طبقهی متوسطِ شهرنشینِ رسانهزده و ابرقهرمانهای کاغذی
مجله فرهنگی «هفت راه»- حسین الهام: هرچه عده ای در مذمت برخوردهای احساسی بخشی از مردم نسبت به برخی چهره ها داد سخن سر دهند، رفتار جمعی با این نقدها تغییر نمی کند.
نسل جدید طبقه متوسط شهرنشین که عموما در سال های پس پایان دفاع مقدس به دنیا آمده اند، در فضایی رشد کرده اند که جو عمومی به دنبال تغییر رویکرد برخی مسئولان به سمت دوری از آرمانگرایی پیش میرفت.
رسانه های عمومی کشور هم که پس از انقلاب یا به صورت فرمایشی و یا با تک مضراب های برخی هنرمندان و اهالی رسانه متعهد با جو مردمی انقلاب و دفاع مقدس همراهی کرده بود، به دنبال دگردیسی فکری و رفتاری مسئولان بلندپایه رویکرد نویی پیش گرفتند.
همزمان رسانه های دیگری هم پا به عرصه گذاشتند که این نسل از آن روز با آن مانوس بودند و تا امروز نیز با مدل های پیشرفته تر و شخصی تر آن زندگی میکنند.
نسل امروز -به خصوص جوان ترها و متاخرین آنها- نسلی رسانه زده است و رسانه هایی منبع تغذیه تفکر، هویت و رفتار این نسل بودند و هستند، که نسبت چندانی با آرمان ها و آرمانگرایی های یکی دو نسل پیش از خود ندارد.
رگه هایی از آرمانگرایی اگر در این نسل و این قشر یافت شود، از رسانه ها سرچشمه نمیگیرد بلکه ریشه در پاتوق ها و جمع ها و محافل تربیتی است که رسانه ها یا آنها را بایکوت کردند و یا به شکلی کلیشه ای و شعاری به سراغ قالب و محتوای آنها رفتند.
به هر حال نسل جدید طبقه متوسط به بالای شهرنشین، نسلی رسانه زده است. (به تقلید از مرحوم جلال آل احمد در غربزدگی مینویسم: رسانه زده می گویم، به مثابه وبا زده…)
اولین عارضه رسانه زدگی، بی آرمانی است. انسان بی آرمان، دست در دست بی هویتی دارد و بی هویتی یعنی پایان همه چیز. انسان رسانه زده از آرمان تهی، بسیار کم حوصله میشود و برای حل خلأ و نیاز خود به هویت -به علت همین کم حوصلگی و مینیمالیزم ذهنی- به دنبال راهی کوتاه و سریع میگردد و چه راهی سهلتر و نزدیکتر از همان علت و عامل به وجود آورنده این کویر هویتی، رسانه!
طبیعتا فکر تنبل، خیلی برای تحلیل و گزینش آرمان ها وقت نمیگذارد. چه اینکه فهم و چینش و ساختارمندی نظام فکری انسان از شعار به آرمان در ذهن نیازمند گذر زمان است که در عصر انفجار پرسرعت اطلاعات و نو به نو شدن ادبیات و شیوه های انتقال پیام، صبوری بر این امر دشوار می نماید.
پس چاره ای برای این انسان نمیماند تا اینکه دل به قهرمانهای کاغذی (رسانه ای) ببندد و هویت خود را به آن گره بزند.
قهرمان رسانه ای لزوما یک توده ویژگی های خاص پوشالی نیست. میتواند برساخته برخی مشخصات نادر و کمیاب خود باشد اما به هر حال قهرمان هرچه باشد آرمان نیست.
ادامه دارد…
تا مخاطب میخواهد هدف مطلب رو بفهمه تموم شد…
مطلب ظرفیت اش رو داشت که همینجا تموم بشه.
با تشکر