نقضهای کوچک زنگ زده
محمدمهدی شیخصراف
«مضحک!» این واژه کوچکی است برای توصیف آنچه این سالها در داوری جشنوارۀ فیلم فجر دارد اتفاق میافتد و هرسال حادتر از قبل میشود.
متاسفانه هرچقدر هم این کلمه را بافونت بزرگتر بنویسیم و تیتر کنیم و کل صفحه را با «مضحک» پر کنیم نمیتواند حق آنچه امسال در این داوریها اتفاق افتاده ادا کند. ناچار باید دربارهاش صحبت کنیم. درباره تناقضهای عجیب و غریب در نامزدها.
داورانی که خودشان خودشان را نقض میکنند! مثل همان سالی که یک فیلم بدون موسیقی را در بخش بهترین موسیقی نامزد کردند! یا همان سال که یک فیلم ضعیف در 12 رشته کاندیدای سیمرغ شد اما آخرش دسته کلنگ هم دستش ندادند!
این بار هم باز هم اتفاقی افتاد که بسیاری درباره آن صحبت کرده و هشدار داده بودند. درباره روند غیرسینمایی انتخاب آثار و تسویه حسابهای داخلی و لابد تن دادن آنچه از بالا دیکته میشود. اینطور است که سه بازیگر زن در یک فیلم همزمان نامزد سیمرغ مکمل هستند! (عرق سرد) و دو بازیگر زن در یک فیلم دیگر همزمان نامزد نقش اول زن! ( مهناز افشار و سارا بهرامی برای دارکوب) تناقض از این بالاتر؟!
از چیدمان هیات داورن امسال میشد حدس زد باز هم سوگلیها تحویل گرفته میشوند و جسورها بایکوت. اما مضحک بودن ماجرا در اینجاست که فیلمی که بیشتر توجهها، بحثها و استقبال مردم درباره آن شکل گرفته است در هیچ بخشی، تکرار میکنم در هیچ بخشی حتی کاندید دریافت جایزه نیست، الا یک بخش فرعی، جلوههای ویژه بصری که عمرا جایزهای نخواهد گرفت و جنبه تزیینی دارد، آن هم لابد برای اینکه کسی نتواند بگوید چرا در هیچ بخشی کاندید نشده است!
«لاتاری» محمد حسین مهدویان انگار در این جشنواره اصلا نبوده. شاید لاتاری برای داوران نمایش داده نشده؟! یا اینکه موقع نمایش آن برای هیات داوران اتفاقی رخ داده مانند آن سال که فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» مشکل داشت برای داوران پخش نشد! یا احتمالا به جای آن دوباره فیلم مغزهای کوچک زنگ زده را نمایش دادهاند؟ برخی میگویند مشکل اصلی با مضمون فیلم بوده که آن را در هیچ بخشی حائز صلاحیت نامزدی ندانستهاند. خب راست و حسینی بگویند مشکل با غیرت شخصیتها بوده یا تکیه بر نام خلیج فارس؟ یا دفاع از شرافت ملی؟ نکند نگران رنجش شیخ فلان آل بهمان اماراتی و شاهزادههایش هستید؟!
همه آن صفهای طویل و سانسهای فوق العاده بیخود بود. مردم بیخود میکنند برای دیدن فیلمی که حرف دلشان را میزند اشتیاق دارند. چون حرف دلشان نه به مذاق شبه روشنفکرها خوش آمده نه مسئولین جمهوری اسلامی، برای همین در سربریدن جسورانهترین فیلم امسال دست به یکی میشوند!
حالا گیرم بازی هادی حجازیفر، ساعد سهیلی و حتی جواد عزتی نه، اما جمشید هاشمپور را به خاطر ۲۰ ثانیه حضور در دو تا پلان نیم بند که حداکثر دو خط دیالوگ دارد برای نقش مکمل نامزد کردهاید که بیشتر دهن کجی کنید؟ و البته هر سه این بازیگرها باید مکافات عمل خود یعنی بازی در لاتاری را هم پس بدهند و در هیچ کدام از فیلمهای دیگرشان هم دیده نشوند. چطور جواد عزتی در تنگه ابوقریب و ساعد سهیلی در فیلمهای متعدد دیگر به چشمتان نیامده حضرات داور؟
اما این تمام ماجرا نیست. انیمیشن جذاب و خوش ساخت فیلشاه که حداقل در شش رشته میتوانست نامزد باشد هیچ نامی ندارد. ناز شست انیمیشنسازهای جوان که بدانند در سینمای ایران باید بروند غاز بچرانند، چون قرار است «کامیون» بیسر و ته مورد توجه هیات داوران قرار بگیرد!
حالا بهترین فیلمنامه و کارگردانی و تدوین به کنار! واقعا کامیون برای بهترین فیلم شایسته سیمرغ است؟! بهترین فیلم؟! انگار هیچ اهمیتی ندارد در فیلم واقعا چه اتفاق افتاده! مشخص است کامیون برای هیچ کدام اینها جایزه نمیگیرد، که اگر بگیرد باید صیغه عربی «ضحک» را برای این جشنواره صرف کنیم! اما چرا در این بخشها باید نامزد باشد؟ واقعا در این بخشها بهتر از کامیون نداشتیم؟
هادی حجازیفر حتی فوتبالش هم بهتر از پژمان جمشیدی است چه برسد به بازیگریش! اما حتی پژمان جمشیدی برای تکراریترین بازی خودش در سوء تفاهم نامزد سیمرغ بازیگری است اما حجازیفر نه! حالا مشغول تسویه حساب هستید دیگر چرا جشنواره فجر را مضحکه میکنید؟
شاید باز هم با لطایف و حیل در مراسم اختتامیه تعادل بین مدعیها به نحوی برقرار شود که صداهای معترض شنیده نشود اما همین را هم از لاتاری دریغ کردند. آقای سازمان سینمایی و جشنواره فجر! یادتان باشد که خودتان باب این بازی مضحک را باز کردید و این سالها ادامهاش دادید. منتظر نتایجش هم باشید که خیلی دورنیست.