دویدن با نفس عمیق در میدان مین
فیلم “شماره 17 سهیلا”، فیلمی با بودجه کم و متکی بر شخصیت است، نه رویداد. با توجه به این، فیلمساز/فیلمنامه نویس، باید ابتدا با شخصیت پردازی قوی و شکل گیری انگیزه های فردی، خانوادگی و اجتماعی، زمینه همزادپنداری مخاطب با شخصیت اصلی فیلم را ایجاد کند و با همراهی مخاطب با این شخصیت، باور و هدف اصلی خود را به مخاطب انتقال دهد.
در “شماره 17 سهیلا”، فیلمساز به مسئله بسیار مهم اجتماعی در ایران را مطرح می کند: یعنی بحران عدم میل به ازدواج و تبعاتی که این تصمیم می تواند در دراز مدت و پس از طی شدن سال های زیاد از این تصمیم، یعنی زمانی که دیگر چنین فردی نه زیبایی فیزیکی سال های جوانی را دارد و نه سلامتی فیزیکی سال های جوانی و آمادگی برای تشکیل زندگی و بچه دار شدن.
به همین منظور باید فیلمساز در ابتدا شخصیت پردازی قوی و کاملی برای سهیلای فیلم انجام دهد و با ایجاد موقعیت هایی متناسب با انگیزه ها و شرایط این شخصیت، مخاطب را با هدف خود همراه کند.
مشکل فیلم، شخصیت پردازی ناقص سهیلا است. در طول فیلم چیز زیادی از خانواده و زمینه های اجتماعی و خانوادگی سهیلا در مورد تصمیم گیری او به عدم ازدواج نمی بینیم. جایگاه پدر سهیلا که به هیچ وجه در فیلم تعریف نمی شود و مادر هم در ارتباط با “مرصع پلو” معرفی می شود. در مورد زندگی گذشته و دوران تحصیل سهیلا هم فقط اشارات بسیار کوتاهی می شود.
اما مسئله اصلی که نیرومحرکه سهیلا برای ازدواج و ایجاد ارتباط با جنس مخالف با هدف تشکیل خانواده است، عمدا از ابتدا توسط فیلمساز مطرح نمی شود. در ابتدا زندگی کسل کننده، تنهایی و اصرار دوستان، نیرومحرکه سهیلا برای ازدواج است اما در فیلمی که 77 دقیقه است، در دقیقه 50 تازه متوجه می شویم که وجود بیماری که برای سهیلا خطرساز است، زمینه اصلی شخصی او برای ایجاد ارتباط سالم با جنس مخالف است.
مطرح کردن این موضوع در ابتدای فیلم، هم به همزادپنداری بیشتر مخاطب با شخصیت اصلی فیلم کمک می کرد و هم می توانست موقعیت های جذابتری در فیلم ایجاد کند.
به عنوان مثال به جای سکانسی که او خودش را به جای همسر یکی از آشنایانش (بابک حمیدیان) جا می زند می شد به زندگی خانوادگی و مسائل شخصی او پرداخت. سکانس مورد اشاره به طور کلی در فیلم اضافی است و به غیر از توجیه برای وجود یک بازیگر چهره برای افزایش فروش، تنها کارکردی که دارد، دادن این اطلاعات به مخاطب است که سلامتی سهیلا با عدم رابطه با جنس مخالف به خطر می افتد که می توانست در ابتدای فیلم هم مطرح شود.
وضعیت کلی و تماتیک شخصیت سهیلا، به وضعیت کاراکتر “میویس” با بازی چارلیز ترون در فیلم بزرگسال جوان (Young Adult) شبیه است. چنین وضعیتی در فیلم به خوبی منجر به شکل گیری موقعیت های کمیک شده و بازی خوب و به اندازه ی زهرا داوودنژاد در فیلم باعث شده تا مخاطب تا پایان فیلم با سهیلا همراه شود. مزیت “شماره 17 سهیلا” در قیاس با فیلم “بزرگسال جوان” اینجاست که در آن فیلم شخصیت اصلی فیلم، بدجنس و دارای انگیزه های منفی است درحالیکه سهیلا دارای انگیزه ای مثبت است و به دلایل معنوی (آنطور که خودش می گوید) دلش می خواهد از راه ازدواج، از به خطر افتادن سلامتی اش جلوگیری کند که البته با پایان بندی فیلم، به نظر می رسد موفق هم نخواهد شد.