جایزه سازمان سینمایی به فیلم قبح شکن

اگر تاثیر بعضی آثار هنری بر انجام بزه‌ها بررسی شود، ممانعت از انتشار آنها به یک مطالبه عمومی تبدیل می‌شود و هیچ نهادی اجازه نخواهد داد آثار قبح شکن رنگ پرده سینما را ببینند.

به گزارش فارس، فیلم سینمایی «خانه دختر» که در جشنواره فیلم سه‌سال قبل نمایش داده شد فیلمی بود که بنیان خانواده را هدف قرار گرفته و حتی بانگاهی سطحی به این فیلم هم می‌شد دریافت که انحطاط جامعه‌ ایران را مد نظر قرارداده است. جامعه‌ای که مردان نوین آن همچون منصور در حال تمرین برای ترک و کنترل غیرت خود هستند و در این مسیر به روش عدم سخن گفتن درباره آن و التماس به عدم شنیدن، دوران خود درمانی و کنترل این خصیصه اخلاقی را دارند. و زنانی متعصب و مذهبی مطالباتی از دیگران دارند که به عنوان هنجار اجتماعی مطرح می‌شود و منجر به بروز اتفاقاتی وحشتناک می‌گردد. در این میان بحث رابطه پدر و دختر هم از قبح شکنی‌هایی بود که این فیلم داوطلبانه حاضر شده بود انجامش دهد.

حالا و بعد از مدتی، این فیلم که به ادعای مدیران سازمان سینمایی اصلاح شده روانه اکران می‌شود اما حتی به فرض که این اصلاحات در سطح تجاوز به عنف باشد و بخش‌هایی از فیلم هم فیلمبرداری شده باشد ، باز هم مضمون اصلی فیلم را چگونه باید توجیه کرد؟ فیلم مغایر با اخلاق ایرانی و اسلامی است .

این فیلم در خط اصلی داستان تصویری مشمئزکننده از جامعه‌ مذهبی ایران و ادعاهایی کذب در خصوص سنت و رسوم خانواده‌های ایرانی را به تصویر می‌کشد.

در این فیلم دیالوگ‌هایی وجود دارد که نشان از بی‌غیرتی در جوانان امروز جامعه است. اگر توجه کنیم دیالوگی میان حامد بهداد و بابک کریمی که به ترتیب نقش داماد (منصور) و پدرزن (مرتضی) را در فیلم بازی می‌کنند، در خانه‌ پدرزن درمی‌گیرد؛ در این نما پسر جوان که داغدار از دست دادن نامزدش است پدرزن را تهدید می‌کند به اینکه نگذارد حرف‌هایی بزند که آبروی او را زیر سوال می‌برد. این نوع دیالوگ‌ها چه تفکری را اشاعه می‌دهد؟! آثاری از این دست بنیان خانواده را نشانه نرفته است؟

گویا در بازبینی ارشاد نگاه‌های مشکوک پدر دختر نسبت به دخترش و بیرون راندن پسرش از خانه حذف شده است تا شائبه تجاوز پدر به دختر مرتفع گردد اما همچنان نماهای مربوط به حضور مادر سنت‌گرای منصور، و اجباری که او به دختر جوان برای حضور نزد پزشک می‌کند و سکانس مربوط به حضور پدرزن و داماد در پزشکی قانونی و سایر نماهای قبح شکن همچنان وجود دارد.

در این فیلم خط اصلی داستان و بازی بازیگرانی به سمتی هدایت شده که سکانس‌ها، پلان‌ها، دیالوگ‌ها و حتی بازی بدون کلام بازیگران حتی پس از اصلاح همه و همه ذهن مخاطب را به یک سمت هدایت می‌کند؛ اینکه پدر خانواده به دخترش تجاوز کرده است و حالا بهار (رعنا آزادی‌ور) به خاطر در پیش بودن مراسم عقد و ازدواجش نگرانی برملا شدن این راز را دارد. نگرانی که با پیگیری مادر داماد برای احراز سلامتی عروس پررنگ و پررنگ‌تر می‌شود . حتی اگر صحنه های مربوط به حضور بهار در مطب پزشک و اصرارهای مادر پسر به معاینه حذف شده باشد حضور بهار به خاطر اتفاق سیاهی که برایش رخ داده و فرار او به سمت خیابان تداعی کننده نگرانی او از فاش شدن راز زندگی اش است. اصلا وقتی موضوع فیلم همین است چطور می شود با حذف و اضافه درستش کرد؟

احتمالا قرار است فیلم با وعده اصلاح روانه سینما باشد و منتقدان به خیال اصلاح شدن ساکت شوند و بعد، تا بخواهند فریاد بزنند که چه‌چیزی عوض شده است نوبت اکرانش تمام شده و فروشش را کرده باشد.

به هر روی حتی اگر مخاطب هیچ یک از این صحنه ها را نبیند تنها صورت آشفته بهار تداعی کننده همه آنچه که اتفاق افتاده است . فیلمی که خط اصلی آن تجاوز به عنف است و نگاه‌ها و بازی‌ها این شرایط را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند نیازی به پلان‌های کش‌دار و دیالوگ ندارد از ابتدا فیلمنامه نویس و کارگردان مخاطب را به این سمت سوق می‌دهند نیازی به پرگویی نیست.

جالب است که پرویز شهبازی پس از جشنواره سه سال گذشته در مصاحبه‌ای گفته است: «حتما شنیده‌اید که می‌گویند به تعداد مخاطبان فهم‌های متفاوت وجود دارد و هر کس می‌تواند از داستانی که او برای فیلم نوشته تعبیر و تفسیر خود را داشته باشد.» اما آقای شهبازی خود به خوبی می‌دانند که وقتی بذر تجاوز را در فیلم می‌کارند نیازی نیست که در فیلم پرگویی شود.

نکته مهمتر این‌که در دوره گذشته وزیر ارشاد در مصاحبه‌ای اشاره کرد که فیلم به دلیل عدم انجام اصلاحات قابل نمایش نیست اما براساس پیگیری‌های خبرگزاری فارس ظاهرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عباس صالحی یا نماینده ایشان فیلم را دیده است و اجازه اکران آن را داده است و در دوره جدید جایزه‌ای هم به تولید کننده این فیلم که بنیان خانواده و غیرت جوان ایرانی را زیر سوال برده است در نظر گرفته و در شرایطی که بسیاری از صاحبان آثار برای نمایش فیلم در سینما فرهنگ مدت‌ها باید در نوبت بمانند که بتوانند یک یا دو سانس در سینما فرهنگ فیلمشان به نمایش درآید. سازمان سینمایی در اقدامی عجیب سه سانس به فیلم «خانه دختر» ارائه داده است و این فیلم در سبد حمایتی وزارت ارشاد قرار گرفته است. فیلمی که در گروه آزاد اکران شده و هیچ سرگروهی حاضر به نمایش آن نشد سالن دولتی در اختیار گرفته است.

فیلمی که سه سال برای نظام هزینه داشته و در همه سایت‌های معاند درباره آن صحبت شده است در اقدام عجیب وزارت ارشاد این قانون‌شکنی مورد تشویق قرار می گیرد! با این روش ارشاد به فیلمسازان اعلام می‌کند که فیلم مغایر قانون بسازید و با آن به اهدافتان برسید.بعد وزارت ارشاد اسلامی با نهایت احترام امکان دولتی برایتان فراهم می‌کند!

چندی پیش به دنبال مرگ پسری نوجوان، خانواده او مدعی شدند که اثر یک برنامه نمایشی بر ذهن وی باعث مرگش شده است. قاضی هم با فراخواندن مدیر شبکه مذکور بابت این موضوع از او بازخواست کرد. اتفاقی که اگر به یک مطالبه عمومی تبدیل شود هیچ نهادی اجازه نخواهد داشت آثار قبح شکن رنگ پرده سینما را ببینند .

سازندگان فیلم‌هایی اینچنینی که قبح شکنی‌هایی از این دست را انتشار می‌دهندمی‌دهند احتمالا در خوش‌بینانه‌ترین حالت، نمی‌دانند که بسیاری از بزه‌هایی که از این پس روی می‌دهد حاصل اشاعه تفکراتی از این دست است و در صورت انجام این قبیل بزه‌ها باید اشاعه‌دهندگان و نهادها و ارگان‌هایی که اجازه می‌دهند تا نگاه‌های اینچنینی اشاعه شوند باید مورد بازخواست قانون قرار گیرند. شاید حالا وقتش رسیده باشد که قانون، درجهت جلوگیری از بزه‌ها مانع پخش و نشر آثار قبح شکن شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 2 =

دکمه بازگشت به بالا