چرا مديران سینمای ایران انيميشن دوست ندارند؟!
به گزارش هفت راه، چند سالي است انيميشنهاي ايراني حضوري پررنگ در جشنواره فيلم فجر دارند؛ انيميشنهايي كه به لحاظ كيفي، آثاري قابل قبول هستند و در زمان اكران توانستهاند مخاطبان را با خود همراه كنند.
سيوچهارمين جشنواره فيلم سال خوبي براي انيميشن ايران بود. براي اولين بار در طول برگزاري جشنواره فيلم فجر هشت انيميشن به نمايش درآمد. حضور انيميشنهاي «نبرد خليج فارس۲»، «پادشاه آب»، «قلبخورشيد»، «بازمانده»، «ناسور»، «كله آهني»، «در مسير باران» و «فهرست مقدس» در جشنواره سيوچهارم باعث شد مسئولان جشنواره يك بخش مجزا و ويژه براي انتخاب بهترين انيميشن و بهترين كارگرداني درنظر بگيرند تا براي اولين بار انيميشنسازها صاحب بخشي مستقل شوند.
اين اتفاق كمنظير موجي از اميدواري را در دلِ انيميشنسازها به وجود آورد. آنها اميدوار بودند اين روند در سالهاي آينده ادامه پيدا كند و اتفاقات خوشايندي در بخش انيميشن بيفتد، به ويژه زماني كه برخي از انيميشنها به فروش قابلتوجهي دست پيدا كردند. اما اميدواريها خيلي زود رنگ نااميدي به خود گرفت. در حالي كه كمتر از سه ماه به برگزاري سيوپنجمين جشنواره فيلم فجر باقي مانده تنها نام يك انيميشن در ميان ساير فيلمها به چشم ميخورد. انيميشن «فيلشاه» به كارگرداني هادي محمديان و تهيهكنندگي حامد جعفري تك اثري است كه به احتمال زياد انيميشن ايران را در جشنواره نمايندگي خواهد كرد.
كاهش تعداد انيميشن در جشنواره يك عقبگرد اساسي هم براي مديران و هم براي انيميشنسازها محسوب ميشود. اين كاهش تعداد آثار به خوبي نشان ميدهد تمام اتفاقهاي خوبِ سال گذشته بدون برنامه و بر اساس حادثه و احتمال پيش رفته است.
همين كاهش تعداد آثار باعث شد بخش انيميشن كه انتظار روزهاي خوب و نويدبخشي داشت دوباره بخش ويژه خود را از دست بدهد و در جشنواره فجر پيشرو در بخش «چشمانداز سينماي ايران» با فيلمهاي سينمايي بلند، فيلمهاي اول، هنر و تجربه به رقابت خواهد پرداخت.
كيانوش دالوند، كارگردان انيميشن ناسور با انتقاد از بيبرنامگيهاي موجود در حوزه انيميشن ميگويد: به اعتقاد من اصلاً ارادهاي براي سازماندهي و فروش اين آثار وجود ندارد، هرچند كه در موارد زيادي فروش موفقي در اين راستا وجود داشته است. بحث فروش و چرخه اقتصادي به چيزي بيش از كيفيت خوب نياز دارد. ساختار مديريتي و بررسي عرضه و تقاضا و ايجاد بستر فروش توسط معرفيكنندگان آثار هنري و … از مشكلات اين بخش است. اينكه فيلمسازي سعي كند تمام پروسه يك فيلم را از انتخاب سوژه تا پخش و قراردادهايي بينالمللي تحت نظارت و مديريت مستقيم داشته باشد اصلاً درست نيست. متأسفانه ساختار و بنيان درست و مناسبي جهت طي كردن اين پروسه در زمينه انيميشن وجود ندارد. علاوه بر اين خود انيميشنسازان نيز برنامه منسجم و هدفمندي در جهت ايجاد اين ساختار ندارند.
اگر پروسه ساخت و رقابت انيميشن در سينماي ايران به درستي هدايت و مديريت ميشد، علاوه بر اينكه بخشي از نيازهاي مخاطبان تأمين ميشد به فروش و سودآوري خوبي هم ميرسيد. همانطور كه انيميشن «شاهزاده روم» با فروشي بيش از 3ميليارد تومان در جدول فروش فيلمها در سال 1394 در رتبه ششم ايستاد. در شرايطي كه ارادهاي جدي براي نظم بخشيدن و مديريت بخش انيميشن وجود ندارد، سال آينده سينماي ايران با ضعفي جدي در حوزه انيمشين روبهرو خواهد بود.