چرا “انحصار ورثه” مستند تحریف شده ایست؟
هفت راه: اول اردیبهشت 89 بود، مریم امینی – همسر سید مرتضی آوینی- در دانشکده علوم دانشگاه تهران در مراسم بزرگداشت آوینی سخنرانی می کرد. در گوشه ای از مراسم سووالی در باره رابطه مرتضی و جریان غیرانقلابی مطرح شد، امینی قاطع گفت: مصادره مرتضی توسط روشنفکرها کار حضرت فیل است:
«این هم سوء استفاده قشر روشنفکر است. آنها هم در صدد این سوء استفاده بودند. اما به آن اشاره نمی کنم چون این قدر آوینی واضح است که مصادره کردن او از سوی روشنفکر ها کار حضرت فیل است. چون تصویری که آوینی برجا گذاشته نمی گذارد که آنها او را مصادره کنند و بگویند ضد انقلاب بوده. با این حرف ها نمی توانند خود را به آوینی بچسبانند.»
حالا بهمن 95 است و حضرت فیل در حال قدرتنمایی.روشنفکرها و دستارانشان سخت مشغول کارند. مستندی ساخته اند تا واقعیت را تحریف کنند و بگویند مرتضی آن قدرها هم انقلابی نبود، اصلا بیشتر و اول روشنفکر شد، بعد کمی به سمت انقلاب آمد اما درنهایت داشت به مبدا خودش برمیگشت که ناگهان از دنیا رفت!
ارائه تصویر کاریکاتوری از آوینی توسط مستندی که معترض به ارائه تصویر تک بعدی از آوینی است، طنز تلخ انحصار ورثه است.
در انحصار ورثه بسیار سعی شده تا کامران آوینی، یعنی مرتضای قبل تحول رخ عیان کند. کارگردان حتی رفیق دبستان آوینی را پیدا کرده است و با او گپ زده، رفیق دوران دبیرستان مرتضی را که به اعتراف خود از سال 48 تا 60 از مرتضی بی خبر بوده، همه را جمع کرده و در فیلم ضریب داده تا چهره قبل تحول مرتضی را نمایان کند که البته در حد معقول آن ایرادی ندارد اما سنگینی کفه کامران بر مرتضی در فیلم مشهود است تا حدی که کارگردان آدم بی ربطی به آوینی مثل صادق زیباکلام را هم در مستند آورده است که با توجه به بی ربطی همین فرد به دیالمه و استفاده از او در مستند قبلی کارگردان، به نظر می رسد ربط زیباکلام به آوینی و دیالمه بیشتر تمایلات کارکردان است تا واقعیت های تاریخی.
در این بین اما بیشتر یاران آخر آوینی غایبند. کسانی که مرتضی از آنها تمجید کرده و تا دقایق آخر هم با مرتضی بودند، سعید قاسمی ها و برجی ها و طالب زاده ها.و خیلی های دیگر که کارگردان علیرغم ادعای خودش که هر کس با آوینی مرتبط بوده سراغش رفته، حتی در تحقیقات هم مورد استفاده قرار نگرفته اند.
فیلم به میراث مکتوب آوینی هم همین گونه نگاه می کند، از تمام آثار مرتضی، تنها یک کتاب داستان کوتاه سوزانده شده توسط خود آوینی که تنها 100 نسخه ازآن باقی مانده محور اصلی روایت ماجراست!و گویی بیش از همه خودآوینی برای سوزاندن آثار قبل تحولش مقصر است و اشکال از خود او بوده که سعی داشته چهره ای یکطرفه از خودش ارائه داده بدهد و اهمیت گذشته اش را هیچ می دانسته است. هر قدر مرتضی میراثی گرانقدر برای مخاطب به جا گذاشته، کارگردان آنها را سوزانده و به دنبال احیای آثار سوزانده شده توسط مرتضی رفته است.
انحصار ورثه حتی آوینی قدیم را علیه آوینی جدید معرفی می کند و به دروغ حرف هایش درباره موسیقی را قدیمی تر از دوره نگاه مثبتش به موسیقی می انگارد. کارگردان نامه شهید به محمد خاتمی و گلایه از دیدگاه فرهنگی او را هم در کنار خیلی چیزهای دیگر مثل نگاه آوینی به ولایت و رهبری سانسور می کند.
در انحصار ورثه شیطنت دیگری هم رخ داده است، رهبری فقط اقامه کننده نماز میت آوینی معرفی شده و قبل و بعدشهادت او اثری ندارد. سانسور تمام عیار نقش رهبری در احیای روایت فتح و حلقه های فرهنگی با حضور مرتضی و دیدگاه های ایشان توسط شهید آوینی خیلی تمیز سانسور شده است!
فیلم هر چند پز بی طرفی و آینگی دارد، اما این آینه، آینه محدبی است که دوران کم ارزش گذشته ی سوزانده شده توسط مرتضی را بزرگ کرده و دوران مهم مرتضی آوینی را خفیف شمارده است.
انحصار ورثه اصلا به این نمی پردازد که آوینی چه بود و کی بود و چرا بزرگ شد، انحصار ورثه از مخالفت آوینی با تحجر می گوید اما در مورد مخالفت آوینی با تجدد سکوت میکند.، در حالیکه مسئله اصلی ما و آوینی چگونگی تحول اوست نه اینکه چند بار هروئین کشیده است.
“انحصار ورثه”، تحریف تاریخ برای ارایه سلیقه های سیاسی کارگردان اثر است که از قضا معتمد نهادهای انقلابی است، دفعه قبل با همکاری موسسه روایت دیالمه را تحریف کرد و این بار هم با همکاری حسین افشار – مدیر تولید موسسه رسانه ای فرهنگی اوج – آوینی را، و قرارداد کار بعدی اش با حوزه هنری در مورد رهبر انقلاب است که خدا خودش به خیر بگذراند!
*نویسنده: محمدرضا باقری
منبع:رجا