اسپیلبرگ کتاب دیگری از نویسنده پارک ژوراسیک را فیلم میکند
کمپانی فیلمسازی «دریم ورکز»، سازنده فیلمها و انیمیشنهای مطرحی چون «نجات سرباز رایان»، «گلادیاتور»، «شرک» و «پنگوئنها» پس از خرید حق اقتباس سینمایی «دزدان دریایی»، نوشته «مایکل کرایتون»، حق ساخت فیلمی از روی یکی دیگر از رمانهای این نویسنده امریکایی با نام «میکرو» را خریداری کرده و قرار است «استیون اسپیلبرگ» از روی آن فیلمی بسازد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – رمان «میکرو» داستان دانشجویانی را بازگو میکند که به سفارش یک موسسه مرموز بیوتکنولوژی به هاوایی سفر میکنند اما خود را کوچک شده و بدون هیچ وسیلهای، دورافتاده در یک جنگل بارانی مییابند؛ هر چند اطلاعات علمی آنها برای نجات به کمک آنها میآید.
با در گذشت «مایکل کرایتون»، نویسنده پرآوازه امریکایی و خالق رمانهای عامهپسند در سال 2008، رمان «میکرو» ناتمام ماند اما توسط نویسنده دیگری با نام «ریچارد پریستون» تکمیل و در سال 2011 منتشر شد. این رمان به مدت 20 هفته جزو کتابهای پرفروش اعلام شده از سوی نشریه «نیویورک تایمز» بود.
«استیون اسپیلبرگ» که پیش از این نیز رمانهای «پارک ژوراسیک» و قسمت دوم آن «دنیای گمشده» از همین نویسنده را به فیلم درآورده بود درباره «کرایتون» گفته است: «از این که بتوانیم از روی «میکرو» اقتباس سینمایی داشته باشیم بسیار خوشحال هستیم؛ برای «کرایتون» اندازه بسیار مهم بوده است؛ چه با خلق دایناسورهای عظیمالجثه در کتابهای پارک ژوراسیک و چه با خلق آدمهای کوچک شده در «میکرو».
«مایکل رایت»، مدیر ارشد اجرایی کمپانی «دریم ورکز» نیز میگوید: «برای چند دهه مجموعه گستردهای از آثار «مایکل کرایتون» در سراسر جهان مخاطبان بسیاری را به هیجان آورده است؛ هر چند برای ما ناراحت کننده است که آخرین اثر او را به فیلم درآوریم.»
همچنین «شری کرایتون»، همسر نویسنده «میکرو» درباره وی اظهار کرد: «مایکل شور و هیجان بسیاری برای نوشتن این کتاب صرف کرد و سالها برای نوشتن آن مطالعه و تحقیقات مفصلی داشت. این کتاب فرصت دیگری برای او بود تا تصادم و برخورد علم و طبیعت را نشان دهد. مایکل همچنین «میکرو» را با تصویرسازیهای فوقالعادهای نوشته است و جای خوشحالی دارد که این رمان بر پرده نقرهای حیات پیدا خواهد کرد.»
«مایکل کرایتون» بنا به گفته برخی منتقدان ادبی یکی از پرآوازهترین نویسندگان داستانهای ماجراجویانه دوران بود تا جایی که تا کنون بیش از 200 میلیون نسخه از رمانهای او در سرتاسر دنیا به فروش رفته و از روی آثار این نویسنده فیلمهای بسیاری ساخته شده است.
از جمله رمانهای معروف وی که برخی از آنها به فارسی نیز ترجمه شده است میتوان به «پارک ژوراسیک»، «نژاد آندروما»، «سرقت بزرگ قطار»، «مردهخواران» (سیزدهمین سلحشور)، «کنگو»، «کره»، «طلوع خورشید»، «وضعیت وحشت» و … اشاره کرد.
در سال 2008، پس از درگذشت این نویسنده داستانهای عامهپسند امریکایی، «چارلز مکگراث»، منتقد نشریه «نیویورک تایمز» درباره وی نوشت: «اکثر کتابهای او از فرمولهای سادهای پیروی میکنند. کرایتون مثل دانشمندی در یک آزمایشگاه، پدیده خیالی آزاردهندهای را به ما معرفی میکند و سپس مینشیند و این پدیده را که بهطرز دیوانهواری انسانها را از بین میبرد، نگاه میکند. گاهی این پدیده یک خطر بیولوژیکی است، مثل طاعونی که در کتاب «نژاد آندرومدا» در فضا بهوجود آمده بود و گاهی نیز خطری ژنتیکی مثل دایناسورهای داستان «پارک ژوراسیک» و ادامه آن «دنیای گمشده». آثار کرایتون تا حد زیادی به هیجان ناشی از ترس و تعلیق وابستهاند، در واقع این دو عاملند که باعث میشوند شما کتاب را ورق بزنید تا بفهمید سرانجام چه میشود.
اما نکته دیگر تلاش نویسنده در نتیجه گرفتن از روش همیشگی داستاننویسیاش در قالب کشف جدیدی در آزمایشگاه است -کپیبرداری DNA در «پارک ژوراسیک»، مسافرت در طول زمان در «خط زمان»، تکنولوژی زیردریایی در «کره» و… میتوان گفت که رمانهای او هر کدام درسهای علمی کوچکی دربردارند. درسهایی مثل اصل برنولی، نرمافزار تشخیص صدا، آداب نیزهبازی قرون وسطایی و…
بعضی از آثار وی نیز شامل کتابشناسی علمی گستردهای هستند، درست مثل اینکه نویسنده خواسته است پس از یاد گرفتن موضوعات علمی جالب، همه را با خواننده در میان بگذارد. کرایتون که فیلمنامههای سینمایی و تلویزیونی نیز مینوشت، مثل دانشجویی بود که بیشتر وقتش را در آزمایشگاه و کتابخانه میگذراند و با محیط جامعه چندان آشنا نیست. همانطور که منتقدان در گذشته نیز اشاره کردهاند، ماشینهایی که او در داستانهایش اختراع میکرد، همیشه جالبتر از شخصیتهایی که مینوشت بودند.»