آیا شورای انقلاب فرهنگی در امر کتابخانه ها کوتاهی کرده است؟
مصوبات بیش از هفت سال جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را مرور کردم. دریغ از یک مصوبه در باره کتابخانه های مهم و عمومی کشور. آیا کتابخانه ها رکن رکین فرهنگ این کشور نیستند، اگر هستند چرا نباید هیچ هماهنگی و نظارت و تعیین استراتژی برای آنها از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در کار نباشد؟ سیاست های راهبردی کتابخانه های کشور که هر کدام به نهادی بسته اند در کجا باید تصویب شود؟
خودتان می توانید فهرست این مصوبات را ببینید و دریابید که بین هفتاد تا هشتاد درصد مصوبات شورا در باره تایید رؤسای دانشگاه هاست. بقیه هم تعیین نماینده برای این شورا و آن شورا. گاهی هم اساسنامه ای یا …. دخالت در اموری شگفت که خواست دولت های وقت است و معمولا از سر دخالت های شگفت. بگذریم.
میراثی که ما از فعالیت های کتابخانه ای داریم، و از نسلهای پیش با چنگ و دندان حفظ شده و برجای مانده، بسیار با ارزش است، و گرچه همان روزگاران هم کم کار شده، اما نگهداری و استفاده از همین مقدار که مانده، نیازمند داشتن یک برنامه راهبردی جدی است.
برای مثال جالب است بدانیم که ساختمان مرکزی دانشگاه تهران که اواخر دهه چهل راه افتاده، هنوز یک خشت روی خشت گذاشته نشده است. معلوم نیست قبلی های خیلی به فکر بوده و آن را فراخ ساخته اند یا بعد از انقلاب، چیز زیادی از لحاظ محتوا برای آن افزوده نشده که نیاز به گسترش داشته باشد! این در حالی است که شمار دانشجویان تا چندین برابر افزایش یافته است.
…. و اما خواهش ما این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی، یک برنامه جدی برای کتابخانه های کشور داشته باشد و برای لااقل بیست سال آنها یک سیاست پیشروانه ای را طراحی کند. بخش های دیجیتال، نشریات و مجلات، سرویس دهی به مراکز، هماهنگی میان کتابخانه ها و بسیاری از امور دیگر نیازمند جدی یک برنامه پیشرفته است.
البته روشن است که هر یک از این کتابخانه ها، از مرکز خاص خود هدایت می شوند، چنان که کتابخانه آستانه قدس، یا ملی یا مجلس یا مرعشی و …. بقیه هر کدام وابسته به مرکز خاصی هستند، اما حداقل هایی وجود دارد که شورای عالی انقلاب فرهنگی می تواند در باره کلیات آنها تصمیم گیری کند یا لااقل وزارت ارشاد را مکلف کند تا در این زمینه یک مدیریت تازه داشته باشد.
این که کتابخانه های بزرگ، همچنان دهها هزار نسخه خطی دارند که شناسایی نشده، اسنادشان فهرست نشده، روز آمد نیستند، نشریات شان ناقص است، هزاران کتابشان مفقود شده، آثارشان را دیجیتال نکرده یا اگر کرده اند در اختیار عمومی نمی گذارند و بسیاری از مسائل دیگر، اموری است که شورا می تواند و باید در باره آنها مصوباتی داشته باشد.
اینها که این قدر از تمدن اسلامی و بازآفرینی آن حرف می زنند، و بیش از ده سال است گروه تشکیل داده اند و بحث های عجیب و غریب دارند…. در زمینه امور کتابخانه ای که نقش اول و اساسی در تمدن اسلامی داشته و دارد چه می کنند؟