غفلت از مخاطب میلیونی اربعین؛ کمکاری سینما و رسانه در باب رخداد عظیم پیادهروی اربعین
به گزارش هفت راه، در میان همه پدیدههای محیرالعقول در عالم، کمتر رخدادی است که چون پیادهروی اربعین، گسترهای فراملیتی داشته باشد؛ تجمعی که صرفا یک پیادهروی نیست بلکه یک جهان متفاوت و یک نظام همزیستی است. نظام همزیستی در این پیادهروی، در سراسر جهان و در تاریخ بینظیر است. در این میان مواجهه رسانهای با این رخداد بزرگ، آنچنان که باید در شأن این اتفاق(به معنای واقعی کلمه) نیست. طبیعی است که برای مواجهه رسانهای مناسب با این پدیده ابتدا باید وجوه و ابعاد آن بخوبی شناخته شوند. در واقع دلایل و منشأ این حرکت و در ادامه خود واقعه باید بخوبی شناخته شوند.
با این مقدمات تصویری که از اربعین نشان داده میشود، خواهد توانست عظمت این واقعه را بنمایاند. قدرت تصویر و سینما یکی از ابزارهایی است که اگر بخواهد میتواند بخشی از این عظمت را به تصویر بکشد. ذوق رسانهای نیز در این مسیر میتواند کمک کند. به عبارت دیگر گاهی اوقات یک عکس به تنهایی از ساعتها سخنرانی موثرتر است. اما این عکس نتیجه نگاه و ذوقی است که در پس اندیشه عکاس بهوجود آمده است. یکی از اشکالهایی که در این مسیر مواجهه رسانهای با این اتفاق میتوان برشمرد این است که کمتر تلاشی برای سازماندهی اندیشهها و در واقع در پیش گرفتن رویکردی استراتژیک با موضوع اربعین صورت میگیرد؛ آن هم در شرایطی که اتفاقا دشمن مسلمانان و رسانههای غربی و رسانههای منتسب به آلسعود نیز به مقابله رسانهای با این پدیده روی آوردهاند و هزینههای گزافی برای سانسور عظمت این واقعه هزینه میکنند. این را یکی از تحلیلگران رسانههای عربی مطرح میکند و میگوید: «عربستان سعودی جریانسازیهایی از طریق رسانههای خود علیه شیعیان و مراسم اربعین انجام میدهد و با رشوه به کشورهای عربی تلاش در عدم پخش مراسم اربعین حسینی از سایر رسانهها دارد». از طرفی برخی رسانهها چون بیبیسی که به به شبکههای عربی نیز خط میدهند، با پوشش بخشی از واقعه تلاش در تخفیف دادن و بزرگی این راهپیمایی دارند. در این میان اگر رسانهها، سینما، مستندسازان و صداوسیما تلاش نکنند تا با رویکردی جدیتر به رسانهای شدن این واقعه بیندیشند، استفادهای که باید از این واقعه صورت گیرد در حد مطلوب آن محقق نخواهد شد.
حاضران در راهپیمایی اربعین 95 میگویند هر سال پرچمهای تازهتری در این راهپیمایی دیده میشود که نشانه حضور اتباع کشورهایی است که در این حرکت عظیم اجتماعی حضور یافتهاند. این بدین معنی است که تلاشهای رسانههای غربی در جهت سانسور این واقعه موثر نیفتاده است و حضور از کشورهای غربی هر روز پررنگتر میشود. طبیعی است که سینما و مستندسازی باید سراغ این واقعه را بگیرد. تئاتر، عکس و هنرهای تجسمی باید برای این حرکت عظیم تلاش کند. در میان این همه شاید تنها مستندسازیها از اربعین توانسته توسعه پیدا کند. وحید چاووش، مستندسازی که ساخت چند فیلم مستند با عناوین «شما چه کسی هستید؟»، «یادداشتهای یک پیاده»، «قصههای ناخوانده» و… را با موضوع پیادهروی اربعین حسینی در کارنامه خود دارد، گفته است: روزهای اولی که قرار شد فیلم مستند با این موضوع بسازم، پیادهروی مسیر کربلا بین مردم ما چندان جا نیفتاده بود و من صرفا جهت خدمتگزاری برای اباعبدالله الحسین(ع) کار را شروع کردم و بر خود احساس وظیفه میدانستم که درباره این بزرگوار کار کنم.
وی در گفتوگویی با سوره سینما با بیان اینکه پیادهروی برای امام حسین(ع) در حال حاضر بین مردم ما کاملا جا افتاده، میگوید: از آنجایی که شیرینی خدمت در دستگاه حضرت سیدالشهدا(ع) وقتی نصیب کسی میشود محال ممکن است بتواند از کار کردن برای این بارگاه عظیم دست بردارد من هم همچنان مشتاقانه پیگیر کار کردن در این فضا هستم البته بسیار سختگیرم تا خدای ناکرده کاری تکراری به مخاطب ارائه ندهم و همیشه به خدا التماس میکنم که مرا از خدمت برای امام حسین(ع) محروم نکند. این کارگردان ادامه داد: واقعا ۲۰ روز در این فضا غوطهور شدن آدمی را از دغدغه دنیا دور میکند، همه افرادی که در این پیادهروی شرکت میکنند در یک مسیر با یک هدف مشخص حرکت میکنند و این بر زیبایی و معنوی بودن خاص فضا میافزاید.
چاووش در بخش دیگری از صحبت خود درباره اینکه به نسبت سینما، فیلمهای مستند با مضمون عاشورایی کمتر کار شده، گفت: به اعتقاد من در سینما هم کمتر به این موضوع پرداخته شده و اگر بخواهیم به فیلمهایی از این دست اشاره کنیم از تعداد انگشتان دست هم فراتر نمیرود. وی افزود: به جرأت میتوانم بگویم هر آیینی غیر دین اسلام چون مسیحیت و یهود اگر از واقعه عاشورا بهرهمند بودند آن را چنان به تصویر میکشیدند که تمام دنیا این واقعه و رشادتهای امام حسین(ع) را از بر بودند اما ما برای ابا عبدالله(ع) چه کردیم؟ هیچ! عدم استفاده از ظرفیتهای عاشورا و اربعین نکتهای است که به وضح میتوان آن را در وضعیت سینمای امروز مشاهده کرد. غفلت از موضوعات مهم و حیاتی و سطحی شدن سینما و سینماگر و مصیبت عظیم «جشنوارهای شدن» فیلمسازان و دلایل متعدد دیگر موجب دوری از این فضا شده که باز همه اینها در قالب عدم سازماندهی اندیشهای و اتخاذ رویکرد استراتژیک در قبال حرکت عظیم اربعین قابل اشاره است. سینماگر ایرانی یا باور ندارد که در این اجتماع، مخاطب وسیعی را میتواند پای حرفهایش بنشاند یا اینکه اصلا حرفی برای این عرصه بینالمللی ندارد.
پیش از این یکی از خبرگزاریها در مطلبی در اینباره نوشته بود: قصههای سینمای ایران در خیابانهای تهران گیر کردهاند و حتما خودشان میدانند که قدرت جذب مخاطب بینالمللیشان، بیش از چند جایزه جشنوارهای نیست. اینها همه دلیلی است بر اینکه بگوییم سینمای ایران، چندسالی است سرش جای دیگری گرم است. اگر نقدی بر تقلیلگرایی این روزهای سینمای ایران بشود، میگویند همه را رها کردید و از سینما توقع دارید. توقع از سینما بیشتر به خاطر قدرت تاثیرگذاری آن به نسبت سایر فرمهای قصهگویی است و توقع از سینمای ایران بیشتر به خاطر حافظه مخاطبان بینالمللی منطقه از آثار نمایشی سالهای نه چندان دور است. شاهد مثال آن نامگذاری موکبهای عراقی است که در سالهای اخیر به مختارثقفی نامگذاری شدهاند و عکس فریبرز عربنیا بازیگر نقش مختار که تمثالی بر سر در موکبها شده است یا پخش چندین باره سریالهای «مختارنامه»، «مریم مقدس»، «یوسف پیامبر» و فیلم سینمایی «سفیر» در کشورهای منطقه، تنها نمونههای اندکی از قدرت رسانهای سینمای ایران در بازار عامه کشورهای منطقه است که از آن غفلت میشود.
منبع: وطن امروز