«یتیمخانه ایران»؛ قربانی تبلیغ ما!
#هفت_راه_مخاطبان – مرتضی باقر آبادی:
وقتی از سینما بیرون آمدم اولین چیزی که به آن فکر میکردم، کیفیت بالای «یتیمخانه…» به نسبت انتظارم بود!
راستش تا پیش از آن جوری تبلیغ شده بود که تصمیم گرفتم برای ادای دین و انجام وظیفه دینی-ملی به تماشای یتیمخانه بروم و طبیعتا خودم را آماده کرده بودم تا برای ادای این تکلیف یکی دو ساعت یک فیلم ضعیف را تحمل کنم! اما چند دقیقه از فیلم گذشته بود که این تصور بهم ریخت. به قول معروف دیگر وا دادم و همه تصوراتم را گذاشتم کنار و از فیلم لذت بردم.
نمیگویم یتیمخانه عیب و ایرادی ندارد یا از هر لحاظ کامل است، نه. مثلا با صدای نریشن روی فیلم نتوانستم کنار بیایم. اما یکی دو ایراد این شکلی واقعا در برابر جذابیتهای دیگر این فیلم چیز قابل توجهی نبود. یتیمخانه یک فیلم سینمایی بود، یک فیلم به معنای واقعی کلمه. چیزی که قصه داشت، جذابیت داشت و منِ مخاطب را مینشاند پای خودش، حرف داشت برای زدن و انقدر در همراه کردن مخاطب با خودش موفق بود که باعث شد تماشاگران بعد از کشته شدن افسر انگلیسی به دست قهرمان ایرانی فیلم بالاتفاق دست بزنند.
کسانی که در ایران سینماروی حرفه ای باشند میدانند که دست زدن یکپارچه تماشاگران عام -نه مثلا در جشنواره های سینمایی- برای یک فیلم در سالن سینما چقدر اتفاق نادری است و هر چند سال یکبار ممکن است رخ دهد.
خلاصه اینکه یتیمخانه ایرانی فیلم خوبی بود. اما چرا آنطور که باید از آن استقبال نشد؟ شاید یکی از دلایلش نوع تبلیغی بود که سینه به سینه برایش شد. تبلیغی که بیش از جنبههای فنی و مزیتهای تکنیکی فیلم، روی ارزش محتوایی آن تاکید میکرد. این نوع تبلیغ وقتی در کنار تیزر بدِ فیلم قرار میگرفت نتیجهای جز این نمیتوانست داشته باشد.
شاید این تجربهای باشد برای فیلمهای بعدی جریان انقلابی سینما و فرهنگ.
🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕
مخاطبان عزیز میتوانند یادداشتهای کوتاه و تلگرامی خود را پیرامون موضوعات فرهنگی و هنری برای درج در کانال و سایت هفت راه به شناسه @chanel_adm در تلگرام ارسال فرمایید.