«روباه» افخمی به راحتی قربانی شد
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در آخرین روز جشنواره فیلم فجر امسال فیلمی به نام «روباه» به نمایش درآمد. اثر کنجکاوی برانگیز بهروز افخمی که درباره یکی از ملتهبترین و بهروزترین مسائل درگیرکننده جامعه ایران در سالهای اخیر، ساخته شده بود.
ساختار و نحوه روایت فیلم، اگر چه پیروی از ژانر به شدت پرسابقه فیلمهای جاسوسی در سینمای جهان بود، اما در سینمای ایران سابقه چندانی نداشت. بازیگوشیهای همیشگی افخمی و گریزهای او به حادترین مسائل روز جامعه ایران، فضای فیلم را با فیلمهای به شدت شخصیشده و تماما ذهنی جشنواره فیلم فجر امسال، کاملا متفاوت ساخته بود.
«روباه» در جشنواره با با واکنشهای متفاوتی روبرو شد. پیشبینیهای خیلی از اهالی سینما و رسانه مبنی بر استقبال عمومی و پرفروش شدن فیلم در اکران بود و در مقابل برخی نیز عدم تطبیق ذائقه سینمایی ایرانیها با فیلمهای مثل «روباه» را دلیلی واضحی بر شکست خوردن فیلم میدانستند.
سرانجام «روباه»، بهترین فرصت اکران سال سینمای ایران را به دست آورد و روانه پرده سینماها شد و امروز بعد از تقریبا یک ماه اکران با فروشی پایینتر از ۵۰۰ میلیون تومان از سروگروهی خارج میشود.
این بدترین اتفاقی است که برای فیلمی مثل «روباه» که سرمایهگذاری اصلیاش روی جذب مخاطب عام وکشاندن آنها به سینماست رخ میدهد. اما چرا این اتفاق رخ داد؟
افخمی در یکی از مصاحبههای پرتعداد این سالهایش در میزگردی که به مناسبت نقد و بررسی «چند متر مکعب عشق» در تسنیم برگزار شده بود به نکته قابلتوجهی اشاره کرده بود. افخمی گفته بود سالهای سال اصرار به ساخت فیلمهای روشنفکرنمایانه و فیلمهای جشنوارهای، سرانجام باعث شده است که سینما از تماشاگران واقعیاش خالی شود. تماشاگران امروز سینمای ایران دیگر تصور نمیکنند که فیلمی وجود دارد که میتواند آنها را جذب کند. طومار سینما را پیچیدهاند و به سراغش هم نمیآیند.
این اتفاق واضحی است که کمکم، صدای سینماگران ایرانی در اعتراض به آن در حال بلند شدن است. بفروش شدن در سینمای ایران دیگر تابع ارزشهای سینمایی فیلم نیست و فقط جنجالها، سوءتفاهمهای سیاسی و… گیشههای سینمای ایران را تضمین میکنند.
اما به نظر میرسد جدا از این دلایل گفته شده برای فروش نکردن فیلم، عامل بزرگ دیگری نیز، در میانه ماجرا در حال خودنمایی است: توزیع، تبلیغات و پخش به شدت ضعیف فیلم.
بخش مهمی از قربانی شدن «روباه» در این مدت کوتاه به تیم تهیه فیلم باز میگردد. «روباه» تیم روابط عمومی نداشت، تا نیمه اکران حتی یک گفتگو از عوامل فیلم در رسانهها منتشر نشده بود. عکس و تیزری از فیلم منتشر نشده بود، فیلم افتتاحیه نداشت، هیچ جلسه نقد و بررسی برای فیلم برگزار نشد و حتی در جلسه معرفی فیلمها در جشنواره هم حضور نداشت تا نهایتا فیلم اساسا دیده نشود تا بدین ترتیب یکی از استراتژیکترین فیلمهای سینمای ایران و یکی از معدود فیلمهای ساخته شده درباره مهمترین مساله دهه اخیر جامعه ایرانی به این راحتی قربانی شود.
این سرنوشت فعلی سینمای ایران است…