حکومت به سبک سعودی اصلاحات به شیوه آمریکایی

این روزها اسم عربستان بیشتر در اخبار و حرف‌ها شنیده می‌شود، دلیلش هم واضح و روشن است. ناپدیدشدن جمال خاشقجی روزنامه‌نگار نه چندان منتقد حکومت عربستان بعد از ورود به کنسولگری این کشور در استانبول ترکیه.

عربستان البته چند سالی است که با قدرت گرفتن محمدبن سلمان جوان خبرساز شده است. از برپایی جنگی نافرجام علیه یمنی‌ها و کشتار هر روزه این مردم بی‌دفاع تا رشوه به سازمان‌ملل و تهدید نهادهای بین‌المللی. به این مسائل اضافه کنید چنگ و دندان نشان دادن‌های بی‌خردانه به ایران و تلاش‌های نافرجام در سوریه و عراق در حمایت از گروهک‌های تروریستی تکفیری. با همه این‌ها ما چیز زیادی از آل‌سعود نمی‌دانیم جز امور سطحی. بیشترین برخوردهایمان هم موسم حج است و گاه بازی‌های بین‌المللی فوتبال.

سال گذشته کتابی از سوی نشر اسم منتشر شد با عنوان «هزارتوی سعودی» به قلم کارن الیوت هاوس که سردبیر سابق وال‌استریت ژورنال و برنده جایزه پولیتزر است. نزدیک به 35سال عربستان سعودی را موضوع پژوهش‌های خود قرار داده و بارها به آن سرزمین سفر کرده است.

هاوس برای تألیف این کتاب، علاوه‌بر سفرهای متعددش به این کشور، با بسیاری از شاهزادگان، روحانیان، تجار و حتی زنان همیشه سراپا پوشیده عربستان مصاحبه کرده و حتی روزهای بسیاری را در کنار خانواده‌های متفاوت سعودی زیسته و سعی کرده در کتاب خود به لایه‌های زیرین مردم، دین، حکومت، خاندان سلطنتی و گذشته و پیش‌بینی درمورد آینده عربستان سعودی بپردازد. این کتاب در سال‌2012، یعنی اواخر سلطنت ملک عبدالله نوشته شده است و به بحران‌های موجود در جامعه سعودی اشاره دارد؛ بحران‌هایی که تا همین اواخر و حتی تا هم‌اکنون ادامه دارد. اما هاوس برای هرکدام از این بحران‌ها راهکارها و پیشنهادهایی مطرح می‌کند و اتفاقاً بسیار جالب است که می‌بینیم امروزه در دوران ولایت‌عهدی محمد‌بن سلمان، همان‌ها طابق النعل‌بالنعل عمل می‌شود. اصلاحاتی که از سوی نویسنده کتاب پیشنهاد شده بود و اینک در این کشور نفت‌خیز در حال اجراست.

نویسنده کتاب به گفته خودش 35‌سال روی جامعه عربستان کار کرده و در پنج سال منتهی به سال 2012 این تمرکز بیشتر شده است تا وی درباره این حکومت اطلاعات دقیقی پیدا کند. او به عربستان سفر کرده و شهر به شهر آن را گشته‌ و تلاش کرده است به گفته خودش که عربستان را از زیر دشداشه‌های سفید و چادر مشکی ببیند. او هم با نخبگان عربستان هم‌صبحت شده و هم در روستاهای بیابانی و دور از امکانات حجاز با اهالی فقیر و کم‌توانش. هم به دیدار علمای متصل به حکومت رفته، هم با روحانیون ناراضی از آل‌سعود نشست‌و‌برخاست داشته است. او به خانه‌های مردم عادی و عامی رفته و حتی چند روز با آن‌ها زندگی کرده است تا از احساسات و نظرات آن‌ها نسبت به دین و حکومت آشنا شود.

جالب اینجاست که این نویسنده آمریکایی آشنایی خوبی با دین اسلام دارد و حتی فصل‌های کتاب را با آیات و روایت شروع می‌کند و برای نشان دادن تناقض‌های رفتاری حاکمان این کشور آن‌ها را با پیامبر اسلام مقایسه می‌کند و از احادیث و روایات هم برای کار، بهره‌گیری خوبی می‌کند.

می‌شود گفت این نویسنده آمریکایی از فضای بازی در عربستان به او داده شده به خوبی استفاده کرده است.

او شیوه دولت داری سعودی‌ها را نقد می‌کند و کشف می‌کند که فساد اداری و رشوه پایه و اساس دیوان‌سالاری سعودی است. کشوری که صادرکننده اول نفت در جهان است اما هنوز نیازمند کارگران پرتعداد خارجی است چرا که مردمانش عادت به کار و تلاش ندارند و راحت‌طلبی را گزیده‌اند و دولت‌مردانشان هم در هنگامه بحران تنها راه را تزریق پول بین مردم می‌دانند تا بحران را به اصطلاح مهار کنند.

در سال‌های اخیر که بن سلمان شعار آزادی اجتماعی را به مردم داد و با رانندگی زنان موافقت کرد و پای سینما را به این کشور باز کرد همگان از این اتفاق شگفت‌زده شدند اما اگر این کتاب را بخوانید متوجه خواهید شد که سال‌های سال است که جامعه زنان و مردان جوان این کشور فارغ از مسائل تند مذهبی -که از سوی علما و روحانیون وهابی تبلیغ می‌شود- زندگی می‌کنند و زندگی در جده و ریاض آن چیزی نیست که دلخواه علما باشد چرا که پادشاه این کشور هم خود همراه با علما نیست ولی برای پشتوانه حکومتش به آن‌ها بها می‌دهد. پس این روزها که بن‌سلمان رؤیای ماجراجویی دارد و می‌خواهد سعودی را مسلط بر منطقه نشان دهد شاید نیاز دارد این امتیازها را بدهد تا از نارضایتی‌های داخلی‌اش کم کند.

نویسنده کتاب بعد از گشت‌و‌گذار در عربستان و آشکار کردن ضعف‌ها و زیرپوست این جامعه سعودی‌زده در فصل آخر می‌رود سر اصل ماجرا. بعد از طرح بحث‌هایی درباره جانشینی در سلسله‌مراتب آل‌سعود سیاست خارجی این کشور را بررسی می‌کند و می‌رسد به ایران. آن‌جایی که آل‌سعود را در کمال ضعف نشان داده که ممکن است در صورت خطا توسط ایران نابود شود و تمام منابع نفتی‌اش را ظرف 48‌ساعت از دست بدهد و حتی حمایت آمریکا از این کشور هم باعث خواهد شد این کشور دو سال بدون نفت بماند. نویسنده دلیل تمام ماجراجویی‌های سعودی را در افزایش قدرت منطقه‌ای ایران می‌داند که نتیجه طبیعی آن کاهش ضریب نفوذ آل‌سعود است حتی در میان کشورهای عربی. و البته آل‌سعودی که بدون حمایت آمریکا دوام و مقاومت چندانی ندارد و شاید جان کلام این باشد که چند روز پیش ترامپ گفت و از عربستان بهای حمایت کردنش در مقابل ایران را طلب کرد.

کارن الیوت هاوس، سال‌ها تجربه روزنامه‌نگاری‌اش را در عربستان خرج کرده و البته این همه همکاری و همدلی که با او در این کشور شده بی‌علت نبوده است چرا که حامی درجه اولی چون عادل الجبیر داشته که آن سال‌ها سفیر عربستان در ایالات متحده بوده و بعدها وزیر خارجه این کشور شد. شاید نگاه بدبینانه این باشد که اصلاحات محمد بن سلمان ریشه در خارج از عربستان دارد که این‌گونه در این کتاب به آن‌ها توصیه می‌شود هر چند به نظر می‌رسد که همه محتوای کتاب مورد تأیید حکومت سعودی نباشد چرا که در جاهای بسیاری اشتباهات و رفتارهای خودپسندانه و حتی مستبدانه این حاکمان را پیش چشمان مخاطب می‌گذارد و چهره‌ای نامطلوب از سعودی‌های حاکم نشان می‌دهد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج − 3 =

دکمه بازگشت به بالا