سرگذشت هشت یاغی به روایت تارانتینو
روزنامه صبا: کوئنتین تارانتینو کارگردان، بازیگر و فیلمنامهنویس آمریکایی در سال ۱۹۶۳ در ایالت تنسی آمریکا به دنیا آمد. او تحصیلات کاملی نداشت و در جوانی ترک تحصیل کرد و در یک مغازه اجاره فیلمهای ویدئویی استخدام شد و سینمای جهان را در همان مغازه مرور کرد. در واقع تارانتینو فیلمسازی است که با دیدن فیلم، فیلمسازی را آموخت. او فعالیت سینماییاش را با بازی در نقشهای کوچک آغاز کرد و سپس با نوشتن فیلمنامه وارد عرصه فیلمنامهنویسی شد. اولین فیلم بلند او «سگهای انباری» در سال ۱۹۹۲ در بخش جانبی جشنواره کن به نمایش درآمد و فیلم بعدی او «داستان عامهپسند» توانست نخل طلای جشنواره کن را در سال ۱۹۹۴ به دست آورد. او برای این فیلم توانست اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را هم بهدست آورد. در دهههای بعد او با فیلمهایی چون «بیل را بکش»، «لعنتیهای بیآبرو» و «جانگو آزاد شده» در عرصه سینمای جهان حضور داشت و با فیلم آخر بار دیگر جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را برد.
تارانتینو بهترین موفقیت تجاریاش را با «جانگو آزاد شده» تجربه کرد، در حالی که به خاطر فروش کم دو فیلم «بیل را بکش» برای چند سال از ادامه کارش مطمئن نبود و حتی احتمال میرفت باز هم ناچار به ساخت فیلمهای کوچک برای استودیوهای کوچک فیلمسازی شود. تازهترین فیلم او «هشت نفرتانگیز» (The Hateful Eight) اواخر امسال به اکران در خواهد آمد. هفتهنامه اینترتینمنتویکلی با تهیه گزارشی از سر صحنه فیلم نگاهی به این فیلم وسترن و شکلگیری آن دارد:
کلبهای در کلرادو که اگر جز فصل زمستان سر و کارتان به آن جا بیفتد، مکان خوبی برای گذران تعطیلات خواهد بود، اما در اواخر زمستان این کلبه میزبان عدهای یاغی شده و تارانتینو ناچار است دمای هوا را به اندازهای پایین بیاورد که به قولی حرفهای بازیگرانش بخار شود!
کرت راسل، بازیگر ۶۴ ساله که در «هشت نفرتانگیز» نقش یک جایزهبگیر به نام جان روث را بازی میکند، پک سنگینی به سیگارش میزند و گوشهای آماده نقشآفرینی میشود. او دستانش را به دستان دیزی دومرگ (با بازی جنیفر جیسن لی) بسته است تا بتواند او را به شهر رد راک برساند. قرار است دیزی در آن شهر به خاطر آدمکشیها و سرقتهایی که انجام داده، به دار آویخته شود.
جیسن لی درباره شخصیتش در فیلم میگوید: «شاید من و کرت غیرمنطقیترین زوج سینمایی از زمان اکران فیلم «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟» باشیم!» بخش زیادی از «هشت نفرتانگیز» در همین کلبه میگذرد.
«جانگو آزاد شده» فیلم قبلی تارانتینو بیش از 100 میلیون دلار هزینه و 425 میلیون دلار در دنیا فروش داشت ، ولی این فیلم به مراتب هزینه کمتری خواهد داشت. البته به همین میزان داستان «هشت نفرتانگیز» خلاصهتر است: چند سال پس از پایان جنگ داخلی آمریکا هشت یاغی در جریان یک توفان برفی در وایومینگ ناچار به تحمل هم در کلبهای کوچک هستند. شخصیتها عبارتند از سرگرد مارکوئیس وارن (جایزهبگیر)، جان روث (جلاد)، دیزی دومرگ (زندانی)، کریس مانیکس (کلانتر)، باب (مکزیکی)، اسوالدو موبری (مرد کوچک)، جو گیج (گاوکش) و ژنرال سندی اسمیترز (متحد).
تارانتینو درباره این فیلم میگوید: «شاید این تئاتریترین فیلم من باشد و بهترین توصیف برای آن نسخه وسترن نمایشنامه «مرد یخی میآید» است.» با این که همه از علاقه زیاد تارانتینو به فیلمهای وسترن اسپاگتی آگاه هستیم، فیلم تازه او بیشتر ادای دین به فیلمها و سریالهای کمهزینه تلویزیونی چون «ویرجینیایی» است. تارانتینو در ادامه میگوید: «وقتی آن سریالها را میدیدید، ناچار بودید چند هفتهای صبر کنید تا مشخص شود شخصیتی که فکر میکنید، خوب است، واقعا آدم خوبی است یا این که ناجور از آب درمیآید. من با خودم فکر کردم اگر فقط فیلمی با حضور چنین شخصیتهایی داشته باشم، نتیجه چه خواهد شد؟ شاید هم اصلا شخصیت خوبی در فیلم من نباشد!»
«هشت نفرتانگیز» از نظر زمانی در همان دوره «جانگو آزاد شده» رخ میدهد، ولی قطعا اکثر طرفداران کارهای تارانتینو را به یاد «سگهای انباری» خواهد انداخت؛ فیلمی درباره چند تبهکار که اعتمادی به هم ندارند. حضور تیم راث و مایکل مدسن از آن فیلم در بین بازیگران «هشت نفرتانگیز» این مقایسه را اجتنابناپذیر کرده است. عده زیادی از تیم فنی تارانتینو از سال ۲۰۰۳ و فیلم «بیل را بکش» با او کار میکنند. یکی از آنها برای سوالی در مورد نورپردازی صحنه نزد او میآید و پس از دور شدنش تارانتینو میگوید: «این فردی است که سالها به من فیلم کرایه میداد و حالا خودش در قلب هالیوود حضور دارد!»
دو بازیگری که سابقه کار با تارانتینو را نداشتهاند، دامین بیشیر و البته جنیفر جیسن لی ۵۳ سالهاند و جیسن لی باید نقش تنها زن را میان هفت یاغی دیگر بازی کند. او درباره حضور در این فیلم میگوید: «من کوئنتین را سالهاست میشناسم، ولی شانس کار با او را نداشتم و همیشه به دنبال چنین فرصتی بودم. حتی سرنوشت شخصیتم را در فیلم نمیدانستم ولی پیشنهاد بازی در این فیلم را پذیرفتم!»
ساموئل ال جکسون از دیگر بازیگران فیلمهای قبلی تارانتینو درباره «هشت نفرتانگیز» میگوید: «این جا همه همدیگر را میشناسند و البته برای من شخصا حس غریبی است. من در نزدیک به 110 فیلم بازی کردهام، ولی فقط در فیلمهای کوئنتین چنین حسی دارم.» جکسون ۶۶ ساله در نقش سرگرد مارکوئیس وارن یک مونولوگ بهیادماندنی در فیلم دارد و تارانتینو از آن به عنوان یکی از سکانسهای ماندگار کارش یاد میکند.
یک سال و نیم پیش در یک شب زمستانی، شخصی در اینترنت دست به کار نابخشودنی زد و فیلمنامه «هشت نفرتانگیز» را در اختیار همگان قرار داد. تارانتینو ژانویه ۲۰۱۴ متوجه شد شخصی اولین نسخه فیلمنامه را لو داده است و این همزمان با تماسهای مدیران برنامه برای گرفتن نقشی از او بود. او از این مساله ناراحت شد و تصمیم گرفت کل پروژه را متوقف کند. پس از بررسیهای اولیه، او به فهرستی شش نفره رسید که سه نفر از آنها بازیگرانی بودند که نسخهای از فیلمنامه را دریافت کرده بودند؛ تیم راث، مایکل مدسن و بروس درن. او در دنیای واقعی در شرایط شخصیتهایش در «سگهای انباری» قرار گرفته بود و نمیتوانست با قاطعیت رای به محکومیت یکی از بازیگران برای این خیانت بدهد. البته رجی هادلین از تهیهکنندگان «جانگو آزاد شده» هم جزء دریافتکنندگان فیلمنامه بود.
تارانتینو اقداماتی هم علیه سایت ناشر فیلمنامه انجام داد و علیه وبسایت گاوکر به دادگاه شکایت کرد. با این حال سایت مدعی شده بود پس از منصرف شدن تارانتینو، فیلمنامه را منتشر کرده است. این فیلمنامه در ۱۴۶ صفحه در یک پست با عنوان «این فیلمنامه لو رفته «هشت نفرتانگیز» نوشته کوئنتین تارانتینو است» منتشر شد. گاوکر در دادگاه گفت فیلمنامه را از یک خبرنگار هالیوودی گرفته و تنها قصد داشته گزارش بیشتری در این مورد منتشر کند. البته وبلاگ او رسانهای برای کسب و کار است و برای این منظور موضوعاتی را که حالت افشاگرانه دارد، از زندگی بازیگران و غیره روی این سایت منتشر میکند.
تارانتینو آن زمان در دادخواست خود به دادگاه عنوان کرد: «این رسانه از خط خود و حدود رسانه پا را فراتر گذاشته و نه برای یک گزارش خبری بلکه برای ترویج بیاخلاقی است. اگر از حرکت غیرقانونی این رسانه جلوگیری نشود، ادامهدار و زیانآور خواهد شد.» تارانتینو حتی احتمال میداد مدیر برنامه درن که در شرکت CAA کار میکند، فیلمنامه را در هالیوود به دیگران داده باشد، هرچند CAA این احتمال را رد کرد.
تارانتینو قصد داشت برای تبدیل فیلمنامه به یک رمان با چند ناشر گفتوگو کند و آن زمان به ورایتی گفت: «من فیلمنامه را به شش نفر دادم و اگر نمیتوانم تا این حد به آنها اعتماد کنم، پس تمایلی هم ندارم آن را بسازم. چاپش میکنم. کارم با این پروژه تمام شد. میروم سراغ کار بعدی.»
مدسن درباره آن روزهای تلخ میگوید: «کوئنتین به ما گفت که فیلمنامه را فقط ما سه نفر گرفتهایم و به راث کاملا اطمینان دارد. من هم زمانی که فیلمنامه را از او گرفتم، بدون مطالعه داخل کمد گذاشتم و به ایتالیا رفتم و حتی آن را به خانوادهام هم نشان نداده بودم. از او خواستم به شکل علنی در این مورد صحبت کند، چون همه، یکی از ما سه نفر را مسئول ماجرا میدانستند.»
راث هم آن روزها را به خوبی به یاد دارد: «از این قضیه خیلی ناراحت بودم چون میتوانست شانس خوبی را از همه بگیرد. ما آماده کار شده بودیم و حالا همه چیز در هالهای از ابهام فرو رفته بود. البته من از اطمینان کوئنتین و صراحت او در بیان این که من چنین کاری نکرده بودم، خوشحال شدم ولی ترجیح میدادم یکی از متهمان باشم. در عوض کار هر چه زودتر کلید بخورد.»
سرانجام فیلم در ژانویه ۲۰۱۵ در کلرادو کلید خورد؛ دقیقا یک سال پس از تاریخی که تارانتینو اعلام کرده بود پروژه برای همیشه بایگانی شده است. مدسن، راث و درن هر سه در فیلم بودند و پایانی تازه برای فیلمنامه تغییریافته در نظر گرفته شده بود. تارانتینو درباره تغییر عقیدهاش میگوید: «با خودم تصمیم گرفتم هرگز به پیدا کردن خائن فکر نکنم. بعد از این که متوجه شدم هر کدام از این سه نفر در زمان درز کردن فیلمنامه به اینترنت کجا بودهاند، گفتم شاید ماجرا کار یکی از شش نفر بوده و به این ترتیب پرونده مختومه شد.»
او تلاش کرده تا حد امکان لوکیشنها فارغ از تکنولوژی قرن بیست و یکمی باشد. همه بازیگران پیش از ورود به لوکیشن باید تلفنهای همراهشان را به یکی از منشیهای صحنه تحویل دهند. فیلمبرداری با دوربینهای 70 میلیمتری صورت میگیرد که آخرین بار برای ساخت فیلمهایی چون «شورش در کشتی بونتی» یا «بن هور» مورد استفاده قرار گرفت. او درباره این شیوه کار میگوید: «هالیوود دائما در حال تغییر است ولی اگر قرار باشد من هم پابهپای آن تغییر کنم، شاید تا 60 سالگی هم دوام نیاورم.»
او در ۵۲ سالگی هنوز همان چهره پسرانه را دارد هر چند موهایش سفید شده و اطراف چشمانش چروکهایی دیده میشود: «هنوز میخواهم با مخاطبان جوان سینما ارتباط داشته باشم و در کنار آن، مخاطبانی که برای «سگهای انباری» داشتم و تا به حال فیلمهایم را دنبال کردهاند، راضی از سالن بیرون بروند. نمیخواهم از آن کارگردانهای پیر باشم که خط کارشان را گم میکنند. دوست دارم همیشه بین اولین تا تازهترین فیلمم ارتباطی واضح وجود داشته باشد.»