«کمال» بهخاطر مردم طغیان کرد
هادی حجازیفر بازیگر نقش «کمال» در جدیدترین ساخته محمدحسین مهدویان یعنی «ماجرای نیمروز» است. او نمایش یک حزباللهی واقعی با تمام آرمانها و دغدغههایش است. شخصیتی که بالاخره با حقیقت واقعیاش به سینمای ایران رسید، بدون آنکه تحقیر شود.
به گزارش هفت راه، هادی حجازیفر شخصیت محبوبی بین جوانان است. او سال گذشته با بازی در نقش حاج احمد متوسلیان، مهمترین قدم در حضور سینماییاش را بسیار استوار برداشت. حجازیفر امسال هم با «ماجرای نیمروز» و با تیم محمدحسین مهدویان در جشنواره حضور دارد. بازی در نقش «کمال» دوباره او را مطرح کرده است. حجازیفر اینبار با چهره خودش مقابل دوربین آمده است. او اینبار دیالوگ هم دارد. «کمال» دیر به پرده نقرهای سینما آمد اما حالا کلی حرف برای گفتن دارد.
تسنیم: سال گذشته نقش حاج احمد متوسلیان را در بهترین فیلم جشنواره بازی کردید اما خب بازی بدون دیالوگ شما چندان دیده نشد، البته همین مسئله با انتقادهایی هم همراه بود. امسال نقش «کمال» را در «ماجرای نیمروز» بازی کردید که کاملا متفاوت از گذشته شما است. درباره ویژگیهای کمال و تفاوتهایش با حاج احمد متوسلیان بگویید.
حاج احمد یک فرمانده و رهبر بود. مثل یک کارگردان که همه عناصر فیلمش را هدایت میکند. گاهی تندی میکند و گاهی کوتاه میآید. کمال مثل یک بازیگر حرف گوش کن است و سرش به کار خودش است. مسئولیتش فقط در قبال خودش است.
کمال آدم عملیاتی و اقدامکننده ایست که به همین دلیل براحتی میتواند انتقاد کند، غر بزند و یا حتی اشتباه کند. کمال بیشترین زد و خوردها را در فیلم دارد اما در عین حال دوستداشتنی به نظر میرسد.
کمال یک آدم واقعی است که از فضایی واقعی به فیلم آمده است. شخصیت کمال باعث شده فضای فیلم تلطیف شود. بقیه بازیگرها به نوعی پاس را میدهند تا کمال گل نهایی را بزند.
این نقش به کارش باور دارد و نتیجه آن را میداند. آدمی عملیاتی است که با هر تَکی که انجام میدهد آرام میشود چون به وظیفهاش عمل کرده است.
تسنیم: «کمال» منتظر تحلیل کسی نیست. خودش آرمانی دارد و انگار وقتی به نتیجهای میرسد دقیقا همان را عملیاتی میکند.
درست است. کمال چنین ویژگیای دارد؛ اما گاهی در تحلیلش اشتباه میکند و حتی موفقیت نهایی را به تاخیر میاندازد. کمال در نهایت آدمی است که ارتباطی عاطفی با رحیم دارد و البته تحت امر اوست؛ این در شخصیت کمال بیتاثیر نیست. این رابطه حتی یادآور رابطه فرمانده و رزمنده در فیلمهای دفاع مقدسی است. کمال به تحلیلش عمل میکند اما خودسر نیست.
تسنیم: خودتان چقدر به شخصیت کمال نزدیک هستید؟
من هم کلا کمی تند مزاج هستم و تلاش کردم تا با تیپهای امروزیِ کمال، بستهای واحد از شخصیت را بازی کنم.
تسنیم: مابهازای امروزی کمال چه تیپهایی هستند؟
کسانی که سنگ مردم را به سینه میزنند و آلوده به تعلقات دنیوی نشدند، هنوز هم وجود دارند.
تسنیم: فکر کنید کمال با همه مشخصاتش و حتی اسمش یک آدم حقیقی در تاریخ ایران بود، امروز توقع داشتید او را در چه موقعیتی ببینید؟
یاد حرف شهید باکری افتادم که گفت بعد از جنگ، مردم سه دستهاند؛ برخی شهید شدند، برخی سهمشان را از جنگ گرفتند و غرق در زندگی شدند و عدهای هم دِق کردند؛ افرادی که گوشهای هستند و کاری ندارند جز خدمت به مردم. باور به مردم مهم است. این مردم خون دل خوردند و برای این نظام هزینه دادهاند. خیلی ناراحت کننده است که خبر بیعدالتی میشنویم.
تسنیم: کمال جزو کدام یک از این دستهها است؟
دوست دارم کمال در همان دسته اول باشد، یعنی کسی باشد که سرنوشتش شهادت است. البته برخی کمالها و دوستانش زنده ماندهاند و امروز در گوشهای از این کشور برای مردم کار میکنند. بالاخره خدمترسانیهایی که در نظام اسلامی انجام میشود باید فاعلی داشته باشد.
تسنیم: مردم با ویژگیهایی که نقش کمال دارد چطور برخورد میکنند؟ شاید برخی فکر کنند که مردم با مابهازای امروزی کمال چندان روراست نباشند.
آن سالها واقعا متفاوت است. ذهنیت مردم ما از گروهکهای تروریستی با همه خیانتهایش کاملا شکل گرفته بود. گروهک تروریستی مجاهدین خلق بخشی از عملیات کربلای4 را لو داد و باعث شد تعداد زیادی از هموطنهای همین مردم به شهادت برسند. مردم در برابر آدمهایی که مقابل جریان ناحق ایستادگی میکنند واکنش منفی نخواهند داشت؛ البته این به این معنی نیست که هرکس امروز تند باشد و برخورد عملیاتی داشته باشد محبوب باشد، کمال مقابل سازمانی قرار گرفت که هویتش برای مردم آشکار بود.
کمال بنوعی حافظ امنیت مردم است. همین امروز مردم ما 175 شهید غواص دست بسته را دوست دارند. آتشنشانهایی که در پلاسکو جانفشانی کردند را دوست دارند. ما بد تبلیغ میکنیم و واقعیت را بد بیان میکنیم. کاش روزی باشد که همدلتر شویم. انقدر دستهبندی نداشته باشیم. این آزار دهنده است.
تسنیم: کلا آدمهایی که دغدغه دارند، درد دارند و به خاطر آرمانشان تلاش میکنند برای مردم محترم هستند.
دقیقا همینطور است. کمال از وقتی بهم میریزد که آن دختر بچه در خیابان کشته میشود. عامل محرک او همین است. کمال بهخاطر مردم طغیان میکند، بهخاطر آن بچه.
تسنیم: کمال در ماجرای نیمروز تبدیل به شخصیت هیجان انگیزی برای جوانهای انقلابی شده است که حالا در مسجد محلشان یا در دانشگاه محل تحصیلشان مشغول به تبلیغ و فعالیت برای نظام اسلامی هستند. کمتر پیش آمده تا اینها شخصیتی نزدیک به خودشان را روی پرده سینما ببیند.
تماشاگرهای معمولی و حتی تماشاگرهایی که با این مسائل زاویه دارند هم با شخصیت کمال به خوبی ارتباط گرفتهاند و آن را دوست دارند. این بخاطر اینست که عناصر درام بخوبی کنار هم چیده شده و مخاطب را به جایی میرساند که منتظر عملیات و اقدام است. اینجا کمال است که میآید و دل تماشاگر را بدست میآورد و عمل میکند. او عملیات میکند و همه هم دوستش دارند. جایی کمال طغیان میکند که تماشاگر حسابی تشنه شده است. کمال کاراکتر محبوب خیلی از بینندهها است. امیدوارم کمالها همیشه زنده باشند و به حرف «رحیم» هم گوش کنند!
تسنیم: فکر و اندیشه در فیلمهای مهدویان به وضوح دیده میشود. حس هم وجود دارد و همین حس است که مخاطب را تا پایان ماجرا علاقهمند نگهمیدارد. اما مهدویان آمده تا حرف بزند، با این تِزهای هنر برای هنر و … نسبتی ندارد.
این دو تا فیلم و علاقه مردم به آنها ثابت کرد که تاریخ انقلاب و تاریخ دفاع مقدس ما به خوبی برای مردم گفته نشده است. «ماجرای نیمروز» پروپاگاندای جمهوری اسلامی نیست، روایت واقعیتها است. در طول زمان خیلی چیزها را از یاد بردهایم. این ها بخشی از تاریخ و شخصیت ما را شکل داده است.
قبل از هر چیز مابا سینما طرفیم. اینکه مهدویان حرفهایی گفته نشده را مطرح میکند قطعا جذاب است. نباید از تاریخی که در آن زندگی کردهایم فاصله بگیریم. گوش نکردیم و آسیب دیدیم. برخی از کسانی که در اکران «ایستاده در غبار» برای حاج احمد اشک میریختند شاید موقع خروج از سالن سینما با تذکر گشت ارشاد هم مواجه میشدند! دسته بندی آدمها، فاصله ایجاد میکند. حاج احمد عاملی برای وحدت ما شد. باعث شد قدر همدیگر را بدانیم.
امروز وقتی به روانشناس مراجعه کنید و بگویید که مثلا از فلان چیز میترسم و استرس دارم، ریشه آن را در گذشته و کودکی شما جستجو میکند. این تاریخ باید باشد تا ریشهها را پیدا کنیم وگرنه ترسها ادامه پیدا میکند و تبدیل به چیز دیگری مثل نقد و یا رودرروییِ بیمهابا میشود. در تاریخ معاصر و در تاریخ انقلاب ما حتما اشتباهاتی رخ داده است. هر تغییر و تحولی با اشتباهاتی همراه میشود که البته برآیندش مثبت است اما باید بتوانیم نسبت به آن پاسخگو باشیم و با تلفات کمتری این تحول را انجام دهیم.
یک نفر را نام ببرید که حاج احمد متوسلیان را دوست نداشته باشد! وقتی واقعی نشان بدهیم قابلیت تکثیر پیدا میکند اما اگر واقعی نباشد، میشود همه این بودجههایی که به اسم فرهنگ در این سالها تلف کردهایم.
تسنیم: الان به فرم خوبی در نمایش انقلاب و انقلابی رسیدهایم، فرمی که «ایستاده در غبار» و حاج احمد متوسلیان را محبوب کرد و از طرفی «ماجرای نیمروز» را در روزهای پایانی جشنواره هم در لیست کوتاه برگزیدگان آرای مردمی قرار داده است.
ما مردم خوبی داریم، بدی از ماست. اگر خوب حرفمان را بزنیم و واقعیتها را بگوییم همه میپذیرند. در دنیای معاصر نمیشود چیزی را نگفت، باید واقعیتها را بگوییم و دلیلهای وقوعش را تحلیل کنیم نه اینکه کلا همه چیز را پاک کنیم. پاک کردن مسائل باعث میشود خیلی از تجربیات تاریخی و عبرتهایمان را از دست بدهیم.
منبع: تسنیم