چرا بودجه جشنوارههای فجر ابتدا به حساب یک شرکت تعاونی واریز شد؟
سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری در سالهای اخیر عملکرد خوبی در راستای شفافسازی مالی عملکرد خود بهنمایش نگذاشته و این موضوع مورد انتقاد رسانهها و نمایندگان مجلس قرار گرفته است، ابهاماتی در عملکرد مالی آن وجود دارد که نیازمند توضیحات بیشتر است.
بعد از انتشار گزارشات حمایتهای مالی نهادهای زیرمجموعه سازمان سینمایی مانند بنیاد سینمایی فارابی، مؤسسه رسانههای تصویری و بهتازگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حساسیت بیشتری نسبت به عملکرد مالی این سازمان در سطح کلانتر ایجاد شد. هرچند انتشار این گزارشات میتواند گام مؤثری در راستای شفافیت عملکرد مالی در این سازمان باشد اما ارقام حمایتی که از جانب این مجموعهها برای فیلمهای تولیدشده در بازه زمانی سال 1388 تا 1395 صورت گرفته در برابر بودجه دریافتی سازمان سینمایی مبلغ قابل توجهی نیست و باید نحوه هزینهکرد و عملکرد مالی این سازمان شفافتر بیان شود. در مطلب گذشته به برخی ابهامات موجود در رفتار مالی سازمان سینمایی و حتی در لیستهای منتشرشده از جانب نهادهای زیرمجموعه این سازمان اشاره کردیم.
کنار ابهامات مالی در عملکرد این سازمان میتوان به برخوردهای رانتی در اعطای تسهیلات، مجوزها و پروانههای ساخت و نمایش که سالها مورد انتقاد سینماگران بوده اشاره کرد، اوج این اعتراضات در زمان اکران این فیلمسازان بروز و ظهور پیدا میکند و نتیجهاش اعتراضات احمد نجفی در زمان اکران فیلمش میشود و حاشیههایی که برای سینما مورد پسند نیست.
این نگاه رانتمحور در لیستهای منتشرشده از حمایتهای مؤسسه رسانههای تصویری و بنیاد سینمایی فارابی هم قابل بررسی است. افرادی در لیست هستند که بهواسطه آشنایی و رفاقت با برخی از مسئولان تصمیمگیر در عرصه سینما توانستند تسهیلات و حمایتهای بیشتری بهدست آورند، بهعنوان مثال لازم است قرارداد خانم مونا زند حقیقی که از مؤسسه رسانههای تصویری برای ساخت مستند «آیین همآوایی» 490 میلیون تومان دریافت کرده است واضحتر ارائه شود، البته قراردادی که مورد تأیید و حسابرسیشده باشد، یعنی مبلغ مندرج در قرارداد با اسناد ارائه وجه مطابقت داشته باشد.
وقتی به لیست حمایتهای این مجموعهها دقت میشود برخی اسامی بهصورت متوالی تکرار شدهاند که همه در نسبت نزدیک با مسئولان تصمیمگیر در سینما هستند، حتی لیستهایی هم که ارائه شدهاند تأییدیه نهادهای نظارتی مالی را ندارند و طبق قوانین حسابداری و حسابرسی اصل افشاء کامل در آنها رعایت نشده است، یعنی در افشای اطلاعات مالی این حمایتها برخی سالها آورده شدهاند و برخی دیگر خیر.
همچنین در ادامه برخوردهای رانتی در اعطای تسهیلات میتوان به تسهیلات دادهشده به خانم «آ.م.» برای عرضه و اکران فیلم در کانادا اشاره کرد و همچنین ساخت فیلم بهتهیهکنندگی همان شخص و بهکارگردانی کارمند سابق سازمان سینمایی در یکی از کشورهای آفریقایی.
موارد مصداقی از این دست زیاد است اما یکی از مهمترین ابهامات عملکرد مالی سازمان سینمایی مربوط به جشنوارههای ملی و بینالمللی فیلم فجر میشود، موضوعی که مدتها مورد بحث بود و هیچوقت بودجه شفافی برای این دو جشنواره بزرگ کشور اعلام نشد. همین موضوع مدتی رسانهها را مشغول کرد که واقعاً کدام بودجه اعلامی درست است و دبیران این دو رویداد را مقابل هم قرار داد تا رقم دقیق بودجه آنها مشخص شود. چرا اعلام یک رقم کلی برای هزینهکرد یک جشنواره باید اینقدر ابهام داشته باشد و نتوان یک رقم قابل استناد برای آنها اعلام کرد؟ حال اینکه گام اصلی در شفافسازی مالی اعلام این ارقام نیست بلکه ریز هزینهکرد و اسناد مرتبط با این هزینههاست که با حکایت اعلام بودجه جشنوارهها نباید انتظاری در اعلام هزینهها داشت.
موضوع مورد اشاره ما البته بودجه و نوع هزینهکرد آن در جشنوارههای ملی و بینالمللی نیست بلکه مجرای اعطای بودجه به این جشنوارهها است. لازم است در گزارشات سازمان سینمایی اشاره شود چرا بودجه چند دوره از این جشنوارهها در ابتدا به حساب یک شرکت تعاونی که نام آن نزد خبرگزاری تسنیم محفوظ است واریز شده و بعد از حذف درصدی از بودجه مبلغ مذکور به جشنوارهها تخصیص داده شده است؟
در ادامه این گزارشات باز هم به موارد دیگری از ابهامات عملکرد مالی در سازمان سینمایی اشاره خواهیم کرد.