آیا سازمان تبلیغات «خوارزمی» را هم مثل «امیرکبیر» اداره خواهد کرد؟/ ارائه پیشنهادی که بعید است اجرا شود!
مجله فرهنگی هفت راه – گروه کتاب: اواخر همین خردادماه گذشته حجت الاسلام سید مهدی خاموشی رییس سازمان تبلیغات اسلامی از حکم نهایی دادگاه تجدید نظر به نفع این سازمان در موضوع مناقشه مالکیت انتشارات خوارزمی خبر داد. بر اساس این حکم سازمان تبلیغات اسلامی بیشترین سهم از این انتشارات را در تملک دارد و بنابراین رسما مدیریت این بنگاه انتشاراتی را بعهده خواهد داشت.
مناقشه بر سر مالکیت انتشارات خوارزمی از چندین سال قبل وجود داشته و در دو سال گذشته جدیتر شده بود. خاموشی یکسال قبل در گفتگویی(اینجا) از تبعیت سازمان تبلیغات نسبت به رای دادگاه خبر داده و اعلام کرده بود که منتظر رای دادگاه درباره میزان سهام سازمان تبلیغات در این انتشارات خواهد بود. اما حالا یکسال بعد مشخص شده است که از نظر دادگاه بیشترین سهام این انتشارات متعلق به سازمان تبلیغات است و این یعنی از این پس این سازمان مدیرعامل را مشخص خواهد کرد و عملاً این انتشارات را مدیریت خواهد کرد.
با مشخص شدن این امر که در مصاحبه خاموشی با خبرگزاری مهر(اینجا) صورت گرفت، سیل مطالب رسانههای ضد انقلابدر اینباره شروع شد. رسانههایی چون بیبیسی و رادیو زمانه این موضوع را بهانهای برای باز کردن پرونده مصادرههای صورت گرفته بعد از انقلاب اسلامی یافتند و حرفهای تکراری خود را در اینباره بار دیگر مطرح کردند تا باز هم مشخص شود آنها به فکر فرهنگ و نشر ایران نیستند و در وقاع دنبال گرفتن ماهی باب میل خود از این آب آمدهاند. آنها با بازنشر چند باره بخشی از خاطرات تایید نشده عبدالرحیم جعفری -بنیانگذار انتشارات امیرکبیرو دارند بخشی از سهام انتشارات خوارزمی- مبنی بر اینکه از ترس اعدام در اوایل انقلاب حکم دادگاه مبنی بر واگذاری اموالش از جمله انتشارات را پذیرفته، یعی کردند حکم دادگاه را زیر سوال ببرند. این مسئلهای است که در جای خود قابل بررسی است و میتوان با مراجعه به سایر مطلعین از سیر واگذاری این انتشارتها درستی ان را سنجید(1) اما آنچه اکنون اهمیت دارد نه ادعاهای غالباً باطل ضد انقلاب درباره مصادرههای صورت گرفته در اوایل انقلاب اسلامی، بلکه سرنوشت انتشارات خوارزمی است.
سیدمهدی خاموشی در گفتگوی سال قبل خود با خبرگزاری فارس گفته بود: «انتشارات خوارزمی را به اقتضای خوارزمی اداره خواهیم کرد، یعنی اگر آنجا معروف به روشنفکری است ما حتما با نگاه به انقلاب اسلامی انتشارات خوارزمی را اداره خواهیم کرد. یعنی آنجا را معطوف به مثلا چاپ نشر بینالملل نخواهیم کرد، چون این چاپ کامل معطوف به حوزه دین است.»
وی در جایی دیگر هم گفته بود: «به طور طبیعی ما خوارزمی را یکی از انتشاراتی های جزو پردیس انتشارات سازمان میدانیم منتهی نگاهمان تولید اندیشه بر مبنای روشنفکری دینی تعریف شده در انقلاب اسلامی توسط این موسسه است.»
این یعنی اکنون انتشارات خوارزمی در کنار نشرهای چون نشر بین الملل و امیرکبیر و سوره مهر ذیل پردیس انتشارات، تحت مدیریت سازمان تبلیغات اسلامی خواهد بود. پردیسی که غیر از سوره مهر، خیلی با اطمینان نمیتوان درباره قوت سایر اعضایش سخن گفت. در واقع نه تنها پردیس انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی بلکه سایر فعالیتهای این سازمان در سایه موفقیتهای انتشارات سوره مهر قرار گرفته است که به سختی میتوان امید داشت، ارادهای جدی برای رشد سایر انتشاراتهای این پردیس وجود داشته باشد و رسیدن به موفقیت در این انتشاراتها دغدغه جدی مدیران سازمان تبلیغات اسلامی شود. حتی میتوان نگاهی عمیقتر داشت و از چرایی لزوم در اختیار داشتن چند انتشاراتی بصورت همزمان توسط یک نهاد دولتی سوال پرسید و عواقب منطقی این موازی کاری را متذکر شد.
بنابراین آنچه هم اکنون اهمیت دارد وضعیتی است که انتشارات خوارزمی پس از این با آن روبرو خواهد شد. حتی شاید بتوان به مدیران سازمان تبلیغات اسلامی پیشنهاد داد که سوای موضوع پیش آمده در این انتشارات، در جهت چابک سازی پردیس انتشارات خود گام بردارند و با واگذاری برخی از اعضای این پردیس به بخش خصوصی هم سر خود را خلوت کنند و هم زمینه شکوفایی آنها و خروجشان از رخوتی که دامنگیر بعضیهایشان شده است را فراهم سازند. طبیعتاً وجود انتشاراتی چون سوره مهر از ظرفیت مناسبی برای اجرای تمام سیاستهای مورد نظر سازمان تبلیغات اسلامی در حوزه نشر برخوردار است و واقعا لزوم وجود چندین انتشارات دیگر برای تحقق این امر زیر سوال است. نگاهی دقیقتر به وضعیت کنونی نشری چون انتشارات امیرکبیر شاید منطقی بودن این پیشنهاد را بیشتر مشخص نماید.
*
1) عبدالرحیم جعفری در سخنان چند سال اخیر خود -از جمله بیست و پنجمین سالروز مصادره انتشارات امیرکبیر- و این چند روزه و همچنین رسانههایی که نامشام رفت در مطالبشان به جمهوری اسلامی حمله کردهاند که بصورت غیرقانونی اموال آقای جعفری را مصادره کرده است. او همچنین خود را از هرگونه ارتباط با رژیم سابق مبرا میداند. همانطور که گفته شد ورود به این مسئله نه موضوع نوشته فوق، نه دغدغه کنونی نگارنده و نه حتی در ظرفیت این مجال است. اما برای اینکه مشخص شود همه چیز این سخنانی نیست که این چند روز دارد دست به دست شده و نقل میشود، مطالعه بخشی از گفتگوی آقای جعفری با سایت بیبیسی فارسی که قریب ده سال قبل صورت گرفته است خالی از لطف نیست. در این بخش از مصاحبه خود آقای جعفری تعریف میکند که چطور با لطف وزیر فرهنگ رژیم پهلوی توانسته است امتیاز نشر کتابهای درسی را برای مدت 12 سالبدست بیاورد مخصوصاً که به اذعان خود ایشان «آن وقتها کتابهای غير درسی بازاری نداشت. اگر کتابهای درسی را از ما میگرفتند وضع کتابفروشیها ناجور میشد»:
وقتی کار انتشار کتابهای درسی سامانی نداشت، من و عدهای از رفقا آمديم شرکتی تشکيل داديم که به اين کار سامان بدهد. دکتر خانلری که وزير فرهنگ بود تصميم گرفته بود چاپ کتابهای درسی را به انتشارات فرانکلين واگذار کند. آن وقتها کتابهای غير درسی بازاری نداشت. اگر کتابهای درسی را از ما میگرفتند وضع کتابفروشیها ناجور میشد. کتاب درسی برای کتابفروشیها مثل قند و شکر دکان عطاری بود. يعنی اگر کتابفروشی کتاب درسی نداشت اصلاً امورش نمیگذشت. اين بود که من و آقايان عظيمی و مطیّر و يکی دو تن از دوستانم که با دکتر خانلری دوست بودند رفتيم سراغ آقای دکتر خانلری و گفتيم آقای دکتر ما خودمان اين کار را انجام میدهيم. او هم خيلی سختگيری کرد، خيلی سنگ جلو پای ما انداختند و بالاخره ما امتياز چاپ و نشر کتابهای درسی را گرفتيم و من به عنوان مدير عامل در حدود دوازده سال سرپرستی اين کار را انجام میدادم.