بعضیا داغشو دوست دارن!
تابستان داغ اگرچه فیلم اول درخشانی نیست، اما نمیتوان از تلاش قابل توجه آن در جهت “گرامیداشت داستان” در سینمای بدون قصهی ما چشمپوشی کرد.
فیلمی داستانگو که ثابت میکند صرف داستانگو بودن به تنهایی نمیتواند تمام بار کیفیت یک فیلم را بر دوش بکشد. پیرنگ فیلم چندان بدیع و دیده نشده نیست: باز هم با یک فقدان و تلاش برای پیدا کردن عنصر گمشده (در اینجا یک فرد) روبهروایم، با این تفاوت مهم – و البته قابل ستایش – که بر خلاف عمدهی نمونههای پیشین، اینجا تماشاگر از شخصیتها چند قدم جلوتر است.
حادثهی مرکزی نقطهی پنهان و تاریکی برای مخاطب ندارد، هر چند برای هر شخصیت، بخشی از آن ناپیداست. اینبار برخلاف فیلم هایی با این ساختار، قرار نیست مخاطب درگیر روشن شدن تدریجی ماجرای اصلی باشد، بلکه قرار است کنش و واکنش شخصیتهای اصلی را بر اساس آنچه خود از حقیقت داستان میداند، بسنجد و قضاوت کند.
این امتیاز مهم در پیرنگ البته مانع از به چشم آمدن کاستیهایی در فیلمنامه و کارگردانی نمیشود. معرفی موقعیت مرکزی و شخصیتهای اصلی، چیزی حدود نیمی از زمان فیلم را به خود اختصاص میدهد. برای فیلمی با مدت زمان هشتاد دقیقه، مقدمه ی چهل و پنج دقیقهای بدون شک مقدمه ای عریض و طویل محسوب میشود، مگر آنکه تطویل مقدمه کارکردی در ادامه ی روند روایت داشته باشد، که البته ندارد. و نه تنها کارکردی ندارد، بلکه عملاً به ضرر فیلم تمام میشود. نوع پیشرفت روایت و حتی برخی تمهیدات دکوپاژی کارگردان به گونه ایست که خیلی زود و در اوایل این مقدمهی طولانی، هر تماشاگر نه چندان دقیق و ریزبین هم پیشبینی میکند که گره اصلی داستان، حول محور شخصیت پسربچه شکل خواهد گرفت.
گرهای که بیش از اندازه ی چارچوب های مجاز اخلاقی – انسانی، تلخ و گزنده است، و اگرچه جذاب است و کشش مناسبی خلق میکند، اما چنان سنگین و مهیب است که بدون شک به صورت ناخودآگاه بر قضاوت بیننده از کلیت فیلم هم تاثیر منفی میگذارد. پس از وقوع این گره، نیمهی دوم فیلم عملاً از هر اتفاقی خالیست، و خبری از برهم خوردن مسیر حوادث در ادامه ی داستان نیست، و پس از مقدمه ی طولانی و گره تکان دهنده، به نظر میرسد که نویسنده بیشتر به دنبال پرورش تمهای مضمونی خود بوده، تا پرورش بیشتر داستان. تابستان داغ (که فلسفهی نام آن هم تا پایان فیلم روشن نمیشود و تنها یادآور نام شاهکار بیلی وایلدر است) هرچند تا انتهای روز دوم جشنواره صدرنشین جدول خواهد بود، اما ظرفیت فراموش شدن تا روز آخر را هم به تمامی دارد.