پای خداداد عزیزی و شهرام شب پره به پرونده پزشکی کیارستمی باز شد!

هفت راه– محمدرضا شهبازی : ماجرا از آنجا شروع شد که آقای داریوش مهرجویی در واکنش به مرگ عباس کیارستمی، همانگونه که از یک فیلمساز قدیمی و کاردرست و هنرمند انتظار می‌رود به پزشکان گفت «احمق»! بعد هم یک پزشک همانگونه که از این قشر فرهیخته و تحصیل‌کرده و خدوم انتظار می‌رود خطاب به آقای مهرجویی گفت «چی میزنی داداش؟ صنعتی یا سنتی؟» بعد آقای مهرجویی در واکنش به این پزشک گفت «دلقک بازی در نیار»!

با این روندی که این دو قشر فرهیخته و هنرمند و تحصیل‌کرده پیش گرفته‌اند، احتمالا کم‌کم شاهد نامه‌نگاری‌های زیر خواهیم بود:

از خانه سینما

به انجمن سینماداران

با سلام

خواهشمند است بر اساس وجدان صنفی، از ورود هر گونه پزشک، پیراپزشک، پرستار، نسخه پیچ، صندوقدار داروخانه، مسئول کارگزینی زایشگاه و… به سالنهای سینما جلوگیری کرده یا لااقل بلیط را با دو برابر قیمت به آنها بفروشید.

با تشکر

***

از اتحادیه صنوف پزشکی

به اتحادیه صنف داروخانه‌های سراسر کشور

با سلام

عطف به نامه قبلی آن اتحادیه مبنی بر درخواست عضویت اتحادیه داروخانه‌ها در اتحادیه صنوف پزشکی، اعلام می‌گردد پذیرش این درخواست منوط به اجرای این دستور العمل است: از فروش بدون نسخه امپرازول، استامینوفن کدئین، چسب زخم، سرنگ ۲ تا ۵ سی سی، قوزبند و… به اهالی سینما خودداری کنید. در صورتی هم که نسخه داشتند بجای همه این داروها، قرص مسهل بهشان بدهید!

به پیوست نشانه های اهالی سینما همچون موی پریشان، کلاه کج، دکمه های باز، ریش ژولیده و… با رسم شکل توضیح داده شده است.

لازم است این اطلاعیه و پیوست آن در مکان مناسب و در معرض دید کارکنان داروخانه نصب گردد.

با تشکر

***

از انجمن سینمای هنر و تجربه

به کلیه فیلم سازان جوان

با سلام

پیرو اتفاقات اخیر، شورای مرکزی این انجمن تصمیم گرفت تا برای فصل پاییز ده بورس ساخت فیلم اول را بر اساس موضوعات پیشنهادی، به فیلمنامه‌های دارای صلاحیت اختصاص دهد. این بورس شامل نظارت و مشورت یک فیلمساز ناظر بر روند ساخت فیلم، تامین ۷۰ درصد هزینه ساخت فیلم، تامین هزینه ۱۰۰ تیزر تلویزیونی و تامین ۲۵۰ تماشاگر در گروه هنر و تجربه خواهد بود.

موضوعات کلی پیشنهادی به شرح زیر است:

۱- یک پزشک با منشی‌اش رابطه دارد. همسر پزشک هم با تزریقات‌چی مطب شوهرش رابطه دارد. منشی، معلم خصوصی پسر تزریقات چی هم هست. اینها در یک میهمانی کنار هم قرار می‌گیرند…/ فیلمساز ناظر: مازیار میری

۲- یک پزشک که در هیئت مدیره ۷ بیمارستان خصوصی سهم دارد و پولش از پارو بالا میرود در پی خرید یک سینمای متروک و تبدیل آن به بازار موبایل است. او با تزریق سم چند جوان عاشق سینما که مانعش هستند را می‌کشد/ فیلمساز ناظر: مسعود کیمیایی

۳- ۴۳ سال قبل سه جوان در حین کوهنوردی گم شده اند. در گفتگوهایی با خداداد عزیزی، علی مطهری و شهرام شب پره که در اثنای فیلم پخش می‌شود می‌فهمیم که این سه جوان با ورود به ویلای یک پزشک نامرد که بالای کوه و با زمین خواری ویلا ساخته بوده، سر به نیست شده‌اند/ فیلمساز ناظر: مانی حقیقی

۴- بیماری طاعون در ایران فراگیر شده است. پزشکان ایرانی در یک توطئه ناجوانمردانه نه تنها کمکی به درمان مردم نمی‌کنند، بلکه با گسترش بیماری سعی می‌کنند مشتری‌های خود را افزایش دهند. ناگهان یک توریست ژاپنی که برای بازدید از تخته جمشید به ایران آمده و از قضا چند آبنبات ضد طاعون در جیبش دارد، طاعون را ریشه کن کرده و مردم ایران را نجات می‌دهد/ فیلمساز ناظر: کمال تبریزی

***

از روابط عمومی وزارت بهداشت

به خانه جراحان پلاستیک ایران

به کلی محرمانه

با سلام

لطفا از این به بعد هر بازیگری برای جراحی زیبایی اعم از کاشت چال گونه، عقابی کردن بینی، تزریق ژل به اقصا نقاط بدن، بوتاکس، رفع افتادگی پلک و… به شما مراجعه کرد، هنگام انجام جراحی تا جای ممکن گند بزنید در قیافه وی! بدیهی است مسئولیت این اقدام با این وزارتخانه خواهد بود.

با تشکر