چرا «ناهید» برای حضور در کن انتخاب شد؟/منتقد ورایتی: «ناهید» ادامه مسیر «جدایی نادر از سیمین» است

مجله فرهنگی «هفت راه»- گروه سینما: پیش از این در مورد تصویر مطلوب غرب از ایران صحبتهای بسیاری انجام گرفته است، اما تحلیل رسانه های خارجی از «ناهید»، تنها نماینده ایران در جشنواره کن امسال، طبعا بهتر می تواند دلیل انتخاب این فیلم و همچنین تصویر مطلوب غرب از ایران را نشان دهد. در زیر متن نقد منتقد ورایتی برای «ناهید» را به نقل از خبرگزاری مهر می خوانید. متنی که در آن بر این نکته اشاره می شود که «ناهید» ادامه همان تصویر «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی از ایران است. متن منتقد ورایتی را در «هفت راه» بخوانید:

1695486

آیدا پناهنده نویسنده و کارگردان ایرانی به آسانی می‌توانست نام اولین ساخته خود را «جدایی» بگذارد، چون او هم به شیوه‌ای مشابه به نمایش مشکلات طلاق و ازدواج دوباره در ایران می‌پردازد.

خود او هم به هیچ وجه این ارتباط را نادیده نگرفته و ساره بیات یکی از بازیگران «جدایی» را در نقش اصلی فیلمش قرار داده است؛ نقش یک زن مطلقه که در شهری کوچک زندگی می‌کند و خود را در حال عبور از میدان مین پیچیده‌ای به نام «ازدواج موقت» می‌بیند. نتیجه هم یک ملودرام جذاب‌ با بازیگری خوب است که هر چند از ساختار دراماتیک محکم و طنین‌ جهانی فیلم برنده جایزه اسکار سال ۲۰۱۱ اصغر فرهادی برخوردار نیست، اما یک صدای ارزشمند دیگر را به هم‌سرایی سینمایی ايران درباره موقعیت زنان در جامعه اضافه می‌کند.

ناهید با بازی ساره بیات، یک مادر مجرد است که در یکی از شهرهای ساحلی شمال ایران زندگی می‌کند؛ شهری که به نظر می‌رسد در آن ابرهای کم ارتفاع خاکستری همیشه در آسمان هستند و تیرگی خاصی را بر همه فیلم حاكم مي‌كنند.

جلوه‌های تصویری نقاشانه فیلم، تاثير پذيرفته از نوری بیلگه جیلان استاد سینمای ترک است. در اين شهر، ناهيد زندگی سختی را به عنوان یک تایپیست می‌گذراند و همیشه از دوستانش قرض می‌کند و اجاره خانه‌اش عقب می‌افتد و سعی می‌کند از خود و پسر بداخلاقش امیررضا با بازی میلاد حسن‌پور حمایت کند. به عنوان بخشی از شرایط طلاق او از شوهر سابقش احمد با بازی نوید محمدزاده، اجازه دارد تا پسرش را خودش نگه دارد، اما به شرط اینکه هرگز دوباره ازدواج نکند – شرطی که مشکل‌آفرین می‌شود چون ناهید می‌خواهد با مسعود با بازی پژمان بازغی که همسرش فوت شده و صاحب یک هتل است، ازدواج کند. ناهید می‌داند که اگر این خبر درز پیدا کند، باید آماده یک نبرد قضایی با احمد شود، یک قمارباز منحط که هنوز هم ادعا می‌کند او را دوست دارد و می‌خواهد با او باشد.

اینجاست که فیلم، که پناهنده آن را با کمک ارسلان امیری نوشته است، مفهوم ازدواج موقت یا صیغه را معرفی می‌کند، اما این مساله که ابتدا به نظر نجات‌دهنده ناهید می‌رسد، به سرعت تبدیل به چیزی غیر از آن می‌شود.

این مشکلات را مي‌توان روی چهره بیات ديد، بازیگری با استعداد که ناهید را تبدیل به شخصیتی دلسوز که به هیچ‌وجه یک قدیس نیست می‌کند، كسي که بعضی مواقع تبدیل به بدترین دشمن خود می‌شود – مانند وقتی که پولي را که ندارد، خرج خرید یک کاناپه قرمز می‌کند که در نهایت تبدیل به سمبلی پر زرق و برق از اشتیاق او برای یک زندگی بهتر می‌شود. او زنده‌ترین شخصیت در فیلمی است که هر دو بازیگر اصلی مرد آن کمی قابل پیش‌بینی‌تر نوشته شده‌اند – یکی از آن‌ها (مسعود) صبور و با فضیلت است و دیگری (احمد) یک معتاد خودويرانگر است که بیشتر و بیشتر وارد خلا می‌شود. جذبه احمد قبلا برای ناهید هر چه بوده، حالا دیگر نشانی از آن دیده نمی‌شود.

پناهنده که پیش‌زمینه‌اش در ساخت فیلم‌های مستند و فیلم‌های تلویزیونی است، داستان‌های فیلمش را با دستی مطمئن و حساس می‌گشاید و درکی از درهم‌ریختگی زندگی هر روزی دارد؛ مخصوصا به نحوی که مشکلات زناشویی ناهید در مقابل بحران‌های دیگر از جمله مادر پیر و مریضش و امیررضای حرف گوش نکن که شبیه پدرش می‌‌شود، در درجه دوم قرار می‌گیرند.

در حالیکه فرهادی توانست چینشی مشابه از عناصر متفاوت را تبدیل به داستانی نفس‌گیر کند، «ناهید» به ماندن در حد یک درام داخلی راضی است و با وجود اینکه بعضی مواقع پناهنده سرعت فیلم را کمی با فراغت پیش می‌برد، این مساله هم مشکل بزرگی ايجاد نمي‌كند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − دوازده =

دکمه بازگشت به بالا