نقد از درون، کنار مردم

 امیر ابیلی

🔹در مواجهه با فیلم اول رضا زهتابچیان، به دلیل پلات و تم اصلی کار، ظاهرا محور اصلی بحث‌ها مقایسه‌اش با «آژانس شیشه‌ای» است. اما در این مقایسه باید توجه داشت که این دو فیلم را به لحاظ فنی و ساختاری نمی‌توان در دو کفه ترازو قرار داد. «آژانس شیشه‌ای» نه‌تنها یکی از شاهکارهای سینمای ایران است- که در کارنامه سازنده‌اش نیز تکرار نشد- بلکه گردی از نوستالژی هم روی آن نشسته است و بنابراین در مقایسه با هر فیلم دو دهه اخیر کفه آن سنگین‌تر است. مقایسه‌ای که در مواجهه با یک فیلم اولی بسیار بی‌منطق‌تر نیز خواهد بود.

🔹اما با آنکه گفتن این حرف هزینه‌های فراوانی خواهد داشت، به نظرم در رویکرد و استراتژی روایت «دیدن این فیلم جرم است» بسیار جلوتر و بی‌نقص‌تر از فیلم محبوب ابراهیم حاتمی‌کیاست. به این دقت کنیم که «آژانس شیشه‌ای» به وضوح فیلمی «علیه مردم» است. در آژانس با آنکه بسیجی/مربی به «سیستم» اعتراض دارد اما حالا رو در روی «مردم» ایستاده است. به یاد بیاورید که در بین مردم حاضر در آژانس حتی یک نفر همراه دغدغه رزمنده‌ها نیست و نگاه کارگردان به مردم بسیار منفی است.

🔹«امیر»(مهدی زمین‌پرداز) «دیدن این فیلم جرم است» اما در کنار مردم و مسائل آنان است و در مقابل «سیستم». دقت کنیم که این برای اولین‌بار در تاریخ سینمای ایران است که یک «بسیجی»، با شمایل تیپیکال مرسوم، در یک فیلم در کنار مردم ایستاده است و به «سیستم» انتقاد می‌کند و مخاطب نیز به شدت با او همراه است و قلبش برایش می‌تپد.

🔹فیلم البته با وجود رویکرد درست در مضمون، در ساخت از فیلمنامه تا اجرا، معایبی هم دارد. فیلم با تعرضی آغاز می‌شود که اساسا بی‌منطق و خلق‌الساعه است. مرد بی‌دلیل به زن حمله می‌کند و به او به شدت آسیب می‌رساند و سپس با او تا پایگاه بسیج همراه می‌شود. جز این در فیلم گفته می‌شود که دلیل این حمله این بوده است که 30 سال قبل گروهی محجبه همسر مرد را کشته‌اند. خب این گروه چه کسانی بوده‌اند و دلیل این اتفاق چه بوده. و سوال دیگر اینکه این مرد مست در 30 سال گذشته هیچگاه در ایران زن محجبه ندیده است که تا امروز چنین واکنشی از خود نشان نداده؟

🔹مشکل مهمتر اما این است که فیلم تائیدکننده و مقوم نگاه تیپیکال همیشگی سینمای روشنفکری ایران به بسیجی‌هاست. خلاصه کردن بسیجی به ایست بازرسی. به هرحال ایست بازرسی ماهیتا نمی‌تواند وجهه مثبتی بین مخاطب عام داشته باشد و همه‌ بسیج نیز این نیست. ولی در «دیدن این فیلم جرم است» نیز مطابق ذهنیت همیشگی تصویر عمومی بسیج همین است و لاغیر.
فیلم نخست رضا زهتابچیان البته صحبت مفصلی می‌طلبد که در این یادداشت جشنواره‌ای نمی‌گنجد، اما باید گفت که با وجود همه ایرادات، فیلم موفق می‌شود تاثیر حسی خود را بر مخاطب بگذارد. موفق می‌شود مخاطب را با قهرمانان خود همراه کند. مسئله خود را به مسئله مخاطب تبدیل کند و او را تا انتهای مخاطب کنجکاو سرنوشت شخصیت‌ها نگاه دارد. طبعا این برای یک فیلم در سینمای ایران دست‌آورد بزرگی است و برای یک فیلم اولی دست‌آوردی بزرگ‌تر.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − سیزده =

دکمه بازگشت به بالا