دوجین فیلم توقیفی و خنثی، عدم واکنش هنری به فتنه، هدر رفت ظرفیت‌های بزرگ مالی و زیرساختی/ آیا خروجی‌های هنری سازمان تبلیغات با ریاست جدید هم در مسیر قبلی پیش خواهد رفت؟

هفت راه- فرشاد مالمیر

چند هفته پس از اتمام دوره ریاست نزدیک به دو دهه‌ای حجت‌الاسلام خاموشی بر سازمان تبلیغات اسلامی، نگاهی به کارنامه سالهای دراز مدیریت او و آنچه در زیرمجموعه‌هایی مانند حوزه هنری رخ داده، پیش روی دغدغه مندان فرهنگی و دلسوزان این حوزه است و این سوال که آیا خروجی 18 سال مدیریت حجت الاسلام خاموشی به نفع نام و نشان مجموعه تحت مدیریتش بوده یا خیر؟ و آیا ادامه همان مسیر پیشین با همان مدیریت‌های میانی در زیرمجموعه‌های این سازمان به سود فرهنگ انقلاب اسلامی است؟

در حوزه سینما به عنوان جدی ترین ظهور و بروز مدیریت فرهنگی در زیر مجموعه سازمان تبلیغات اسلامی که بودجه های کلان تری نسبت به سایر فعالیت ها برای آن اختصاص می یافت، کارنامه خاموشی قابل تامل است. از فیلمهایی که برای همیشه در کشوی بایگانی ماندند تا آنهایی که به مدت طولانی توقیف شدند و تعداد زیادی آثار متوسطی که هیچگاه به یک فیلم جریانساز برای انقلاب تبدیل نشدند به همراه معدود کارهای خوب ساخته شده که استثنائاتی خلاف قاعده بودند، کارنامه مثبتی برای دوران مدیریت حجت الاسلام خاموشی رقم نزده اند.

ساخت فیلم «زمستان است» با کارگردانی رفیع پیتز که با سرمایه‌گذاری حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی ساخته شد. فیلمی که روایتگر ماجرای خانواده‌ای است که پدر مجبور است به دلیل فقر و تنگدستی و نبود شغل راهی سفر به خارج از کشور شود، پس از مدت‌ها داماد جوان خانواده نیز باز برای یافتن شغل مجبور به ترک خانواده است و این دایره همچنان ادامه دارد. پیش از ساخت «زمستان است» نیز سرمایه‌گذاری حوزه هنری بر «آفساید» جعفر پناهی با موضوع به ورزشگاه رفتن زنان حاشیه‌های بسیاری را ایجاد کرده بود و این فیلم هیچگاه به نمایش درنیامد و بعدها نیز طبق همین روال «زادبوم» ابوالحسن داوودی هم با سرمایه‌گذاری این سازمان ساخته شد و به دلیل مشکلات محتوایی، نزدیک به یک دهه در توقیف ماند. تولید دیگر سازمان تبلیغات فیلم «زمان می‌ایستد» (علیرضا امینی) ماجرای دختر آبستنی را روایت می‌کند که همراه دوست پسرش می‌خواهد از مرز ایران فرار کند، اما به دلیل خیانت پسر، وی با نیروهای انتظامی ایران درگیر می‌شود و از مرز فرار می‌کند. در ادامه دختر با کاروانی فراری مواجه می‌شود که همهٔ آن‌ها از سرما یخ زده و مرده‌اند و سرآخر هم، خود دختر یخ زده و می‌میرد. فیلمی که از سال 84 تا کنون در توقیف است.

یکی از پرحاشیه ترین فیلم هایی که با مشارکت سازمان تبلیغات ساخته و به سرگروهی سینماهای تحت مدیریت همین سازمان اکران شده، «طبقه حساس» است. این فیلم که داستان مرد پارچه فروش سنتی و مذهبی‌ست که همسرش فوت می‌کند و او را در قبری دو طبقه دفن می‌کنند. بعد از مدتی متوجه می‌شویم که به اشتباه مرد دیگری را در طبقه دوم این قبر دفن کرده‌اند و این آغاز ماجراست. غیرت مرد اجازه نمی‌دهد که این وضعیت را تحمل کند. طبق دیالوگ‌های صریح فیلم او نمی‌تواند تحمل کند که «مرد دیگری روی زنش خوابیده باشد» و این بهانه‌ایست برای مضحکه کردن غیرت. وضعیت روحی مرد خراب می‌شود و شب‌ها خواب می‌بیند که همسرش با این مرد در جایی شبیه بهشت هستند و خوش‌ می‌گذرانند. در ‌‌نهایت مرد بدون اذن شرعی دست به نبش قبر می‌زند و جنازه مرد غریبه را از قبر خارج می‌کند.

در کنار این آثار حاشیه ساز و توقیفی نام تعداد زیادی از آثار متوسط نیز به چشم می خورد که کمترین سنخیتی با گفتمان انقلاب و نام «تبلیغات اسلامی» ندارند. آنچنان که در اساسنامه سازمان تبلیغات الاسلامی، بند ۲ ماده پنجم در معرفی اهداف تشکیل سازمان نوشته است: «دفاع از اصول اسلام، نظام مقدس جمهوری اسلامی و آرمان‌های انقلاب اسلامی و شناخت توطئه‌های فرهنگی- تبلیغی بیگانگان و تبیین انحطاط و بطلان مکتب‌های الحادی و انحرافی و مبارزه با آفت‌های التقاط و تحجر با تکیه بر جامعیت اسلام. در بند۳ ماده ششم شرح وظایف سازمان تبلیغات اسلامی آمده است: تحقیق و بررسی در خصوص شیوه‌ها و ترفندهای تبلیغاتی سوء و تهاجم فرهنگی علیه جامعه اسلامی و اتخاذ تدابیر لازم برای خنثی‌سازی و مقابله با آن‌ها و تنویر افکار عمومی.» در همین ماده بند ۱۲ می‌گوید: «هدایت و نظارت و عندالاقتضای پشتیبانی و هماهنگی فعالیت‌های تبلیغاتی و شعائر مذهبی مردم در جهت نیل به تحقق اهداف انقلاب اسلامی».

در کنار همه این ها سیاست «یکی به نعل، یکی به میخ» در اکران فیلم های سینمایی مسئله دار در سینماهای حوزه هنری، نقطه نقد برانگیز کارنامه ی این سالهای حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است. سیاستی که «فروشنده» و «آس و پاس» را اکران می کند و نسبت به فیلم هایی مانند «یتیم خانه ایران» بی مهری می کند!

در حوزه نشر نیز اتفاقاتی در زیر مجموعه سازمان تبلیغات رخ داده که قابل تامل است. اگرچه توفیقاتی مانند پرفروش شدن آثار خوب نشر سوره مهر برای همه علاقمندان انقلاب خرسندکننده است و مثلا کتابهای حوزه تاریخ انقلاب و تاریخ دفاع مقدس در سوره مهر مایه افتخار است، اما در همین حوزه کارهای فراوانی نیز صورت نگرفته است که عمدتا از سیاست های محافظه کارانه ناشی می شود. در اتفاقاتی که نیاز به روشنگری دارند مانند فتنه 88 انتشارات سوره مهر عملا اتفاقی رقم نزد. در سایر حوزه ها مانند رمان و داستان و شعر علی رغم استفاده از نویسندگان مطرح انقلاب نیز یکی از کم تاثیرترین بخش ها نشر سوره مهر بود. این ها در کنار گلایه های نویسندگان از طولانی شدن زمان انتظار برای چاپ کتاب و به وجود امدن مشکلاتی از قبیل پرداخت دیرهنگام حق التالیف نویسندگان و بالابردن قیمت کتابها بعد از انتشار تقریظ های رهبر انقلاب و یا موضوع حذف قیمت کتاب از پشت کتابها و درج قیمت به صورت برچسبی و هولوگرام از حاشیه های سالهای اخیر انتشارات سوره مهر بود.

علیرغم قرار گرفتن نام سازمان تبلیغات درلیست سازمان های پرخرج در ردیف بودجه های فرهنگی، رکود جدی در بخش تولید در این سازمان حکمفرماست. جالب آنکه همان هزینه ای نیز که احتمالا بعد از کنار گذاشتن حقوق و مزایای کارمندان برای تولید باقی می ماند نیز، کمتر برای تولید صرف می شود. در صورت تولید نیز کارها عموما پرخرج و کم کارکرد است. برای نمونه می توان به کلیپ چند دقیقه ای که دوسال پیش با هزینه 1.2 میلیاردی ساخته شد اشاره کرد. یا انیمیشن های فرماندهان جنگ که گویا آثار قابل توجهی است و توسط رضا میرکریمی ساخته شده و هنوز امکان پخش نیافته. در این بین و در شرایطی که تولیدات این سازمان عریض و طویل، محدود و انگشت شمار است، برگزاری جشنواره هایی عجیب و غریب و متعدد که کمترین سنخیتی با ماموریت های نهاد زیر مجموعه حجت الاسلام خاموشی ندارد، سوال برانگیز است.

جشنواره فیلم صد، جشنواره فیلم رویش و جشنواره های پرطمطراق و البته بی محتوایی مانند جشنواره “روحانیت و سینما” از این جمله اند.

سازمان تبلیغات اسلامی با داشتن زیر مجموعه های متعدد و ایجاد ساختارها و بروکراسی جدی در بخش های مختلف عملا در تولید با رکود نیز مواجه شده است. بسیاری از بخش ها و دفاتر در ساختار حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تعریف شده اند که ده ها کارمند و حقوق بگیر دارند اما از خروجی خبری نیست! در برخی از این بخش ها مانند عکس و هنر تجسمی اتفاق جریان سازی رخ نداده است و متاسفانه باید گفت میزان تولیدات زیرمجموعه هایی از این دست بسیار کمتر از تولیدات برخی از تشکل های جوان خودجوش بوده که این سازمان حداقل حمایت از آنان را دریغ داشته است. برگزاری نمایشگاه های محفلی در عکاسی و هنرتجسمی و دوری از فضای عمومی مردم از اتفاقات سالهای گذشته این سازمان است که البته در ماههای اخیر با رویکردهای تازه و مثبتی مواجه شده است.

خلاصه اینکه در سالهای ابتدایی تاسیس، سازمان تبلیغات اسلامی ملجایی برای هنرمندان استانها و شهرهای مختلف بود و حضور حوزه هنری در شهرهای مختلف قوت قلبی برای جوانان بود. رفتن به سوی فضای کارمندی و بروکراتیزه شدن سازمان تبلیغات و حوزه هنری عملا این کارکرد مهم را از این سازمان گرفت و به جای جوانان پرشور، کارمندانی بی دغدغه زیرمجموعه های حوزه هنری را پرکردند. طبیعی بود که از دل این فضا هنر انقلابی ظهور و بروزی نخواهد داشت، چنانچه نداشته. در کارنامه 18 ساله حجت الاسلام خاموشی، حتی به یک فیلم نمی توان اشاره کرد که ولو برای مقطعی جریانسازی به نفع نظام و انقلاب و به نفع اساسنامه خود داشته باشد. در حالی که هزینه های صورت گرفته در این بخش بسیار بیشتر از بخش های دیگر بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × یک =

دکمه بازگشت به بالا