حجت اشرف زاده: ایرانیها هنرهای کهن خودشان را برای تجدد و روشنفکری دور میریزند
به گزارش هفت راه، «حجت اشرف زاده» خواننده موسیقی ایرانی که این روزها همه او را با اثر «ماه و ماهی»می شناسند همزمان با ماه محرم جدیدترین اثر خود را با عنوان «خاتون» با بهره مندی از موسیقی هایی آیینی گذشتگان و با نگاهی پژوهشی منتشر کرده است. او که شاگردای استادانی چون محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان و محسن نفر را داشته با بهره مندی از آموخته های خود در عرصه موسیقی سنتی ایران، به ارائه شیوه جدیدی از موسیقی آوازی پرداخته که بخشی از آن در آلبوم «ماه و ماهی» ارائه و بخشی دیگر نیز در دیگر آثار در دست تولید این خواننده ارائه خواهد شد.
سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان» به بهانه انتشار جدیدترین اثر «حجت اشرف زاده» با او به گفتگو پرداخته که در ادامه مشروح این گپُ و گفت را میخوانید:
طی هفته های گذشته جدیدترین آلبوم شما با عنوان «خاتون» منتشر شده، این اثر بر چه اساسی شکل گرفته؟
این یک پروژه پژوهشی است که از سه سال پیش شروع شد و محتوای آن بررسی نغماتی است که امروزه خیلی کم از آنها در روضه خوانی ها و مداحی ها و مراسم های آیینی استفاده می شود و به نوعی بررسی نغمات آیینی است که بسیار رابطه مستقیمی با آواز ایرانی داشتند.در این اثر روی زندگی هنری یکسری افراد خاص یعنی روضه خوانهای مسلط به آواز ایرانی بودند تحقیق کردیم در واقع این افراد که از آنها نغماتی ارزشمند به یادگار مانده همگی انسانهای بسیار معتقد ، صاف و بی آلایش و پاکی بودند که از دانسته هایشان در دنیای موسیقی و آوازی در مراسم های آیینی استفاده می کردند درواقع این اثر بررسی بخشی از آن نغمات است که به صورت یک آلبوم منتشر شده و می بایست به این آلبوم نگاه پژوهشی داشت نه یک اثر معمول.ما در شرایط کنونی شاهد از بین رفتن آیین ها و روضه های قدیم ایران هستیم.
می توان گفت که با توجه به شرایط موجود این آلبوم رو منتشر کردید؟ یا صرفا پژوهشی در زمینه موسیقی آیینی بوده؟
در این پروژه تنها بخش آوازی اش به من پیشنهاد شد به طوری که قبلا روی بخش های دیگرش کار شده بود منتها من هم سعی کردم چیزهایی به آن بیفزایم.
من نیز به موزات کارهای صورت گرفته، تحقیقاتی کردم و مطالبی شنیدم از گذشتگان و از موسیقی آیینی مناطق مختلف کشور و همچنین اجرای موسیقی های خاص در هر منطقه. آنها را دسته بندی و در آلبوم استفاده کردیم.
متاسفانه این چیزی که امروزه در دنیای مدح و روضه خوانی و مراسم های آیینی و مذهبی حکمفرما شده، بخش عظیمی اش واقعا بی ربط به هنر و فرهنگ ایرانی است که دلیلش در دو بخش مورد بررسی قرار می گیرد که در این آلبوم به آنها توجه شده است.
بخش اول ادبیات است، ادبیاتی که در گذشته در شان بزرگان آیینی –مذهبی ما بوده، بسیار بسیار محترمانه و فاخر و قلدر و قلدرانه بوده است. اگر به یک بخشی از آن بخواهم اشاره بکنم از رجز خوانی هایی که در آن زمانه در تعزیه ها بوده و آوازه خوانان و روضه خوانان که مسلط به آواز ایرانی بودند رجز خوانی را در چهارگاه و ماهور اجرا می کردند اشاره می کنم که به یادگار از سالهای خیلی گذشته مانده و بسیار هم طرفدار داشته اما غم انگیز است که این نغمات رفته رفته از یادها رفته اند و جایشان را افکت گذاریهای نامناسب که چند نفر کنار همدیگر صدای درامز را تداعی می کنند، گرفته اند.
بخش دوم نیز ملودیهایی که کاملا دست دومی هستند که حتی گاهی از موسیقی های خیلی معروف غربی برگرفته می شوند و با یک ادبیاتی که فاخر نیست همانندسازی می شود و با یک درامز و توسط چند نفر با یک موزیک و زیرصدا تبدیل به یک جنس نامتقارن با فرهنگ و هنر ما شده است.
شما اشاره کردید به اینکه موسیقی های عزاداری ما غنی است و موسیقی تعزیه و سوگ برگرفته از موسیقی های اصیل ایرانی هستند ولی در حال حاضر می بینیم که یکسری تقلیدهای نابه جا صورت می گیرد. فکر می کنید این مسئله نشات گرفته از چه چیزی است که امروزه از همه موسیقی های آیینی که دارای اصالت هستند دور افتاده ایم و نسل جدید به سراغ دیگر موسیقی ها و تقلید از موسیقی غرب رفته است؟
در تمام دنیا زمانی که نوآوری یا موسیقی الکترونیک به عنوان یک ظرفیت جدید به آهنگسازان معرفی شد و پس از نوآوری هایی که دنیای سمپل ها در بحث الکترونیک در اختیار آهنگسازان قرار داد دو دسته مخاطب در بین آهنگسازان بوجود آمد. آهنگسازانی که با تولید اثری نو با استفاده از ابزارهای جدید، تفکرات و اندیشه های عمیق گذشته را ترکیب با ابزاری نو ترکیب می کردند و محصولی جدید با پشتوانه قدیمی و کهن خودشان را تولید می کردند و دسته دوم که با ترکیب سمپل ها و ریتم ها در کنار همدیگر اثری پست مدرن تولید نمودند که به نظر برسد.
در مناطقی از دنیا که هنر دارای پیشینه کهن تری است و به نوعی تبدیل به تمدن می شود، آن هنر قابلیت بررسی به عنوان یک شاخصه های زمانی را هم دارد و دارای شاخصه های عمیق تر و ارزشمند تری است.زمانی که تکنیکهای جدید و ابزارهای جدید وارد محدوده موسیقی ایران شد تاثیرات خودش را جاهایی خیلی خوب گذاشت و خیلی ها برپایه موسیقی کهن مان و بر پایه فواصل موسیقی ایرانی و ترکیب آن با موسیقی الکترونیک آثار بسیار شاخصی را تولید کردند که همچنان هم می شنویم و تولید هم می شود مثلا «ماه و ماهی» از آن دسته آثاری است که دنیای امروز را به قدیم گره زده، ادبیات کلاسیک را با دنیای الکترونیک ترکیب کرده و اثری را رقم زده که پایه و اساس آن موسیقی کهن و اصیل ایرانی است.
در مراسم آیینی آن چیزی که از صدها سال تا به امروز داشتیم بسیار غنی است مثل دعای باران، مراسم برداشت محصول و … دارای شناسنامه های کهنی هستند اما اینکه امروز بخواهیم طعم جدیدی از اینها را برای مردم اجرا کنیم چیز غریبی نیست اما زمانی که این ساختار را کاملا بشکنید و یک ساختار نامرغوب و نامتناسب نسبت به آن چیزی که هست و کاملا وارداتی را جایگزین این تمدن کهن کنیم اولا اینکه یک چیز نچسبیدنی است و دوما منطقی و اصولی نیست.
به نظر من در هیچ جای دنیا هیچ هنرمندی داشته های قدیمی و کهن خودش را دور نمی اندازد و از نو یک چیز نچسبیدنی به هنر خودش بچسباند معمولا بزرگان هر منطقه ای در دنیا سعی در حفظ داشته هایشان دارند و فقط ایرانی ها هستند که هنرهای کهن خودشان را برای تجدد و روشنفکری دور می ریزند و سعی می کنند یک چیز نچسبیدنی غربی را داشته باشند.
شکستن قالبها تبدیل شده به یک مسابقه ولی در این مسابقه مردمان این زمانه هستند که ضرر می کنند. البته هنر خوب ایرانی هیچ وقت از بین نخواهد رفت مثل زبان پارسی که در طول قرون مختلف باقی ماند. مردمان زمانه آن رابطه ای که باید با هنرشان و آیین هایشان برقرار کنند را از دست می دهند و متاسفانه یک بضاعت و ظرفیت خوب در هنر و اعتقادات مردم مورد سخره قرار گرفته می شود و هر آنچه بزرگان ما با یک ارادات دست به ساخت آن زدند، یک عده به خاطر ساختار شکنی حاضرن همه اینها را زیر پایشان بگذارند از ادبیات و موسیقی ضعیف و اجراها و صداهایی که هیچ تکنیک آوازی ندارند و عملا غریب و به دور هستند تا آوازهای قدیم ایرانی که همگی زبان زد خاص و عام در دنیا هستند.
من معتقدم که موسیقی اصیل ایرانی به عنوان مهر خوش رنگی در هنر خودنمایی می کند ولی این ادمها به خاطر ساختار شکنی حاضرن همه چیز را حتی جنس صدای خود را تبدیل به یک صدای نخراشیده کنند که واقعا تحمل شنیدنش هم سخت است.
تمامی دوستان من در این آلبوم همه این دغدغه ها را داشتند و امیدوارم گوشه ای از این کار باعث شود عده ای به خودشان برگرداند و زحمت بکشند آوازهای ایرانی را بیاموزند و درکارهایشان استفاده کنند البته در بخش هایی از ایران این فرمها اجرا می شود اما چیزی که رایج شده فرم های غلطی است که امروزه دارد راه را اشتباه می رود.
شما شاگرد اساتیدی چون شجریان، لطفی، مشکاتیان و … بودید تعلیمات شما در قالب موسیقی سنتی ایران بوده و کارهایی که از شما دیدیم در عین حال که پایه و اساس موسیقی ایرانی را دارد با نگاهی نو شکل گرفته اند.
ترکیب اتفاقات نوین موسیقی و هنر و دنیای مجازی مرزها را به شکل دیگری ترسیم می کند. ما ترکیب ها خیلی جدید و نویی می بینیم بین موسیقی ایران و یا غرب که بر اساس گام های موسیقی تعریف می شود و هنرمندانی هم هستند که با حفظ ساختار موسیقی اصیل در دنیا در حال یکه تازی هستند مثل استاد کیهان کلهر که با ارکسترهای بزرگ متفاوتی با یک ساز کمانچه همراه شده و می بینیم که قله های جهانی موسیقی را دارد فتح می کند و یا استاد حسین علیزاده. اینها رنگهای جدیدی بوجود آوردند و مردم این رنگهای متفاوت را دوست دارند اما یک رگه خیلی خوش نقش و نگار از موسیقی ایرانی را در همه آن آثار می شنوید. این هنرمندان موسیقی اصیل را فدای نوآوری نمی کنند و از نوآوری و تکنولوژی امروز استفاده می کنند برای خوش رنگ کردن تر موسیقی ایرانی. این آثار بدون اینکه تبلیغ خاصی برایشان بشود راه خودش را باز می کند و بسیار برای من جذاب است تجربه در حوزه موسیقی ایرانی و کسانی که حتی کوچکترین ذره ای از موسیقی ایرانی چاشنی را کارشان کردند، آن کار با اقبال روبرو شد.
آثار من هم با همین نگاه و با برداشتی از تفکرات رستم موسیقی پرویز خان مشکاتیان، استاد کلهر و علیزاده و بسیاری بزرگان دیگر شکل گرفته که در عین ایجاد نوآوری در فضای موسیقی ایرانی و استفاده از موسیقی اصیل ایرانی در ترکیب با تکنولوژزی امروز، با تمام این ترکیبات همچنان پاینبد و معتقد به موسیقی اصیل باقی بماند و سعی کردم آثارم رنگهای خوبی از موسیقی ایرانی داشته باشد بر این اساس فکر می کنم دلیل استقبال مردم هم همین باشد.
منبع: موسیقی ایرانیان