شعری که دکتر شریعتی برای امام خمینی(ره) سرود

علی شریعتی یکی از پیشگامان روشنفکران مذهبی در ایران بود برای امام خمینی(ره) شعری سرود.

به مناسبت سالروز درگذشت علی شریعتی شعری که او برای امام خمینی(ره) سرود منتشر شد.

فریاد روزگار ماست
روح‌_الله
روزگار قحطی هر جنبش
هر کوشش

آری
در روزگار مرگ اصالت‌ها
بی‌‌تو دگر چه بگویم
چه را بسرایم ای مطلع تمام سرودها
بی‌تو فرو نشسته دگر فریاد!

تنها شده است
هر چه که انسانیست
در پایتخت غارت و خون
جز وحشت و هراس نمی‌بینم،
این درد را با که بگویم که هر ورق،
از هر کتاب، ترس را فریاد می‌کنند
حتی پلاس کهنه خیابان هم،
تجربه کرده است ترس را،

در هر کرانه این شهری بی‌تپش
سگهای دست آموز؛ در چشم‌های بیدار
ترس را نشانده‌اند
آنها، هر روز می‌درند، هر روز می‌بویند
و پاداش را از دست گرگ نواله می‌گیرند
در پایتخت غارت و خون
سگ‌های زنجیری
آن گرگ پیر را به حراست نشسته‌اند

بی‌تو من از «خمین» گذشتم
افسرده بود و سرد،
نام تو را زمزمه می‌کرد روز و شب
فریاد روزگار ماست «روح خدا»
بانگ تعهد و رسالت
بانگ خدا و قرآن

اینک تو ای سلامت پویا
بر این زمین تشنه ببار
تا زاید این سترون فرسوده،
گلهای سرخ #شهادت را

آری
تو ای سخاوت بی‌حصر ببار بر جنگل
تا باز این درخت خفته شود بیدار،
تا باز، آن جوانه کند فریاد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 5 =

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا