«آس و پاس» در حوزه هنری چه میکند؟
حوزه هنری در این سالها رویکردهای عجیبی از خود نشان داده است. این سازمان در حالی براساس اساسنامه خود برخی از فیلمها را فارغ از هرگونه قضاوت از گردونه اکرانش خارج کرده که برخی آثار را بر پرده اکران برده که مسئولانش آنها را «سخیف» توصیف میکنند.
این روزها فضای مجازی کمک میکند هر دم از میزان فروش یک فیلم یا تعداد سالنهای در اختیار آن باخبر شویم، همان طور که به ما اجازه میدهد در انبوهی از اطلاعات سبدمان را پر کنیم و روزمان را با آنها بگذرانیم. بسته به شخصیت و نیازمان اطلاعات را برمیگزینیم و از آنها بهرهبرداری میکنیم. برای مثال اگر شما از آن دسته باشید که نسبت به سینمای ایران حساسید، میزان فروش یا تعداد سالنها در اختیار فیلم محبوب یا حتی منفور برایتان مهم میشود. کافی است سایت سینماتیکت را باز کنیم تا بدانیم فروش فیلم به کجا رسیده و چند سانس در اختیار دارد یا در شهرستانی دور از تهران وضعیتش چگونه است.
جداول ارائه شده توسط این نهادها که دیگر در میانمان مشروعیت یافتهاند نشان میدهد اوضاع و احوال چیست. اطلاعات موجود در این جداول بسان نشانههایی هستند که در ظاهر تقلیل یافته جهانی از رویدادها و در باطن حاوی پیامهای ضمنی در دل خود هستند.
برای مثال در جدولی که اخیراً از میزان فروش فیلمها بیرون آمده است مشخص میشود در اکران اخیر فیلم «آس و پاس» با فروشی بیش از 2میلیارد پیشتاز است. فیلم کمدی که بازتولید فیلمی متعلق به سینمای پیش از 57 است و اصطلاحاًاز دل جریان منتسب به فیلمفارسی درآمده است، گل سرسبد فروش سینماست. فیلم پیشتر توسط منتقد مجله نقد سینما با عبارت «فیلم عروسی» توصیف شده بود که میتوان به جد گفت به راحتی میتواند ویژگیهای این اثر تازه آرش معیریان را برملا کند.
محبوب این روزهای سینمای ایران 111 سالن در اختیار دارد که بیشترین میزان سالن بین فیلمهای بر پرده اکران محسوب میشود. کمی پایینتر بیاییم میبینم فیلم دوم، «سیانور» محبوب دیگری است که با 94 سالن سینما پرفروش دوم است. «نیمه شب اتفاق افتاد» نیز با 62 سالن اثر سوم است. آنچه ریاضیات به ما میگوید رابطه مستقیم تعداد سالن و فروش است. به عبارت ساده، هر چه سینمای بیشتری در اختیار داشته باشید، بیشتر میفروشید، آن هم در وضعیتی که میتوان از آن فصل رکود سینما نام برد. سردی هوا و فضای عزا که با تعطیلیهای مداوم سینما همراه است، شرایط را فراهم میکند که در این ایام فروش فیلمها با سلام و صلوات همراه شود.
اما در همین شرایط این سؤال پیش میآید چرا فیلمی که در هیچ کدام از چارچوبهای فرهنگی نهادهای ارزش نمیگنجد 111 سالن سینما دارد؟ با اتکا به سایت سینماتیکت که به نوعی روابطی با شخصیتهای مرتبط با حوزه هنری دارد میتوان دریافت از مجموعه 67 سینمای در اختیار فیلم «آس و پاس»، 22 سینما متعلق به حوزه هنری است. یعنی 32 درصد از سالنهای سینمای موجود متعلق به حوزه هنری است. در فقدان اطلاعات جامع مبنی بر اینکه دقیقاً در کشور چه سالنهایی در حال اکران این فیلم هستند، با یک تعمیم و با پیش فرض محبوبیت فیلم فرحبخش در میان مسئولان حوزه، این عدد میتواند در حالت میانگین به 35 سینما افزایش پیدا کند که بیشتر آنها متعلق به شهرستانهاست.
این در حالی است که حوزه هنری به درست یا غلط همواره رویکردی ریزشی نسبت به انتخاب آثار سینمایی داشته است. اینجاست که باید پرسید چطور میتوان دریافت که فیلمی فاقد هر گونه ارزشهای شانزدهگانه اساسنامه حوزه هنری چطور وارد چرخه اکران آن میشود؟ این در حالی است که برای مثال فیلمی چون «نهنگ عنبر» که حداقل یک سر و گردن از آثار آرش معیریان بالاتر بود رنگ پرده سینماهای حوزه را در اوایل کارش ندید. یا آنکه فیلمی به سبب موضوعی از دید مدیران حوزه حساسیتزاست توانایی اکران ندارد. اما در میان اندیشههای انقلابی – با توجه به اساسنامه حوزه هنری که میتوانید در اینجا مطالعه کنید – نمیشود درک کرد فیلمی با تبلیغی به چنین عبارتی «سحر قریشی در شیطونترین نقش خود» چگونه از فیلتر به ضخامت صد و ده کیلومتری حوزه عبور میکند؟ آیا سازوکارهای فروش و پشتپردههای اکران و سالنداری میتواند دلیلی بر این موضوع باشد؟ آیا میان فرحبخش و فرجی در حوزه ساخت و پاختی است که ما از آن خبر نداریم؟ آیا روابط افراد با اساسنامه حوزه هنری همخوانی پیدا میکند؟
بماند در این میان که حوزه هنری سالنهای سینمای خود را به گروههای تئاتر آزاد ارائه میدهد و نگارنده پیشتر در یادداشتی با عنوان «عملکرد سینماتئاترهای حوزه هنری در تناقض با اهداف و مواضع مدیران» به وضعیت عجیب این سازمان انقلابی و دینی پرداخته بوده است.
منبع: تسنیم