پخش صدای منتشرنشده از جلال برای اولین‌بار

در بزرگداشت جلال آل‌احمد برای اولین‌بار فایل صوتی منتشر نشده از این نویسنده رونمایی شد.

به گزارش فارس، مراسم بزرگداشت جلال آل‌احمد با یادی از سیمین دانشور و شمس آل‌احمد عصر امروز در فرهنگسرای شفق برگزار شد.

براساس این گزارش در ابتدای این مراسم مستندی که به کوشش عشقی برای جلال آل‌احمد ساخته شده بود، پخش شد. در این مستند محمد صنعتی، رضا سیدحسینی و بهمن شعله‌ور پیرامون این نویسنده سخنانی ایراد کردند.

محمدحسین دانایی در ادامه این مراسم ضمن اشاره به اهداف برگزاری چنین بزرگداشت‌هایی اظهار داشت: بنده همانند همه دهه بیستی‌ها تا چشم‌مان را باز کردیم سه ستاره به نام‌های سیمین دانشور، جلال آل‌احمد و شمس آل‌احمد را در حوزه سیاست، فرهنگ و ادبیات دیدیم. در طول این سال‌ها نیز نظریات متعددی پیرامون آنها شنیده و خوانده‌ایم.

وی در ادامه ضمن اشاره به عشاق سینه‌چاک و یا عده‌ای که هتاکانه نظرات این سه تن را مورد ارزیابی قرار می‌دادند، گفت: برخی در این میان عشاق سینه‌چاک بودند و برخی حتی نظرات عنادآمیز و هتاکانه ابراز می‌کردند ولی گروه سوم اعتدالی بودند. بعضاً با برخی افکار و آثار اینها موافق بودند اما می‌گفتند از اخلاق، رفتار و صراحت جلال خوش‌مان می‌آید اما ضمن احترام برای صاحب‌نظران این نظرات یک ایراد را وارد می‌دانم اینکه همه نظرات و ایراداتشان احساسات‌محور است.

دانایی با بیان اینکه ما ایرانی‌ها از خصیصه‌ای به نام احساسات استفاده می‌کنیم پیش از آنکه عقل‌گرا باشیم، گفت: یعنی بیش از اینکه احکام عقلی برای‌مان اعتبار داشته باشد به احکام احساسی استناد می‌کنیم. علت دوم سلطه انکارناپذیر شخص جلال بر افکار و آثارش است چنانچه 50 سال پس از فوت او آنها که می‌خواستند درباره جلال اظهارنظر کنند تحت تأثیر رفتار و حضور اجتماعی‌اش قرار گرفته و رفتار او را ورای احساسات خود دیدند بنابراین حب و بغض‌ها جای معیارهای عقلی را گرفت و باعث شد حاشیه جای متن را بگیرد.

به گفته وی، هرچند خانم دانشور بارها با صراحت می‌گفت دست از سر جلال بردارید و به آثار و افکار او بپردازید. ولی باید بگویم برای داوری در مورد این سه باید توجه شود که جلال، سیمین و شمس نه فرشته بودند و نه دیو، بلکه انسان بودند و مجموعه‌ای از نقاط ضعف و قوت داشتند.

وی همچنین به خرد جمعی اشاره کرد و متذکر شد: باید داوری و قضاوت عموم را به میدان بطلبیم زیرا یکی دیگر از هدف‌های اینگونه نشست‌ها الگوسازی است. بدون هدایت و هدف‌گذاری نمی‌توان از نسل جوان توقع داشت و وظیفه داریم به جوان‌ها الگو بدهیم. الگوهایی همچون مرحوم طالقانی و تختی. این الگوسازی حتماً باید با وسعت نظر باشد.

دانایی‌فر در پایان سخنان خود اینگونه گفت که این بزرگان کالای انحصاری نیستند که در پستو مخفی شوند و یا مصادره به نفع گردند اینها باید بدون پرده‌پوشی و ظاهرسازی به جوانان معرفی شوند.

هرمز همایون‌پور در ادامه پیام ویکتوریا دانشور، خواهر سیمین دانشور را که به دلیل کسالت نتوانسته بود در این مراسم حضور یابد را خواند.

حسین ایمانی جامعه‌شناسی بود که در ادامه به حضور جلال آل‌احمد در مؤسسه مطالعات اجتماعی اشاره کرد.

او گفت: آل‌احمد در این مؤسسه چیزی منتشر نکرد ولی گروه تک‌نگاری را به راه انداخت. جلال غرور و فروتنی خاصی داشت و در برابر زورمندان مغرور بود اما در برابر ضعفا فروتن بود.

سیمین پناهی از جمله پژوهشگرانی بود که در این مراسم به ماجرای ازدواج سیمین دانشور و جلال آل‌احمد اشاره کرد و در پایان سخنان خود گفت: شاید این دو اکنون در کنار ما نباشند اما امیدوارم خانه آنها مرمت شود تا یک بار دیگر دور هم جمع شویم.

جمیله موسوی از پژوهشگران حوزه ادبیات داستانی، داستان «بچه مردم» از جلال آل‌احمد را نقد و بررسی کرد.

وی در سخنانی کوتاه گفت: پیرنگ گره‌افکنی و کشمکش دارد. رها شدن بچه در این داستان اشاره به اوضاع نابسامانه ایران در دوره محمدرضا شاه پهلوی را دارد.

وی کوتاهی جملات، تک‌گویی‌های راوی و احساسات مادرانه در کنار زاویه دید اول شخص مفرد از جمله ویژگی‌های این کتاب آل‌احمد دانست و در پایان گفت عنصر اصلی داستان حول محور ضعف فرهنگی می‌گردد.

در این مراسم قطعه از داستان «نون والقلم» فایل صوتی که در سال 1336 در اولین سفری که آل‌احمد به همراه دانشور در دهم تیرماه 1336 تا دوم مهر 36 داشتند و توسط اشتراسد ضبط شده بود برای اولین بار پخش شد. اشتراسد فردی بود که جلال دو بار از وی برای سفر به ایران دعوت کرد. تفنن این پزشک اتریشی ضبط و صوت همراهی بود که همواره از آن برای ضبط صدا استفاده می‌کرد و صحبت‌های جلال در ضبط و صوت او یک یاز آثار با ارزش برجای مانده است که خانواده‌های وی پس از درگذشتش فایل‌ها را به سفارت ایران در وین تحویل می‌دهد.

در پایان این مراسم نعمت احمدی پیرامون رفاقت با شمس آل‌احمد سخنانی ارائه کرد.

وی گفت: بر این باورم که شمس و سیمین دانشور نتوانستند زیر سایه جلال نشو و نمو داشته باشند و درون‌مایه خود را آنگونه که باید به جامعه بشناسانند. شمس 40 سال علم و ستون جلال را بر دوش گرفت و از آن پاسداری کرد از نام جلال حمایت کرد تا نام جلال در کوران موافق‌ها و مخالف‌ها از بین نرود.

وی در پایان گفت: در فهرست اسامی دوستان شمس همه طیف‌ها دیده می‌شوند از دکتر مصدق تا حضرت امام و مرحوم حاج احمد خمینی. شمس زندگی روزنامه‌نگاری داشت او همواره کوشش می‌کرد صلیب نام جلال را بردوش بکشد. اما روح ناآرامی داشت که به او اجازه نمی‌داد تا پایان در یک کار بماند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 − 4 =

دکمه بازگشت به بالا