کلیشهای، بد، جلف!
امیرعلی تهرانی
جمع کردن یک دوجین بازیگر شناخته شده دور هم و استفاده از سوژهای تکراری و جواب پس داده، آخرین اثر «بهمن گودرزی» را تبدیل به فیلمی کرده که جز موفقیت در گیشه هیچ هدفی را دنبال نمیکند. قصه تکراری چند رفیق که برای به دست آوردن یک مبلغ کلان (گنج، زمین، جواهر و…) دست به نارو زدن به یکدیگر میزنند، داستانی است که علاوه بر نمونههای فراوان خارجی در سینمای ایران نیز بهوفور میشود نمونههایی از آن را مشاهده کرد که از جمله آنها در سالیان اخیر میتوان به آثاری همچون «سن پطرزبورگ»، «نیش زنبور»، «نقاب» و «شیش و بش» اشاره کرد که از قضا این آخری با «ثبت با سند برابر است»، کارگردانی مشترک دارد. از حیث گرهافکنی و گرهگشایی، داستان اثر در تمام طول آن هرگز از همین خلاصه یک خطی فراتر نرفته و هیچ گونه تعلیقی برای افزایش کشش در این داستان لاغر وجود ندارد و تنها تلاش فیلمساز برای ایجاد جذابیت در فیلم به همان رودست زدنهای پیاپی این چهار رفیق به یکدیگر خلاصه میشود.
رودستزدنهایی که عمدتا هیچ منطق علت و معلولی قابل درکی ندارند و تنها بر مبنای غافلگیر کردن بیشتر مخاطب طراحی شدهاند. جالب اینجاست که در انتهای این سیر غافلگیریهای متوالی که تمام قصه فیلم را در برمیگیرند، در انتهای فیلم مشخص نمیشود فردی که در نهایت موفق به دور زدن تمام رقبا و دستیابی به مبلغ مورد جدل میشود، چگونه کار را به سرانجام میرساند و به بیان بهتر کلیدیترین پیچ داستان در پایان به حال خود رها میشود تا مخاطب خود در ذهنش آن را تصویر کند!
بازیگران اثر نیز همان چهرههای آشنایی هستند که معمولا در این گونه آثار میتوان از آنها سراغ گرفت و همین بازیگران تکراری هم تلاش زیادی برای برای متفاوت بودن نسبت به کارهای پیشین خود نداشتهاند. در میان این بازیگران نامهای تازهای همچون «علی مسعودی» و «فرزاد حسنی» هم به چشم میخورند. بماند که دیدن حسنی در این فیلم با تصوری که او از خود در ذهن مخاطب ساخته است، خود موجب حیرت مضاعفی است که این دو نیز آن چیزی برای ارائه در چنته ندارند و در بهترین حالت همان چهره آشنایی را که در تلویزیون از آنان به خاطر میآوریم در ذهن تداعی میکنند.
فیلم در پرداخت به ابعاد کمیک نیز ناموفق است و به همین دلیل نسبت دادن آن به ژانر طنز، کملطفی بزرگی به این ژانر است. اگر طنز را به معنای حقیقی آن یعنی شوخی با مقاصد انتقادی به کار بگیریم؛ «ثبت با سند برابر است» در دورترین فاصله با این معنا قرار گرفته است و در بهترین حالت میتوان کمدی آن را چیزی در میان هجو و هزل قرار داد.
همان طور که اشاره شد «ثبت با سند برابر است»، فیلمی ساخته شده برای گیشه و کسب پول بیشتر است که بدون هیچ خلاقیتی ساخته و پرداخته شده و به همین دلیل حتی در میان آثار مشابه خود نیز نمیتواند جزو نمونههای شاخص تلقی شود. اما میتوان امیدوار بود که این گونه آثار لااقل در گیشه با استقبال مخاطبین همراه نشوند تا شاید در آینده کمتر شاهد ساخته شدن چنین آثاری باشیم.