در حاشیه برگزیده شدن فیلم برتر عمار در جشنواره نهال؛ «ولد» و نسلی که قابل بایکوت کردن نیستند!
مجله فرهنگی «هفت راه»- گروه سینما: در روزهای گذشته در مطلبی با اشاره به مستند پربحث اینروزها، «33 سال سکوت» حسین شمقدری، و مقایسهاش با «قصهها»ی رخشان بنیاعتماد (اینجا) به این نکتهی مهم اشاره کردیم که یک مقایسه کوتاه بین فیلم پرحاشیهی فیلمساز قدیمی شبهروشنفکران با فیلمِ فیلمساز جوان جبهه انقلاب به خوبی میتواند بیانگر قدرت و استعداد نسل جوانِ سینمای انقلاب و تفاوتهای اساسیش در فیلمسازی با جماعت شبهروشنفکر پرمدعای سینمای ایران باشد، از سوژهیابی برای ساخت اثر بگیرید تا جذابیتهای سینمایی اثر برای مخاطب عام و درنهایت سوگیریهای محتوایی آن.
جشنواره فیلم کوتاه دانشجویی نهال امسال و برگزیده شدن فیلم کوتاه «ولد» امیرعباس ربیعی در چند رشته اما نشان داد که نسل جوان سینمای انقلاب که به خصوص در حوزه مستند پرمخاطبترین اثار چندسال اخیر ایران را ساخته است، به دلیل تسلط بالای فنی و تکنیکی دیگر قابل نادیده گرفتن و بایکوت شدن در محافل قدیمی شبهروشنفکران غربزده در حوزههایی مثل فیلم کوتاه هم نیست.
«نهال» حالا پس از 12 سال برگزاری مهمترین جشنواره دانشجویی کشور است، جشنوارهای که به علت ترکیب اساتید و فضای دانشگاه هنر، همواره پاتوق شبهروشنفکران سینمای ایران بوده است و تحت تاثیر تفکرات آنها. به همین علت کاندیدا شدن فیلم کوتاه برگزیدهی آخرین جشنواره «عمار»، در شش رشته اصلی این جشنواره و گرفتن دو جایزه از آن، میتواند واجد نکات فرامتنی بسیار برای تحلیل جریان نسل جوان سینمای انقلاب باشد، نسل جوانی که تولیدات تاثیرگذار و خوشساختشان حالا دیگر قابل نادیده گرفتن و بایکوت شدن نیست.
«ولد» امیرعباس ربیعی که محصول باشگاه فیلم سوره است و یکی از آثار اصلی جشنواره نهال امسال، در نگاه اول نمایانگر تسلط تکنیکی نسبتا بالای سازندهاش درمقایسه با دیگر همنسلان و همدورهایهایش در سینمای کوتاه ایران است. این چیزی است که در ساختهی اول کارگردان، «میتینگ»، هم بیش از هر چیز نمود داشت. به «میتینگ»- با وجود اینکه کار اول یک فیلمساز جوان بود- میشد ایرادهای فراوانی گرفت، اما هم آن فیلم و هم فیلم اخیر، هردو به وضوح نشاندهندهی «فیلمسازی»اند که «مدیوم» را میشناسد. کسی که نه میخواهد سخنرانی کند و نه-مانند برخی از همنسلانش- حد نهایت ساختار قوی و تکنیک بالا را در فیلمبرداری شکیل و قاببندیهای نسبتا زیبا میداند.
«میتینگ» و «ولد» نشاندهندهی فیلمسازیاند که میداند اگر میخواهد در فیلم کوتاه «داستان» بگوید باید باز هم به قواعد درام، به غافلگیری، به فراز و فرود داستان و به شخصیتپردازی پایبند باشد و تایم کم فیلم جواز بیاعتنایی به اینها نیست و اگر میخواهد یک «موقعیت» را به تصویر بکشد باید موقعیتی را انتخاب کند که مخاطب را درگیر کند و «فضا» بسازد.
«ولد» نمایشدهندهی چنین موقعیتی است. موقعیتی که در ابتدا و روی کاغذ شاید چندان بکر و تازه و جذاب هم نباشد: «زنی در غزه زیرآوار گیرافتاده است و ما از منظر او اتفاقات پیرامون را میبینیم»، اما نکتهی کلیدی و برگبرندهی کار همان قوت فنی و تکنیکی است که کار را تبدیل به بهترین فیلم کوتاه عمار پنجم و یکی از آثار برگزیده جشنواره نهال هم کرد.