قحطی نویسنده و سِریکاریِ متوسطها
هفت راه- محمدحسین رحیمی
“قانون پایستگی نویسنده در سازمان صدا و سیما” چیست؟ قانونی است که بیان میکند هیچ نویسندهای در تلویزیون ایران به دلیل کیفیت پایین عملکرد خود حذف نمیشود و هیچ نویسندهی تازه کاری نیز به دلیل شایستگی و توانمندی به این سازمان اضافه نمیشود. بلکه مجموعهای از نویسندگان ثابت و همیشگی، از پروژهای به پروژه ی دیگر منتقل میشوند.
“خشایار الوند” کیست؟ فردی که در یک سال گذشته فیلمنامهی سریالهای پایتخت 5، دیوار به دیوار 2، گلشیفته، دیوار به دیوار 1 و علیالبدل را نوشته است. اگر تعداد قسمتهای سریالهای نامبرده را، آن هم با دست پایین با هم جمع کنیم عددی بیش از 150 به دست میآید. یعنی جناب الوند در 365 روز گذشته، نزدیک به 150 قسمت فیلمنامه برای تلویزیون نوشته است، که با یک حساب ساده به میانگین تقریبی هر دو روز یک قسمت میرسیم؛ آن هم بدون نیاز به فکر و طراحی و ایدهپردازی برای پروژه جدید، که به نظر میرسد لازمهی نوشتن فیلمنامه باشد.
البته به این لیست باید نگارش فیلمنامهی اولین اثر سینمایی مهران مدیری (ساعت 5 عصر) و فیلمنامهی سریال بعدی سیروس مقدم(سنگ پا) که وارد پیش تولید شده را هم اضافه کرد. شاید چنین به نظر برسد که شایستگی ایشان و متاع نایابی که عرضه میکنند باعث این پرکاری شده و احتمالا ما از نابغهترین فیلمنامهنویسان جهان در کشورمان بهره میبریم، اما با یک بررسی ساده میتوان به این نتیجه رسید که نوشتن ضعیفترین فیلمنامهی کارنامهی بهروز شعیبی یعنی سریال «گلشیفته» و نگارش متن سریال «دیوار به دیوار» که در هر چند قسمت حتی یک شوخی فکرشده و تازه و جذاب هم ندارد و موقعیت داستانی کاملا کلیشه شده را هم دستمایه قرار داده و …. هر نامی که داشته باشد، شایستگی نیست! و هر مخاطب منصفی میپذیرد که اگر به جای خشایار الوند، هر هنرجوی تازهکاری فیلمنامهی این کارها را نوشته بود، احتمالا این حجم از پسرفت نسبت به قسمتهای پیشین این سریالها حاصل نمیشد!
قانون پایستگی نویسنده اما تنها در مورد خشایار الوند صحت ندارد. می توان پرسید که سعید نعمتاله با کدام قاعده و کیفیتسنجی، هر سال اثری ضعیفتر از قبل مینویسد و با دیالوگهای پرت و پلا و پر از غلط، موجب مضحکهی صدا و سیما میشود؟ یا چند نام دیگر فهرست نویسندگان همیشگی، در کدام سیکل معیوب مورد تایید ناظران کیفی سازمان قرار میگیرند؟
خشایار الوند اخیراً در مصاحبهای گفته است که در 3 قسمت اول سریال پایتخت همراه گروه نویسندگان نبوده و بعداً به سرعت خود را رسانده است. اینکه آقای الوند برای جا نماندن از تقسیم بودجهها به سرعت خود را از پروژهای به پروژهی دیگر میرساند باعث تاسف نیست؛ آنچه باعث تاسف است ناکارآمدی سازمان صدا و سیما در کشف استعدادهای تازه است. سازمانی که هنوز نتوانسته میان تولیدکنندگان خود جو رقابتی به راه بیندازد، و آنقدر به اندک افراد ثابت داخل لیستهای نویسندگی و کارگردانی خود محتاج است که سازندهی سریال مناسبتی دهه فجر تلویزیون، در صفحات شخصی خود بر علیه انقلاب و دهه فجر حرف می زند و ترسی هم از کسی ندارد!