در کنار حدود ۲۰ فیلم کوتاه به نمایش درآمده اند. در این مدت فیلم سینمایی خارجی «سزار بايد بميرد» نیز اکران شده است.
بر اساس این آمار اکران بیش از 40 فیلم بلند و مستند و کوتاه و حتی فیلمهای غیرایرانی توانسته است تنها 750 میلیون تومان فروش داشته باشد، یعنی حتی کمتر از فروش یک فیلم متوسط و این قطعا به معنای شکست سیاستهای حمایتی مدیران سینمایی از سینمای به اصطلاح تجربی بیمخاطب اما پرمدعای شبهروشنفکری است.
این حمایتهای دولتی هم در حدی است که بر اساس مصوبه شوراي سياستگذاري سينماي هنر و تجربه، فروش فيلمها در سينماهاي طرف قرارداد برخلاف عرف رایج اکران فیلم در سینمها بصورت كامل و بدون كسر هزينههاي حقالسهم سينماها، هزينههاي آمادهسازي و تبليغات و حق السهم دفتر پخش به صاحبان اثر پرداخت مي گردد و پرداخت حقالسهم سینماها و هزینهی تبلغیات هم برعهده دولت است.
با این اوصاف به نظر میرسد سینمای بیمخاطب شبهروشنفکری یکبار دیگر نیز در یک آزمون واقعی و در اکران عمومی پاسخ خود را از سوی مردم گرفته است، سینمای گلخانهای که یکبار در دهه شصت مورد حمایت دولتی قرار گرفت و باعث حال و روز امروز سینمای ایران شد و پس از سالها بازهم از سوی مدیرانی فرانسهرفته در حال حمایت است. این بار باید منتظر ماند و دید مدیران ارشاد چه زمانی از رفتن یک راه رفته دست خواهند کشید.