نامه یک نویسنده ایرانی به ترامپ
نامه یک نویسنده ایرانی به ترامپ: برای رئیس جمهوری که مدام برای کشتن انسانها جنگنده و بمب میفروشد و فروش هواپیمای مسافری را ممنوع میکند چه توقعی بیش از این حرفها و رفتارها!
به گزارش هفت راه، پس سخنرانی ترامپ رئیس جمهور امریکا در سازمان ملل «مصطفی جمشیدی» از نویسندگان کشورمان نامهای به او نوشته است که در ذیل منتشر میشود؛
آقای ترامب!
اجازه بدهید که به آن بخش از مراودههای فرهنگی که در یاد ما از هنر و ادبیات آمریکا باقی مانده دلخوش باشیم و این خاطرهها را تلخ مرور نکنیم و سیاه نخوانیم!
خاطراتی از پیرمرد و دریا همینگوی، سالینجر؛ ویلیام فالکنر و خیلیهای دیگر …اجازه بدهید که حرفهای شما را راجع به ملتهای دیگر جدی نگیریم. ادبیات شما بی اطلاعی محض است انگار قبل از اینکه ریس جمهور بشوید هیچ اطلاعی از ملتهای دیگر نداشتهاید و ا ز قضا همیشه در کلاس تاریخ غایب بوده اید (هرچند بعید میدانم اصلا کالج را تا آخر تمام کرده باشید!)
نادیده گرفتن ملتهای دیگر و تهدید آنها در حالی که در همبن انتخابات اخیر میلیونها نفر ایرانی به سرنوشت اجتماعی خود علاقهمند بودهاند خود دلیلی بر نقض اتهامات شما بر فقدان دموکراسی در ایران است…
شاید در قمارخانهها چنین ادبیاتی رواج دارد یا در فیلمهای قدیمی و سیاه و سفید که از سخنرانیهای هیتلر و موسیلینی بجا مانده، میتوان نشانی از آنها دید!
شما تریبون سازمان ملل را با حرف زدن در باشگاه اسب دوانی یا یک باشگاه مربوط به هوادار قمار اشتباه گرفتهاید. یا فکر میکنید برای رقیب انتخاباتی خود دارید حرف میزنید!! رجز خوانی بیشتر به درد صف خندان دخترها در مراسم فارغ التحصیلی یک پایگاه دریایی طی یک جشن ملی میخورد تا تریبون سازمان ملل!!
ما کره شمالی نیستم و حتما مسولین ما با سیاستهای اتمی آنها هم مخالفند اما اطلاع شما از مردمان آن کشورها هم خنده دار است. مثلا شما از طویل شدن صفهای پمپ بنزین در کره شمالی (پس از تهدید کردن شما مبنی بر نابود کزدن ان کشور )حرف میزنید در حالی که در پایتخت آنها اصلا این وسایل نقلیه عمومی هستند که بجای ماشینها کار میکنند؛ و صفی وجود ندارد …
آنها با اورانیوم و بمبها ماشین هایشان را راه میبرند، مضحک است، عاقبت چنین خواهد شد!!یا از عدم دسترسی ایرانیها به اینترنت حرف میزنید و این یکی خنده دارتراست، به ابتداییترین وصفها و گزارشها از وضعیت کشورها که در دسترستان است متوسل میشوید و خنده دارترین زشت ترین و نابجاترین حرفها را میزنید، یک آمریکایی همیشه چون پدر کودکی که از حرفهای نابجای فرزندش در میان جمع در تشویش است سخنان تورا در رسانهها) رصد میکند و اغلب شرمسار میلیونها انسان دیگر است!
حتی مشاورین شما نیز از دست شما به ستوه آمدهاند و مدام به دنبال کار آبرومندانهای جز کار فعلی خود میگردند. (هراس از اخراج از کار آنها را بی تاب کرده است؛ زیرا شما تقریبا همه کس و همه جا را ملک طلق خود میدانید و سایر ملت ها و افراد را را فاقد اراده میپندارید)
این تفکر را دیکتاتورهای قبلی نیز داشتهاند و بارها جهان را به جنگهای خانمانسوز کشاندهاند.
اگر بیشتر ورزش کنید پرخاشهاتان کمتر خواهد شد و دیگر محتاج توجیه کردن حرفها و کارهایتان نخواهید بود.
روا داری شیوه جهان معاصر است، اما شما همچنان به ادبیات کابویها علاقه دارید . قدری از بزرگان ادبیات و سینمای خود یاد بگیرید انسانهایی که ما نیز از آنها آموخته ایم. به کتابهای آنها مراجعه کنید، نطق ویلیام فالکنر را در هنگام دریافت نوبل بخوان از همین باب دیلن که مروج صلح است بیاموز، هیچ وقت برای آموختن و تطابق کنشها با دنیای مدرن و مدنیت رایج در سایر ملل وکار برای صلح دیر نیست.
این صلح عزیز متاعی نیست که به آسانی به دست آمده باشد ما از کورت ونه گوت نویسنده آمریکایی قتل عام سی و پنج هزار انسان بی گناه را در بندر درسدن آلمان از یاد نبردهایم، آری این تصویر جنگ و جنگ طلبی و حرفهای خشونت خواهان است رمان سلاخ خانه شماره 5 را از مشاورین خود بگیر و بخوان، تاریخ چندان دوری نیست برای آموختن حتی اگر کمی بیش از60 و چند سال از آن گذشته باشد.
ما ملتی هستیم که بیشترین تهاجمها را در تاریخ تحمل کردهایم و البته همین حالا نیز از داعش و سایر خونخواران رنج میکشیم کمی بیشتر از 4ماه پیش قلب پایتخت ما زخم از تروریستها خورد و عجبا که شما در سخنرانی خود ما را حامی تروریستها میدانید،
ملتهای متمدن ما را بهتر از شما میشناسند.
آنها میدانند که حرفها نطقها و توییتهای شما آه که چقدر تکراری و جنگ طلبانهاند، علتاش را از یک انتخاب مشکوک در دموکراسی اخیر جامعه و پسرفت خود بجویید جایی که هنوز اعتراضها به انتخاب شما ادامه دارد، افسوس که لذت بردن از آن قسمت قشنگ ادبیات و هنر آمریکاییها دارد کمرنگ میشود و هربار با شنیدن حرفهای مضحک شما کام ما تلختر میشود (حداقل بیش از این برای فرزندان خود ت مایه شرمساری نباش)
متاسفم که این حرف آخر را زدم، آخر برای رئیس جمهوری که مدام برای کشتن انسانها جنگنده و بمب میفروشد و فروش هواپیمای مسافری (که ماحصل مشارکت در تحصیل فناوری و علمی جهانی و اغلب با دانش خود ایرانیهاست) را ممنوع میکند چه توقعی بیش از این حرفها و رفتارها!