در مذمت پنهان کردن اطلاعات!

هفت راه- محمد رضوانی‌پور:

«اِؤ» بر پایه فرمولی ساده ساخته شده: مخفی کردن پر اهمیت‌ترین بخش درام از مخاطب و نمایاندن آن در توئیست پایانی. از ثانیه آغازین فیلم تا دقایقی مانده به پایان با انبوهی از آه و ناله و مرافعه مواجهیم بدون آن‌که در طول این مدت، جایگاه و انگیزه‌‌ کاراکترهای پیش‌برنده‌‌‌‌ی ماجرا مشخص و ملموس شود.

فیلم در روایت داستان خود وقت تلف می‌کند و به جای بسط و گسترش موقعیت مرکزی، آن را کش داده و به بهانه‌های مختلف تکرار می‌کند.

این روند در قالب دیالوگ‌های سطحی و لحن ممتد و سرسام‌آور بازیگران ادامه می‌یابد تا آن‌که فیلمساز سرانجام برنگ برنده‌اش را رو کرده و فیلم را درست در همان‌جایی که باید آغاز کند پایان می‌دهد.

تمام موجودیت فیلم‌نامه به همین خودداری از ارائه اطلاعات وابسته است و اگر این شگرد خام‌دستانه را از ساختارش حذف کنیم دیگر هیچ چیز از فیلم باقی نخواهد ماند.

شاهکار فیلم‌نامه آن جاست که در ده دقیقه پایانی و با ورود نادر(شخصیت کلیدی فیلمساز برای افشای اطلاعات)، کاراکتر اصلی فیلم(سایه) به یک باره از مواضع سفت و سختش کوتاه آمده و همه چیز ختم به خیر می‌شود. حال می‌توان از فیلمساز پرسید که آیا ممکن نبود نادر نیم ساعت زودتر به محل حادثه برسد، سایه را با استدلال‌های سطحی‌اش قانع کرده و بدین وسیله فیلم سریع‌تر اتمام یابد؟ لابد جواب منفی است چراکه از اول قرار بوده «اِؤ» در جشنواره فجر به نمایش درآید و نه جشنواره فیلم کوتاه تهران! همه این‌ها به کنار، فیلم در کارگردانی نیز از نقص‌های متعددی رنج می‌برد.

دوربینِ به اصطلاح سیّال و در واقع سرگردان فیلم که غالباً نماهای درشت بازیگران را قاب می‌گیرد، فرصت شناخت محیط را از بیننده سلب کرده و به جغرافیای فیلم آسیب می‌زند. وقتی نه در کارگردانی، نه در فیلم‌برداری، نه در تدوین، نه در طراحی صحنه و… شاهد دست‌آورد قابل توجهی به لحاظ دراماتیک نیستیم و در عوض «دیالوگ» برجسته‌ترین عنصر فیلم برای روایت‌گری است، اصلاً این سؤال مطرح می‌شود که چرا اصغر یوسفی‌نژاد در تولید این اثر سراغ مدیوم سینما آمده و این‌که او در این مسیر تا چه میزان از امکانات بیانی سینما بهره گرفته است؟

اگر «اِؤ» به کلی در قالب یک نمایشنامه رادیویی خلق می‌شد، تا چه اندازه با خروجی فعلی توفیر داشت؟ سؤال پایانی این‌که چرا باید با بهره‌گیری از ظرفیت‌های بومی سینمای آذربایجان، فیلمی تولید کرد که دربردارنده تصویری مغشوش و عقب‌مانده از مردان و زنان آذری است آن هم در شرایطی که عدم رعایت «عدالت در بازنمایی»، یکی از معضلات همیشه‌گی بازنمایی قومیت‌ها در رسانه‌های داخلی ایران است؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا