سوءاستفاده انتخاباتی مجدد روحانی از شجریان

دومین مناظره میان کاندیداهای ریاست‌جمهوری با موضوع فرهنگ و سیاست برگزار شد و موضوعِ «شجریان» بدون توجیه باقی ماند.

به گزارش تسنیم، وقتی چهار سال پیش یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری، با نام بردن از محمدرضا شجریان و تعریف و تمجیدهای هنری از او، قلب بخشی از رأی‌دهندگان را از آن خود کرد؛ وقتی چهار سال پیش در آن مناظره معروف «شجریان» برگ برنده کاندیدایی بود که اکنون چهار سال از ریاست جمهوری‌اش می‌گذرد؛ کسی فکرش را هم نمی‌کرد که عاقبتِ آن همه سُخن و وعده، به اینجا بکشد.

آن زمان تمام علاقه‌مندان به موسیقی و هنر در ایران، سودای بازگشتِ شجریان در فضایی پُر از دوستی و مهر و آشتی را داشتند.

اکنون که دولت یازدهم در آخرین سالِ عمر خود به سر می‌برد، هنوز نتوانسته و به‌قطع نخواهد توانست (در فرصت اندکِ باقی‌مانده از دولت یازدهم) به وعده‌های خود درباره مهمترین چهره موسیقی ایران جامه عمل بپوشاند.

حسن روحانی در آن روزگار از شجریان و هنرش تعریف و تمجیدهای بسیاری کرد، اما هرگز نتوانست وعده‌هایش درباره شجریان را عملی کند. روحانی در صحبت‌هایش از این حرف زد که شجریان باید سفیر فرهنگ و هنر ایران باشد. روحانی از این دم زد که چرا شجریان نباید بتواند در کشورش کنسرت برگزار کند.

همین حرف‌ها موجب شد که بسیاری از هنرمندان و اهلِ هنر و فرهنگ با او همراه شوند و حسن روحانی را حامی واقعی هنرمندان قلمداد کنند. حرف‌های روحانی در آن زمان این تصور را میان علاقه‌مندان به فرهنگ و هنر ایجاد کرد که او تمام تلاش و همت خود را به کار می‌گیرد تا محمدرضا شجریان را بار دیگر به عرصه هنر ایران بازگرداند. روحانی با شعار «اعتدال» پیش آمده بود و همین شعار همه را امیدوار کرد تا در فضای دوستی، شجریان بار دیگر به عرصه هنر ایران بازگردد و بتواند برای مردمِ کشورش کنسرت برگزار کند. حرف‌های روحانی آن‌قدر با اطمینان خاطر بود که همه ایمان داشتند که او توان عملی کردن این وعده‌ها را دارد.

محمدرضا شجریان که به‌خاطر مواضعش در سال 1388 دچار مشکل شد، چند سال بعد خودش هم مصاحبه‌هایی کرد و درباره واکنش‌هایش در سال 1388 توضیحاتی را ارائه داد. شجریان از این سخن گفت که مشکلش با شخصِ رئیس جمهور پیشین بوده و خود را به کلّیتِ نظام پایبند می‌داند. این سخنان زمینه را برای بازگشت شجریان به صحنه موسیقی ایرانی تا حد زیادی مهیا کرده بود و همه منتظر حمایت همه‌جانبه دولت از او بودند.

اما این حرف‌ها هم نتوانست همتی بلند از سوی دولت یازدهم برای حمایت از او پدید بیاورد. بی‌مهری‌های دولت یازدهم ادامه داشت تا در نهایت در نوروز 1395 شجریان با انتشار ویدیویی، از سرطانش پرده برداشت. یگانه مردِ آواز ایران از نوروز 95 تا اکنون در بستر بیماری است و دیگر توان خواندن ندارد و شاید آخرین فرصت‌های شجریان برای خواندن برای مردم ایران از کف رفت.

البته هنوز هم باید امیدوار بود که محمدرضا شجریان بتواند سلامتش را به دست بیاورد و بار دیگر برای مردم ایران آواز بخواند.

نتیجه آنچه در مناظره‌های ریاست جمهوری دوره یازدهم بیان شد اما عملی نشد، نوعی بی‌اعتمادیِ اهل هنر و علاقه‌مندان به هنر بود. اگر نگاهی به گفته‌های هنرمندان در همین چند ماه گذشته بیندازید، متوجه این مطلب می‌شوید که دولت یازدهم نتوانسته رضایت هنرمندان را جلب کند.

تا پیش از این نام بُردن از هنرمندان و استفاده (شما بخوانید سوءاستفاده) از جایگاه مردمی آنان ترفندی برای جلب نظر مردم بود، اما وعده‌های عملی‌نشده روحانی درباره شجریان کار را به جایی کشانده که دیگر این ترفند هم بی‌استفاده شده است.

دیشب اما مناظره دوم میان کاندیداهای ریاست جمهوری در دوره دوازدهم انجام شد. از بد روزگار هم، موضوع مناظره‌ فرهنگی و سیاسی بود. بد روزگار از آن جهت که، به نظر می‌رسد هیچ کدام از کاندیداهای ریاست جمهوری برنامه‌ای مفصل برای فرهنگ و هنر ندارند.

کسانی که شب گذشته مناظره را می‌دیدند، منتظر بودند تا ببینند حسن روحانی چه توجیهی برای عمل نکردن به مهمترین وعده‌اش در زمینه فرهنگ و هنر دارد. همگان منتظر بودند تا روحانی درباره شجریان و فرصتی که از دست رفت سخن بگوید.

اما او چیزی نگفت و حتی باز هم فرار رو به جلو کرد.

حسن روحانی: «ما الآن یک هنرمند داریم که از دعای ربّنایش ممانعت می‌کنیم، با این اوضاع چطور می‌توانیم تعالی و پیشرفت داشته باشیم؟».

این جمله‌ای بود که شب گذشته حسن روحانی درباره شجریان بیان کرد و جالب این که حاضر نشد نام او را به‌طور مشخص بیان کند، در واقع روحانی با این سخن خواست مقصر اوضاع کنونی شجریان را تلویزیون قلمداد کند.

حسن روحانی توجیهی برای عملکرد چهار سال گذشته‌اش در زمینه فرهنگ و هنر نداشت و حاضر نشد درباره مهم‌ترین سخنانش در مناظره‌های دور قبل ریاست جمهوری سخنی بگوید.

مسئله‌ای که روزی نقطه عطفی برای حسن روحانی بود و نظر اهل هنر را به‌سوی او جلب کرد، امروز به هراس او تبدیل شده است. اهل هنر و فرهنگ می‌خواهند بدانند که اگر شجریان می‌توانست سفیر فرهنگ و هنر ایران باشد چرا نشد، اگر شجریان می‌بایست در ایران کنسرت برگزار کند، چرا نکرد و چرا دولت هیچ تلاش مشخص و پررنگی برای عملی کردن این موضوع از خود نشان نداد.

دیشب مردم منتظر بودند که این توضیحات را از زبان حسن روحانی بشنوند، اما روحانی حرفی به میان نیاورد.

حسن روحانی: «برای موسیقی و هنر چه کردیم؟ ارکستر سمفونیک و ملی که تعطیلش کرده بودند را چه‌کسی راه‌اندازی کرد؟ سینماها را چه‌کسی دوباره راه‌اندازی کرد؟ این راه امید را باید ادامه بدهیم نگذاریم بذر یأس پاشیده شود».

این بخش دیگری از سخنان حسن روحانی درباره هنر بود که در مناظره‌های شب گذشته بیان شد، این سخن هم جای تأمل دارد، چرا که ارکستر سمفونیک از ابتدای سال 1394 و با آمدن علی رهبری کار خود را از سر گرفت و ارکستر ملی همچنان تعطیل ماند، یعنی همین ارکسترها برای دو سال در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی تعطیل مانده بود و دو سال طول کشید تا بودجه ارکسترها تأمین شود.

در حالی که ارکستر سمفونیک تهران با حضور علی رهبری کارش را به‌خوبی و با برنامه انجام می‌داد، اما به‌یک‌باره ورق برگشت و علی رهبری را مجبور به ترک ایران کردند تا ارکستر سمفونیک تهران برای چند ماه دیگر تعطیل شود.

البته در حال حاضر ارکستر سمفونیک با رهبری شهرداد روحانی فعال است.

از سوی دیگر ارکستر ملی هم عملاً تا میانه‌های سال 1395 و تا پیش از آمدن فریدون شهبازیان تعطیل بود. از سال 1392 که حسن روحانی رئیس جمهور شد تا میانه‌های سال 1395، ارکستر ملی تنها چند اجرای محدود به صحنه برد که همه این اجراها هم با عدم استقبال مخاطبان همراه بود.

ارکستر ملی اکنون با رهبری فریدون شهبازیان کارش را به‌خوبی ادامه می‌دهد.

متأسفانه در مناظره‌های دیشب کاندیداهای ریاست جمهوری برنامه‌ای مشخص و مدوّن برای فرهنگ و هنر ارائه نکردند. انگار نه انگار که زمینه انجام هر طرح و برنامه‌ای در کشور، مسائل فرهنگی است، انگار نه انگار که تحول اقتصادی و اجتماعی پیش از هر چیز نیازمند فرهنگ است، انگار نه انگار که جامعه بدون فرهنگ و هنر، محکوم به درجازدن در همه زمینه‌هاست.

البته برخی از کاندیداها حمایت از هنرمندان را در برنامه‌هایشان بیان کرده‌اند اما همه اینها در حد کلّی‌گویی بوده و هنوز هیچ برنامه مدوّنی در این زمینه از سوی کاندیداها معرفی نشده است.

شاید بهتر بود که کاندیداهای محترم، از این سخن بگویند که چه برنامه‌ای برای هنر و فرهنگ دارند. باید می‌گفتند که اگر رئیس جمهور شوند، موسیقی، تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و ادبیات را به کدام سمت می‌برند، که البته در این باره سخنی جدی به میان نیامد.

کاندیداهای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری باید توجه کنند که اگر حرفی به زبان می‌آورند، توان عمل کردن به آن را هم داشته باشند، چون خیلی زود چهار سال دیگر هم می‌آید و آن وقت است که حرف‌های امروز باز هم به عرصه داوری قرار داده می‌شود.

فردوسی: بزرگی سراسر به گفتار نیست / دو صد گفته چون نیم کردار نیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × سه =

دکمه بازگشت به بالا