معرفی برترین آثار ادبیات داستانی ایران
برترینهای بخشهای مختلف دهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد در حالی معرفی شدند که هیئتهای داوری در سه بخش اثری را به عنوان برگزیده اعلام نکردند.
هنوز طراوت زبان فارسی را حس میکنیم
سیدعباس صالحی در این مراسم با اشاره به اینکه روح حاکم بر جان مایه ادبیات داستانی ایران، زبان شیرین فارسی است، گفت: «ادبیات داستانی از آنجا که حامل و پیشران ادبیات فارسی است، جایگاه مضاعفی دارد. زبان فارسی برای ما دلنشین و ارزشمند است. زبان فارسی در واژههای زیبا کم نظیر است؛ واژههایی که گاهی مانند سنگ مرمر فخیم است و گاهی چون قطره شبنم میماند. زبان فارسی زیباست و هنوز طراوت زبان فارسی را حس میکنیم.»
او افزود: «زبانهای زیادی در جهان هستند که حتی کمتر از یک سده از آنها گذشته، اما نسل پیشین با نسل جدید ارتباط برقرار نمیکند. زبان فارسی شیرین و با طراوت است. شاهنامه خردنامه ایرانی است. مهم نیست مضمون اثری فلسفه یا سیاستنامه یا حتی تاریخ باشد، زبان فارسی، زبان قصهگو و زبان داستان سراست؛ زبانی است که استعداد داستانگویی آن کم نظیر است. ما با قصههای مادرانه زندگی کردهایم. این قصههای مادرانه به ما رؤیایی شیرین داده است.»
وزیر ارشاد با بیان اینکه جایزه جلال تا مسیری که باید بپیماید، راهی طولانی در پیش دارد، گفت: «جایزه جلال برای آنکه بتواند در مسیر داستاننویسی معاصر و تاثیرش بر خرید کتابهای داستانی توسط مردم تاثیرگذار باشد، نیازمند سپری کردن راهی طولانی است.»
مخالف خویش را به رسمیت بشناسیم
در ادامه مراسم، شهریار عباسی، دبیر این جایزه با اشاره به اینکه جایزه جلال آلاحمد، جایزهای ملی است، بیان کرد: «ملی بودن جایزه ادبی جلالآل به این دلیل است که ظرفیت پذیرش تمام جریانهای ادبی را دارد. من معتقدم ادبیات بیش از هر چیز دیگری در پی آموختن تفاوتهاست. کمابیش مطلع هستید که از آغاز اهدای جایزه ادبی جلال آلاحمد، عدهای به من تاختند. برخی گمان میکنند ملی بودن یک جایزه ادبی یعنی تبدیل شدن آن به اپوزیسیون کشور و برخی گمان میکنند جایزه ملی یعنی در برگرفتن اندیشههای همطیفهای آنها؛ هر دو طیف تا توانستند به ما تاختند. در فضای وسیع ادبیات جا برای همه وجود دارد.»
او افزود: «وقتی میتوانیم به ادبیات و هنر بی بدیل داستان خدمت کنیم که همه جریانهای ادبی در آن وجود داشته باشند. همه حقیقت نزد کسی نیست. خود را حق پنداشتن به سقوط و نابودی میانجامد. نمیگویم دست در دست هم بگذارید و اختلافها را فراموش کنید، اما مخالف خویش را به رسمیت بشناسید.»
روزی که داستانهای ایرانیان سر زبان مردم دنیا باشد
در ادامه، محسن جوادی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با اشاره به اینکه جایزه ادبی جلال آلاحمد برای پاس داشتن و ارج نهادن به فعالان این عرصه است، گفت: «امید میرود این جایزه ادبی، جریانی مستمر، گویا، روان و رو به رشد برای داستاننویسان ایرانی باشد.»
او افزود: «نگاهی به چهرههای حاضر در همین جلسه، گویای ظرفیتهای مختلف ادبی کشور است که جایزه جلال آلاحمد در آینده ادبیات داستانی ایرانیان به وجود خواهد آورد. به روزی میاندیشیم که داستانهای شما نه فقط در میان ایرانیان عزیز و محترم باشند بلکه مترجمان سرزمینهای مختلف آن داستانها را به کشورهای مختلف ببرند و داستانهای ایرانی سر زبان آنها باشد.»
معرفی برگزیدگان دهمین جایزه ادبی جلال
در ادامه این مراسم، نوبت به معرفی برگزیدگان جایزه جلال در بخشهای مختلف رسید.
در بخش یک دهه ادبیات اقتصادی و پیامدهای اجتماعی، کتابهای «سرگذشت کارنامه کارآفرینان ایرانی» نوشته رضا یادگاری و مهشید ثناییفرد، «پنجرهای به گذشته» نوشته مهراد مهرجو و متین غفاریان، «برج سکوت» از حمیدرضا منایی، «سایه اژدها» اثر محمدعلی گودینی، «میر نامیرا» از میکائیل عظیمی، «شازده حمام» نوشته محمدحسین پاپلییزدی و «نفحات نفت» نوشته رضا امیرخانی برگزیده شدند.
امیرخانی پس از دریافت جایزه گفت: «کلمه مجوز با کلمه جایزه هم خانواده نیست. من تا زندهام دنبال مجوز میدوم و از وزارت ارشاد هم جایزه نمیگیرم. به همین خاطر هم بخش معنوی جایزه را میپذیرم و بخش مادی آن را نمیپذیرم.»
کزازی نیز پس از دریافت جایزه خود در سخنانی خطاب به وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی گفت: «آقای وزیر فرهنگ، من خوش نمیدارم دنباله این نامه فرهنگ را به زبان برانم. زیرا بر این باورم ایرانیان مردمانی فرهیخته، اندیشهورز، خردور بودهاند؛ حتی آنانکه دانش نیاموختهاند. سرزمین ما همواره سرزمین فر و فرزانگی بوده.»
او افزود: «آوازه ما در پهنه گیتی به پاس فرهنگ است، پس شما چونان وزیر فرهنگ باریکترین و ستوهنده ترین کار را در میان دولتمردان شدهاند. شما اگر مرد فرهنگ باشید، مرد ایران هستید. در شگفتم که گاه در چنین بزمی سخن میرود که ما در کار ادب و داستان و اندیشه فروتر از دیگرانیم، در حالی که تنها یک داستان کهن ایرانی که در ایران ساسانی پدید آمده با نام «هزار افسان» با دگرگونی که در ایران مییابد با نام «هزار و یک شب» جهانی میشود و امروز باختریان، توده مردم خاور زمین را با این کتاب میشناسند. کدام کتاب را در خاور سراغ دارید که چنین بوده باشد.»
در ادامه اهدای جوایز، در بخش نقد ادبی، داوران هیچ اثری را شایسته دریافت جایزه برگزیده ندیدند و تنها چند اثر شایسته تقدیر دانستند که عبارتند بودند از «بلاغت از آتن تا مدینه» نوشته داوود عمارتیمقدم و «درآمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان روایی».
در بخش مستندنگاری نیز هیئت داوران برگزیدهای را انتخاب نکرد و کتاب «آنک پاریس» میرجلالالدین کزازی و «سفر دیدار» نوشته محمدرضا توکلیصابری به عنوان اثر شایسته تقدیر معرفی شدند.
در بخش داستان کوتاه، هیئت داوران اثری را به عنوان برگزیده معرفی نکرد و ضمن تجلیل از داریوش احمدی، مجموعه داستان کوتاه «اسم شوهر من تهران است» اثر زهره شعبانی را شایسته تقدیر معرفی کرد.
در بخش رمان و داستان بلند، اعضای هیئت داوران، کتابهای «این خیابان سرعت گیر ندارد» اثر مریم جهانی و «بیکتابی» نوشته محمدرضا شرفی خبوشان را به عنوان برگزیده و برنده مشترک 30 سکه جشنواره معرفی کردند.