آیا «مفتون و فیروزه» یک «رگتایم» ایرانی است؟
مجله فرهنگی هفت راه – گروه کتاب: رمان دو جلدی «مفتون و فیروزه» نوشته سعید تشکری در سیزدهمین جایزه ادبی قلم زرین بعنوان تنها اثر برگزیده معرفی شد. به همین مناسبت مطلبی را که مهرماه گذشته درباره این اثر فاخر منتشر کردیم، بار دیگر با هم میخوانیم:
شبیه دانستن دو اثر ادبی، یعنی ذبح حداقل یکی از آنها. ادبیات یعنی خلاقیت و اگر اثری شبیه اثری دیگر باشد حتماً یکی از مهمترین ملزومات یک اثر هنری بودن را نداشته است. بنابراین امکان ندارد دو اثر هنری نعل به نعل شبیه هم باشند و از قضا هر دوی آنها هم جزو آثار شاخص و بزرگ دسته بندی شوند. بنابراین وقتی از شباهت دو رمان ارجمند حرف میزنیم، در واقع معنایی مسامحه آمیز از شباهت را در نظر گرفتهایم.
با این توضیح حالا با خیال راحت میتوان کمی درباره رمان «مفتون و فیروزه» و شباهتش با «رگتایم» صحبت کرد. اولی را «سعید تشکری» در ایران ۱۳۹۳ شمسی نوشته است و دومی راای. ال. دکتروف، نویسنده شهیر آمریکایی در ۱۹۷۵ میلادی در آمریکا. رگتایم آنقدر کتاب خوبی است که تا سالها بعد از آن همه فکر میکردند «دکتروف» نویسندهای تمام شده است، چون دیگر نتوانسته بود کتابی به خوبی رگتایم بنویسد. البته این تصور با انتشار یک کتاب خوب دیگر از او با نام «پیشروی» باطل شد.
«رگتایم» جامعه ملتهب آمریکا در اوایل قرن بیستم را روایت میکند. از این جهت «مفتون و فیروزه» با رگتایم شباهت دارد. رگتایم ضرب آهنگی تند دارد (همانند اسمش که به یک نوع موسیقی تند آمریکایی اختصاص دارد) و مفتون وفیروزه هم با جملات کوتاه و از آن مهمتر فصل بندیهای کوتاه چنین ضرب آهنگی پیدا کرده است.
در جزئیاتی اینچنین میتوان باز هم شباهتهایی بین این دو کتاب پیدا کرد، اما شباهت اصلی در اینها نیست. رگتایم همانقدر که رمانی برآمده از تخیل است، همانقدر هم به واقعیت پایبند است. در صفحات رگتایم اسامی واقعی را مشاهده میکنیم. افراد واقعی در کتاب نقش دارند و در کنار شخصیتهای تخیلی برآمده از ذهن دکتروف فضای آمریکا ملتهب را در ذهن مخاطب میسازند. این همراهی میان این دو گونه شخصیتها بقدری است که واقعا ممکن است دربمانید که این رمان چقدر واقعی است و چقدر خیالی.
در مفتون و فیروزه هم اینچنین است. ماجرای کتاب مربوط به سالهای پیش از انقلاب در مشهد است و در کنار شخصیتهایی چون مفتون، فیروزه، پری، بیات و… نامهایی چون آقا سید علی هم دیده میشوند. شما که کتاب را میخوانید نمیتوانید مرز بین خیال نویسنده و واقعیت تاریخی را مشخص کنید. هرچند وجود شخصیتی که اکنون رهبر انقلاب اسلامی است در کتاب، این قطعیت را در ذهن شما ایجاد میکند که کتاب بهرهای از واقعیت تاریخی دارد اما جاهای دیگری از کتاب مطمئن میشوید تخیل نویسنده هم به اندازه خودش در ساختن این رمان نقش داشته است.
این ویژگی مفتون و فیروزه را با چنین ویژگیهایی که در کتابهای «زندگینامه داستانی» وجود دارد یکی ندانید. در آنها روایتهای تاریخی محکم و استوار با رنگ و لعاب تقطیعهای زمانی و توصیفات حسی و… طعم داستان میگیرند. اما اینجا حرف از ادبیاتی است که شخصیتهای واقعی در کنار شخصیتهای داستانی و با مشارکت هم به خلق یک جهان دست میزنند.
شاید باید مفتون و فیروزه را بخوانید تا متوجه این مهم بشوید.