به سگکشی اعتراض داریم ولی به مسلمان کشی خیر!
مجله فرهنگی هفت راه- مصطفی وثوقکیا: بیایید نگاهی به اتفاقات رخ داده در ایران و منطقه بندازیم. مهمترین اتفاق حمله غیرقانونی عربستان به یمن در اوایل سال 94 بود. بالتبع با توجه به تعطیلات نوروزی کسی در ایران انتظار ندارد ملت راهپیمایی راه بیندازند و اعتراض کنند. حتی طیف مذهبی و حزب اللهی و دانشجو هم چشم انتظار شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بودند تا جمعهای را برای تظاهرات اعلام کند که خب با چند هفته تاخیر این اتفاق افتاد!
اواخر تعطیلات هم واقعه مشمئزکننده شبه تجاوز به دو نوجوان زائر ایرانی در عبستان رخ داد و اعلام دیرهنگام آن توسط دولت در بحبوحه مذاکرات هستهای جماعت ایرانی را به تکاپو انداخت که باید کاری کرد که البته نگارنده با این کار نیز موافق است. با این توضیح که قرار نیست این دو واقعه در یک سطح ارزیابی شود، توجه به یک نکته ضروری است.
بعد از واقعه جده بود که موج عربستیزی در شبکههای اجتماعی علیه این حرکت دو پلیس عربستان به راه افتاد که البته به افراط کشیده شد و حتی برخی اوقات بوی نژادپرستی هم از آن به مشام میرسید. اینجا بود که جماعت روشنفکر و لایک به دست در شبکه های اجتماعی که تا قبل از این بی خیال کشتار مردم یمن توسط عربستان شده بود و ترجیح داده بود تعطیلات خود را صرف این امور غیر مهم نکند وارد معرکه شدند و با دامن زدن به این جریان و هیجان مردمی تا هتک برخی مقدسات اسلامی و تشکیک در برخی امور حتی زیارت واجب حج تمتع هم پیش رفتند.
کسی که تا چند روز قبلش حرکت عربستان را به دلیل حمایت آمریکا پشت گوش میانداخت اینجا رگ گردن بیرون زده حتی سعی میکرد از یک فاجعه اتفاق افتاده هم به نفع خودش بهرهبرداری کند.
اتفاق آخر هم ماجرای کشتن سگهای ولگرد در شیراز بود که باز هم موجی را در رسانهها و شبکههای اجتماعی به راه انداخت. باز هم همان افرادی که در قبال پخش تصاویر در خون غلتیده کودکان یمنی روش بی خیالی را انتخاب کرده بودند این بار با تمام قوا برای حمایت از سگهای مظلوم وارد شدند و از بازیگر و هنرپیشه و فعال اجتماعی سعی کردند سهمی در این ماجرا داشته باشند. فیس بوک و لاین و اینستاگرام پر شد از انزجار به سگ کشی ولی کسی به کودک کشی و مظلوم کشی اعتراض نداشت! حتی رئیس سازمان محیط زیست که در ماجرای گردو خاک اهواز حاضر نشد به این شهر برود در تجمع علیه سگ کشی شرکت کرد و با این طبف همراه شد.
این مطلب قصد ندارد همه معترضان به این دو واقعه را با یک چوب بزند ولی به نظر می رسد جای پرسیدن این سئوال هست چرا جماعت معترض ایرانی در شبکه های اجتماعی هر جایی که پای اعتراض علیه مسائل کم اهمیت و نسبتاً بی خاصیت در میان باشد باشد حاضر است اما در ماجرای حمله عربستان به یمن غایب بود و هست و حتی دریغ از یک خط اعتراض؟