سرشار: با پخش آگهیهای بازرگانی مخالفیم، اما اختیاری نداریم
تربیت کودکان در جوامع امروزی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چرا که کودکان امروز جامعه انسانی فردا را تشکیل میدهند. در این میان رسانهها به سبب وجه آموزشیشان، کارکرد مهمتری دارند. در ایران هم وظیفه عمده این آموزش بر عهده شبکه کودک با مدیریت «محمد سرشار» است.
او از جمله مدیران جوان رسانه ملی است که وسواس زیادی روی آن چه از شبکه کودک پخش میشود، دارد و با حساسیت بالایی برنامهسازان را انتخاب میکند. اگر منصفانه به تولیدات شبکه کودک نگاه کنید، این حساسیتها به خوبی پاسخ گرفته و این شبکه کودک با ۲ کانال پویا و نهال جایگاه ویژهای در خانوادههای ایرانی دارد. شبکهای که خیال خانوادههای ایرانی را از ۲ منظر راحت میکند؛ اول اینکه برنامههای دارای چارچوب اخلاقی از این شبکه پخش میشوند و دوم اینکه در کنار سرگرمی، رویکرد آموزشی و تربیتی هم با دقت لحاظ میشود. آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی خبرگزاری فارس با «محمد سرشار» مدیر جوان و خلاق شبکه پرمخاطب کودک است.
ـ آقای سرشار! به خبرگزاری فارس خوش آمدید. به عنوان اولین سوال که خانوادههای بسیاری این موضوع را از ما میپرسند، میخواستم بدانم تفکیک شبکه کودک به دو کانال پویا و نهال به چه شیوهای صورت گرفته است؟ در حقیقت شما نیمی از روز برای خردسالان برنامه پخش میکنید و در نیم دیگر روز ویژه کودکان. این تقسیمبندی از نظر بزرگسالان قابل فهم است، اما خردسالان را نمیتوان توجیه کرد که از فلان ساعت دیگر برنامههای این شبکه مناسب سن شما نیست. آیا این تفکیک ادامهدار خواهد بود؟ یعنی تصمیم ندارید برنامهها را به شیوه درهم برای گروههای سنی خردسال و کودک پخش کنید؟
قبلاً تجربه در هم پخش شدن برنامهها که کانال پویا زیرمجموعه مرکز پویانمایی صبا بود نیز اتفاق میافتاد. یعنی آنها خلاف شبکه کودک که مخاطبمحور است، یک شبکه قالبمحور بودند و معتقد بودند که تخصص ما در پخش پویانمایی است و کاری نداریم که متعلق به چه رده سنی است.
بنابراین بر فرض انیمیشنی برای نوجوان پخش میشد و پس از آن کار دیگری برای خردسال روی آنتن میرفت. ما از سال ۹۴ که شبکه کودک تاسیس شد، گفتیم نه! به جای قالبمحور ما باید مخاطبمحور باشیم. این مخاطب به قالبهای مختلفی علاقه نشان میدهد. از جمله انیمیشن، برنامههای تلویزیونی، مستندها و غیره را هم دوست دارد ببیند. با این نگاه در تابستان سال ۹۴ تصمیم گرفته شد که سه کانال برای خردسالان، کودکان و نوجوانان تأسیس شود. پخش رسمی کانالهای پویا، نهال و امید از ۳۰ فروردین سال ۹۵ آغاز شد. امید از بهمن ماه سال ۹۵ یک پله ارتقاء پیدا کرد و از کانال به شبکه تبدیل شد. این اتفاق باید برای پویا و نهال هم بیفتد. این مسیری است که ما باید در آینده به آن برسیم.
ولی مهمترین مشکلی که وجود دارد بحث فنی است و آن میزان گنجایش پهنای باندی است که فرکانسهای تلویزیونی به خانهها میرسانند. الان اینها پرند یا باید پخش یک شبکه متوقف شود تا این شبکه جایش را بگیرد و یا تجهیزاتی را باید تهیه کنند که خیلی گران است و خیلی بهصرفه نیست. البته ما از لحاظ محتوایی مدت مدیدی است که آمادگی جدا شدن این دو شبکه را داریم و در حال رایزنی هستیم که در پخش اینترنتی این اتفاق بیفتد؛ چون با هزینه کمتری میتوان آن را انجام داد. کار اصولی این است که ما به نقطهای برسیم که این دو شبکه از هم جدا شوند. الان در یک دوره گذار هستیم و این مدلی هم که ما آن را به تفکیک ساعت پخش میکنیم، نمونههای دیگری هم دارد. به عنوان مثال یک شبکه در آلمان هم همین رویه را دارد، اما در نهایت این دو شبکه باید تفکیک شوند.
در حال حاضر بچههای رده سنی خردسال که سواد ندارند، بیشتر از طریق هویت بصری شبکه متوجه میشوند که برنامهها تغییر پیدا کرده است. راه حل آن این است که تفکیک اتفاق بیفتد؛ چون ممکن است بعد از ظهری باشد که خردسال بخواهد برنامه مناسب خودش را تماشا کند، اما این اتفاق در حال حاضر نمیافتد. اگر فکر میکنید هر چه سریعتر این دو شبکه مجزا شوند، مشکلات این چنینی نیز حل خواهند شد درست است، ولی نکته مهم این است که اجرایی کردن چنین تصمیمی هزینه گزافی را در بر دارد.
روز اولی که شبکه کودک تأسیس شد، اعلام کرد که دستیار خانواده در تربیت کودک است و در حال تلاش است تا یک رسانه مربی باشد. برای همین یک چارچوب تربیتی برای شبکه طراحی شده است و برنامهسازان، مجریان و کسانی که با شبکه کودک همکاری میکنند، میدانند که این شبکه در این چنین چارچوبی فعالیت میکند و بله یا نه گفتن به آثار تولید شده بر مبنای این چارچوب صورت میگیرد. در واقع یک منظومه تربیتی که پشتیبان برنامهسازی در شبکه کودک است به ما کمک میکند تا مسیر را جلو ببریم.
ـ شرکتهای خصوصی در زمینه تولید محتوا تا چه حد میتوانند به شما کمک کنند؟ به عنوان مثال شبکه نمایش خانگی و یا سینما تا چه میزان میتوانند به درد شما بخورند و آیا اصلا آن نگاه تربیتی و سبک زندگی که شما دنبال میکنید در آثار تولید شده در شبکه نمایش خانگی یا سینما نیز دنبال میشود که شما را ترغیب کند تا آنها را از شبکه پویا یا نهال پخش کنید؟
طبیعتاً هر برنامه خارجی یا هر برنامه داخلی که خارج از صدا و سیما تولید شده باشد و بخواهد در شبکه کودک پخش شود با این ملاکهای تربیتی سنجیده میشود. اگر این ملاکها را رعایت کرده بود و استانداردهای هنری لازم را هم داشت آن زمان در جدول پخش قرار میگیرد. ما روی چارچوب تربیتی خود سفت و سخت ایستادهایم و اگر شما از برنامهسازان بپرسید، میدانند که به راحتی هر چیزی از شبکه ما پخش نمیشود و مراقبتهای بسیار زیاد چند لایه اتفاق میافتد که خروجی آنتن برای بچهها که غذای روحشان است، غذای مطمئن و باکیفیتی باشد.
اما اینکه الان ما چقدر از سینما و یا سریال سازی در شبکه نمایش خانگی استفاده میکنیم، طبیعتا کم است و شاید در سالهای اخیر و همین سه سال اخیر اگر اشتباه نکنم ما بیش از سه عنوان فیلم سینمایی کودک نتوانستیم پخش کنیم.
شاهزاده روم، فیلشاه و قهرمانان کوچک تنها کارهایی بودند که با چارچوب تربیتی ما هماهنگ بودند. بقیه کارها یا از نظر محتوا آثار قابل قبولی نبودهاند و یا متاسفانه کسانی که سازنده این کارها بودند، فکر کردند که مثلاً با مطرح کردن مسائل غیرتربیتی میتوانند مخاطب بیشتری جذب کنند که در گیشه هم متوجه شدند. خانوادهها دغدغه تربیتی دارند و هر چیزی را برای بچههایشان به نمایش نمیگذارند و شکست سنگینی هم در این زمینه خوردند.
کارهایی که ما استفاده کردیم، طبیعتاً کم بوده است. برعکس شما بعضی از شرکتهای انیمیشن سازی خارج از ایران را ببینید که ملاحظات روانشناسی تربیتی را به ویژه برای گروه سنی خردسال رعایت میکنند و وقتی شما کار را میبینید متوجه میشوید که با یک اصلاحات جزیی قابل پخش است و خانوادهها هم از این زمینه بسیار راضی هستند.
ـ فکر میکنم انیمیشن «کایلو» یکی از جمله این آثار باشد که به بحث خانواده و تربیت کودک اهمیت بسیاری میدهد.
بله. کاملا درست است. این انیمیشن متعلق به ترکیه است و کار خوبی بود که به مسائل تربیتی خیلی خوب میپردازد و یا برخی انیمیشنهای فرانسوی هستند که خانوادهها نسبت به پخش آن رضایت بسیاری دارند.
ـ در حوزه سینمای کودک شما نمیتوانید گاهی رجوعی به آثار پیشین حوزه سینما داشته باشید و آنها را باز پخش کنید؟
معمولا بچهها توقع دارند به ویژه در مناسبتهای مختلف کارهای جدید ببینند. در طول سال گاهی آثار قدیمی پخش میشوند ولی مشکل ما این است که چون شبکههای تلویزیونی روی هنرهای مادر خود ایستادهاند مثل سینما، ادبیات داستانی، شعر، موسیقی، تئاتر و …، وقتی تولیدات داخلی باکیفیت این حوزهها کم است، دست شبکه هم در پخش آثار ایرانی بسته میشود. ما تقریباً عصاره هنری کودک و نوجوان کشور را استخراج کردهایم و تلاش کردیم تا آنها را به برنامه تلویزیونی تبدیل کنیم. ولی بضاعتمان خیلی بیشتر از این نیست. دست ما خالی است و هر قدر بچههای هنری ما قویتر باشند آن زمان برنامههای تلویزیونی ما نیز بهتر خواهند بود.
ـ شبکه کودک تصمیم ندارد به طور مستقیم به حوزه سریالسازی ویژه کودکان وارد شود؟
سالهای گذشته سریالهای پرمخاطب بسیاری ویژه گروه سنی کودک و نوجوان داشتیم، اما تفکیک کاری در معاونت سیما صورت گرفته است که تولید انیمیشن بر عهده مرکز پویانمایی صبا است و تولید سریالها بر عهده سیمافیلم. اگر فیلمنامههای خوبی به دستمان برسد این فیلمنامهها را ارسال میکنیم و اعلام میکنیم که این کار از لحاظ محتوایی اثر خوبی خواهد شد. بقیه مراحل را دوستان فکر میکنند و کار جلو میرود. در واقع باید از سیمافیلم خواست که بودجه خاصی را به این موضوع تخصیص بدهد.
تا به حال از فیلمنامههایی که ما برای این مجموعه فرستادهایم، حکایتهای کمال در دست تولید قرار گرفته و مابقی هنوز در اولویت تولید قرار نگرفتهاند.
ـ این جدا بودن مراکز تولید از شبکه کار را برای شما سخت نمیکند؟ شاید در این مراکز اولویتهای آنتن مورد توجه قرار نگیرند و یا موضوعاتی برای ساخت انتخاب شوند که در همان چارچوبهایی که اشاره کردید، قرار نداشته باشند.
اگر محل تولید آثار در شبکه بود، طبیعتا مدیران میدانستند که اثر چه مراحل تولیدی را سپری کرده است، اما وقتی یک مجموعه بیرونی قرار است به ما کمک کند، لازمهاش این است که ما باید تعداد جلسات و رفت و آمدهایمان بیشتر شود تا دانش سازمانی ما به مرحلهای برسد که کار تبادل شود. در حال حاضر نیز سیمافیلم، مراکز استانی صداوسیما، اوج و مرکز بسیج در برنامهسازی به ما کمک میکنند و ما تلاش کردیم از طریق برگزاری جلسات بیشتر هماهنگیهایمان را بیشتر کنیم.
ـ موضوع روانشناسی در زمینه تولید محتوا برای کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است، چقدر تلاش میکنید در تولید آثار از افرادی که در حوزه کودک کار کردهاند بهره ببرید؟
روانشناسانی که در حوزه روانشناسی رسانه کار کردهاند یا روانشناسی کودک و نوجوان را کار کردهاند، نه فقط اینکه درس خواندهاند بلکه در این موضوعات کار کردهاند طبیعتاً اولویت ما هستند و ما به سراغ آنها میرویم. از مراکز دانشگاهی تا خود فارغ التحصیلانی که در این حوزه مشغول به کار هستند. مثلا خانم دکتر داورنیا، روانشناس اتاق فکر کودک برنامه مَلمَل هستند که این پیوستها رعایت شود. ولی تعداد روانشناسانی که در حوزه روانشناسی رسانهای یا روانشناسی کودک و نوجوان صاحب تجربه باشند، کم است. یک مشکل ما این است و بیشتر روانشناسان در حوزه بزرگسال فعالیت میکنند و یا در حوزههای غیر کودک. ضمن اینکه چون درآمدها در این حوزهها کمتر است، افراد معدودی به این حوزهها رجوع میکنند.
ـ برخی آثار در حوزه ادبیات آثار مهمی به شمار میروند که تولید اثر از روی آنها کار دشواری است، اما میتوان به شیوههای جذاب این آثار را برای کودکان روایت کرد. آیا شما دستور کاری برای تولید چنین برنامههایی دارید؟
ما مطالعه را از رده خردسال شروع کردهایم. مهمترین مشکلی که در رده خردسال وجود دارد این است که بچهها سواد ندارند. یک فرد باسواد نظیر پدر، مادر و یا برادر و خواهر و مربی باید کتاب را برای اینها بخواند تا خردسالان با قصه آشنا شده و تصاویر آن را نگاه کنند. برنامه «شهر قصه» با همین موضوع تولید شده و بیش از ۶۰ درصد مخاطب هم در رده خردسال دارد. این برنامه کتابهای مناسب خردسالان را انتخاب کرده و تصاویر آنها را متحرک میکند. داستان آنها را هم روایت میکند. اسم ناشر و مشخصات کتاب هم اعلام میشود تا هم به این نویسنده و ناشر کتاب کمک شده باشد و هم اینکه خود ناشر میتواند بعداً اگر خواست این قسمت از برنامه را پیوست کتابش کند و به فروش برساند.
برای رده کودک نیز برنامه «من میخوانم تو گوش کن» را داریم که یک مجری ـ بازیگر در داخل تصاویر کتابها میرفت و قصه را اجرا میکرد. به غیر از این در مناسبتهای مختلف نظیر «سر سفره خدا» به تناسب کتابها به بچهها معرفی میشد و یا در زمان برپایی نمایشگاه کتاب به زبانهای مختلف کتابهای مختلف معرفی شده است.
در حال حاضر یک برنامه دیگر در دست تولید داریم به نام «کتابگرد» که تشویق کودکان به عضویت در کتابخانههای عمومی است. این برنامه با همکاری نهاد کتابخانههای کشور تولید خواهد شد و در سال ۹۸ روی آنتن خواهد رفت. در بحث قصهگویی برای خردسالان برنامههای شبانه قصهگویی هم تدارک دیدهایم که همگی مبتنی بر کتاب است. هر کدام یک کتاب متحرک شده و جلو رفته است. دیگری هم در مرحله پیش تولید به سر میبرد و آن جنبه خانوادگی دارد و هم بزرگترها را تشویق به قصهگویی میکنیم و هم اینکه طوری برنامهریزی شده که بچهها از پدر و مادر خود بخواهند تا برایشان قصه بگویند.
جشنوارههای قصهگویی متعددی در کشور برگزار میشود و مادران و مربیان در این موضوع تشویق میشوند. اخیراً هم برنامهای مرحله تولید خود را سپری میکند که چهرههای گمنامتر و مردمی را که برای بچهها خوب قصه میگویند معرفی میکند. این افراد در جشنوارهها برنده شدهاند، ولی هنوز به عنوان یک چهره تلویزیونی مردم آنها را نمیشناسند.
ـ نکته مهم دیگری که شبکه کودک این سالها در دستور کار خود قرار داده تهیه و تولید ویژه برنامههای مختص مناسبات گوناگون نظیر ماه رمضان است. آیا شما برای تحویل سالها هم برنامه ویژه تدارک میبینید؟
به طور خاص معاون سیما هر سال تعداد محدودی از شبکهها را مجاز اعلام میکند که میتوانند ویژه برنامه نوروزی تدارک ببینند. ما در آن شبکهها نبودهایم. البته علی رغم اینکه ما جزو شبکهها نبودهایم، خودمان هم نخواستیم که باشیم. ضمن اینکه چنین برنامههایی هزینههای بسیار سنگینی به شبکهها تحمیل میکند و معمولا مهمانها مشترک از آب در میآیند و از این استودیو به استودیو دیگر میروند. در نهایت خیلی آوردهای برای بچهها ندارد.
اما بحث ماه رمضان فرق میکند. با توجه به رده سنی مخاطب شبکه نهال ما روزه اولیها را داریم که برای همین از همان سال اول که پخش رسمی شبکه آغاز شد، در ماه مبارک رمضان برنامه ویژه روزه اولیها را داشتیم. هدف از این برنامه چند نکته بود. یکی اینکه سحرهای ماه مبارک را برای روزه اولیها جذابتر کنیم که سحرها اشتیاقی برای بیدار شدن داشته باشند، بتوانند تغذیه خوبی داشته باشند و طول روز را روزه بگیرند. برنامه «سر سفره خدا» برای همین تدارک دیده شد و تا به حال سه سال روی آنتن بوده و امسال برای چهارمین سال روی آنتن میرود. به لطف خداوند نوآوریهایی که این برنامه داشت، آن را در میان پرمخاطبترین شبکههای تلویزیون قرار داد چه برای کودکان و چه برای بزرگسالان.
ـ موضوع دیگری که در شبکه کودک از اهمیت بالایی برخوردار است، تبلیغات است. خیلیها گلایه دارند که چرا این شبکه تبلیغات روی آنتن میبرد و مصرفگرایی را از سنین پایین به کودکان آموزش میدهد؟
ما از روز اول هم اعلام کردیم که شبکه کودک با پخش اینها در حوزه آگهیهای بازرگانی مخالف است و در بیشتر کشورهایی که در حوزه رسانه و برای خردسالان برنامه دارند، پخش آگهیهای بازرگانی برای زیر ۶ سال ممنوع است؛ چون خردسال تمایز بین برنامه تلویزیونی و آگهی را متوجه نمیشود و به همه اینها یک سطحی از مرجعیت و اعتبار رسانهای را میدهد. ما با پخش آگهی بازرگانی مخالفیم؛ چون مخاطب ما متوجه نمیشود که تفاوت بین اینها چیست. متاسفانه میزان پخش آگهیها در سال ۹۷ نیز نسبت به سالهای گذشته بسیار زیاد بود و رشد بسیاری داشت. چون مدیران شبکهها نیز اختیاری نسبت به آگهیها نه در انتخاب و نه در پخش دارند و هر آنچه که میآید باید عیناً پخش شود. متاسفانه تنها کاری که میتوانیم بکنیم اعتراض است و نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم.
ـ درباره برنامههای مشارکتی چطور؟ قطعا اگر شما بخواهید به این حوزه ورود کنید، سود سرشاری را به شبکه خواهید آورد. در این زمینه چه مراقبتهایی دارید؟
اگر مشارکتها همسو با اهداف تربیتی شبکه کودک باشد، با آن موافقیم. چون میتواند کمک کند که برنامههای باکیفیتتری برای این رده سنی تولید شود. اینکه میگوییم همسو با اهداف شبکه یعنی چه؟ در واقع خواسته بچهها و نیازهای کودکان ما نیازهای نامناسبی نیست؛ مثلا مصرف شیر، خوردن غذاهای سالم، خواندن کتاب، اسباب بازیهای فکری و حرکتی همه جزو نیازهای بچههاست. اگر شرکتهای ایرانی تولیدکننده باکیفیت، تولیدکننده این موارد باشند چه بهتر است که ما هم اینها را به بچههای خودمان معرفی کنیم تا مصرفکننده این محصولات باشند.
در شبکه از ابتدا تلاش شده که اگر شرکتهای همسو با این اهداف تربیتی وجود دارند، با آنها مشارکت جلو برود و اتفاق بیفتد که شما میتوانید آنها را در بعضی از برنامهها ببینید. در نتیجه مشارکتهایی را که کمک میکند ما زودتر به اهدافمان برسیم پذیرفتهایم. به طور خاص مثلاً با یک شرکت که ابزارهای نجاری را برای کودکان تولید میکند و با اهداف تربیتی شبکه همخوان است و مهارتهای دستورزی کودکان با تماشای آن افزایش پیدا میکند، برنامه مشارکتی با نام «کاراگاه نجار» تولید شد و هم به بچهها نجاری را یاد میدهد و مهارتها را تقویت میکند و حتی میتوانند برخی چیزها را که در خانه خراب میشود تعمیر کنند و هم اینکه یک تولیدکننده ایرانی با محصولات باکیفیت میتواند محصولات خود را بفروشد و با مشابه خارجی خود رقابت کند.
ما این مسیر را جلو میرویم. یا فرض بفرمایید در دورهای شرکتی در حوزه آموزش سواد رسانهای و استفاده از فضای مجازی به کودکان در برنامه مل مل مشارکت کرد و حدود یک ماه حضور داشت. این موارد را ما مورد توجه قرار میدهیم؛ چون به ما کمک میکند که برنامههای بهتری بسازیم. یا برای جشنواره نوروزی چند قسمت از برنامه مل مل که بحث ایمنی کودکان است، با مشارکت سازمان آتشنشانی شهر تهران تولید شد. مجموعهای همسو هستیم و اهداف تربیتی مشترک برای این رده سنی داریم. به همین دلیل کار را جلو میبریم حالا چه حاکمیتی باشند چه عمومی و خصوصی.
ـ اگر مراقبت نمیکردید چقدر میتوانستید سود به شبکه بیاورید؟
این را خود شما هم میدانید که اگر این مراقبتها نبود، میلیاردها سود به شبکه سرازیر میشد. اما آثار مخرب آن در درازمدت دیده خواهد شد. برخی خانوادهها تلاش میکنند ناکامیهای خود در دوران کودکی را برای فرزندشان جبران کنند و در بچههای خود ببینند. به عبارتی، بچههایشان را به مسیری میبرند که خودشان نتوانستند بروند. لذا بیشتر هزینه میکنند. این یک قسمت از خانوادههاست. یک قسمت هم خانوادههایی هستند که فرزندسالار به شمار میروند و فرزند میتواند خواسته خود را تحمیل کند. قسمت سوم هم خانوادههای بی در و پیکری هستند که فرزند میتواند هزینههایی را به خانواده تحمیل کند و کسی هم متوجه نمیشود. مثلاً گوشی تلفن را برمیدارد با یک شماره هوشمند تماس میگیرد. آخر ماه به یکباره مبلغ هنگفتی روی قبض تلفن میآید و هیچکس هم خبردار نمیشود که بچه چه کاری انجام میدهد.۳ تا ۴ دسته از این مخاطبان هستند که بین مخاطبان کودک وجود دارند و چشم طمع صاحبان سرمایه به آنهاست و به راحتی میتوانند از آنها پول دربیاورند. طبیعتا اگر میخواستیم با آنها کار کنیم، پولهای خوبی در میآوردیم، ولی اینها فروش سرمایه اجتماعی است.
سرمایه اجتماعی چیزی نیست که به راحتی جمع و پر شود و به قیمت ارزان فروخته شود. اگر ما بخواهیم سرمایه اجتماعی خود را بفروشیم، قیمت آن خیلی بالاتر از این حرفهاست.
ـ موضوع دیگر عدم تمرکز برنامههای ویژه کودکان در یک شبکه است. اینکه شما چارچوبهای تربیتی و سبک زندگی دارید و بر اساس آن پیش میروید، ولی شبکههای دیگر این موارد را مد نظر ندارند. این عدم تمرکز باعث به هم ریختن برنامهریزیهای شما نمیشود؟
اگر سال ۹۵ این سوال را میپرسیدید، میگفتیم بله. ولی الان میگویم نه. چون برنامههای خردسال و کودک در دیگر شبکهها بیننده ندارند که بخواهند مشکلی برای ما ایجاد کنند. به غیر از یک عنوان برنامه همه برنامهها با فاصله زیادی مخاطب کمتری نسبت به برنامههای شبکه کودک دارند و در عمل بقیه شبکهها آرام آرام به این نتیجه میرسند که همان برنامهها را هم تعطیل کنند و پولشان را خرج برنامههای بزرگسال کنند که میتواند مخاطب بیشتری داشته باشد.
ـ چرا برندها و چهرههای موفق سایر شبکهها را در شبکه کودک تجمیع نکردهاید؟
همه برنامههایی که در دهههای اخیر برای رده سنی خردسال و کودک تولید شده و کیفیت داشتهاند، در شبکه کودک بررسی شده و از عواملشان دعوت به همکاری شده است. جز یکی از آنها که حاضر به همکاری نشد، از بقیه دعوت صورت گرفته است.
ولی اینکه چرا همکاری صورت نگرفته دلایل مختلفی دارد. یکی از آنها این است که شبکه کودک الان کانال پویا ۸۴ درصد و کانال نهال ۸۱ درصد بیننده دارند. با این حجم بیننده ما دیگر برنامههایی که زیر ۴۰ درصد برای خردسالان و زیر ۳۵ درصد برای کودکان بیننده داشته باشند را پخش نمیکنیم. خیلی از این بزرگواران نتوانستند این حد نصاب را بیاورند و وقتی شما به برنامههایشان نگاه میکنید ۵ درصد، ۱۰ درصد و ۱۵ درصد بیننده دارند. ما از آنها خواستیم که با یک بازسازی و نگاه جدید به برنامهسازی ورود پیدا کنند تا ما در خدمتشان باشیم. اما تا به حال نتوانستهاند خودشان را با ذائقه خردسال و کودک امروز تطبیق دهند و با همان قالبهای سنتی میخواستند ادامه بدهند که به شدت شکست خورده است. شما همین الان چهرههایی که در دوران کودکی خود ما دهه شصتیها برنامه داشتند؛ برنامههای امروز آنتن شان را ببینید. زیر ۲۰ درصد مخاطب دارند. چون آنها ثابت ماندهاند، اما ذائقه مخاطب تغییر کرده است ضمن اینکه این برنامه سازان برنامههایشان بیشتر برای همان کودکان نسل خودشان جذابیت دارد. همچنین قالب برنامهسازی الان بسیار مهم تر است.
شبکه کودک مجریسالار نیست و قالبهای برنامهای خودش را به عوامل سازنده تحمیل میکند. همه اعم از نویسنده و مجری و آهنگساز و غیره دست به دست هم میدهند که برنامه بالا بیاید. زلف یک برنامه به زلف یک مجری بسته نشده است و اگر او برود اتفاقی نخواهد افتاد. لذا بین مواردی که شما اشاره کردید، میتوانم تکتک نام بیاورم که چه اتفاقی برایشان افتاده است. کسانی به شبکه کودک آمدهاند که توانستند خودشان را با چارچوبها و سختگیریهای شبکه کودک وفق بدهند.
ـ عروسک «چرا» هم از جمله عروسکهای محبوب بود که در دوره حضور در شبکه پنج مخاطبان بسیاری داشت. چرا این عروسک را به شبکه کودک منتقل نکردید؟
این عروسک متعلق به شبکه ۵ است و امکان انتقال و جابجایی آن وجود ندارد، ولی همان تیم سازنده برنامه چرا برای شبکه کودک عروسک ساختند که بسیار هم محبوب بود و بچهها دوستش داشتند.
ـ قصد ندارید جز ململ که برای گروه کودک است، عروسکی را برای خردسالان برند کنید؟
تا به حال برنامههای عروسکی بسیاری برای خردسالان داشتهایم که آنها را خیلی دوست داشتهاند. عروسکهای پیم و پم بودند که دو عروسک در خود برنامه معرفی کردند. مهد پویا نیز عروسکهایی دارد که با ارتقاء تکنیک تولید به برنامه خواهند آمد. یک مجموعه عروسکی نیز در رده خردسال مرحله پیشتولید خود را سپری میکند که عروسکهای پرتعدادی دارد و محبوب خواهند شد.
به خود برنامه ململ چند عروسک جدید اضافه خواهد شد و این رویه ادامه خواهد داشت. جلساتی با عروسکسازهای ایرانی داشتیم و از آنها دعوت به همکاری کردیم ولی هنوز کار قوی و دندانگیری که قابل توجه باشد به دست ما نرسیده است؛ البته هنوز دنبالش هستیم. بین گروههای تئاتری، جوانان صاحب استعداد و غیره هستند که از آنها دعوت میکنیم که بیایند و تستهای برنامهسازیشان را بدهند. درها باز است ولی اینکه چه چیزی صید کنیم، موضوع دیگری است.
ـ اگر در این میان فردی احساس کند که میتواند برای شما و ویژه کودکان برنامهسازی کند، اما در یک استان دورافتاده باشد، برای نشان دادن استعداد خود به شما باید چه کند؟
ورود به صدا و سیما باید بسیار سخت باشد. برای این که شخص باید مهارتها و آموزش لازم را دیده باشد که روی آنتن بیاید. این خیلی بد است که یک نفر به خاطر اینکه قیافه خوبی داشته و یا نسبتی داشته مجری یک برنامه زنده بشود. در سالهای اخیر هم صداوسیما سختیهای خود را افزایش داده است که افرادی که جلوی دوربین میروند صلاحیتهای لازم را داشته باشند. آنها باید بر زبان فارسی تسلط داشته و سبک زندگی سالمی داشته باشند، چون این شخص بعدا قرار است مرجع تعدادی از افراد باشد. نکات دیگری که وجود دارد در شبکه کودک همین است.
تعدادی از مجریان بزرگسال هستند و تعدادی ردههای سنی پایینتر هستند. ما بین بزرگسالان خانم مریم اکبری را داشتیم که تئاتری بودند و سالها در این حوزه کار کردند. پس از تستهایی که انجام شد به این نتیجه رسیدیم که او روی آنتن هم موفق خواهد بود. بعد هم آمد و به عنوان «مامان گلی» یکی از چهرههای مشهور تلویزیونی شد. شاید تا دو سال پیش خیلیها او را نمیشناختند، اما الان به مراسم مختلف دعوت میشود و اجرا دارد. این مسیر را هم داشتیم و اتفاق میافتد.
ولی باز به طور خاصتر برای اینکه استعدادی باشد و از چشم ما پنهان نماند، کاری را به نام «آزمایشگاه برنامهسازی تلویزیونی» شروع کردهایم و شرایط استاندارد تولید را از تصویربرداری نور و دکور و کارگردانی آماده کردهایم که در شهرک سینمایی ایران است و یک فضای ۲۶۰۰ متری را در نظر گرفتهایم که در سال جاری فراخوان آن اعلام خواهد شد.
هر کسی که خود را صاحب استعداد میداند و فکر میکند استعداد اجرا یا عروسکگردانی دارد و یا استعداد و نوآوریهایی در حوزههای دیگر دارد، میآید و در یک شرایط استاندارد برنامهسازی انجام میدهد. این برنامهها اگر مسیر رو به رشدی داشتند از آنتن هم پخش خواهند شد و ما از آنها به عنوان نیروهای جدیدالورود هم استفاده خواهیم کرد.
ـ آیا شما از سازندگان برنامه «کلاه قرمزی» هم خواستید که به شبکه کودک بیایند؟
خیر. از نظر ما برنامه کلاه قرمزی برنامه ویژه کودکان نیست. ضمن اینکه برند شبکه دو است. این برنامه سالیان اخیر دیگر عملاً برای مخاطبان بزرگسال که دوست دارند نوستالژی دوران کودکی خود را احیا کنند، تولید میشود، اما ما از عوامل «کلاه قرمزی» در تولید آثار دیگر بهره بردهایم. مثلا عروسکگردانها و … مورد استفاده قرار گرفتهاند. جز آقایان مدرسی، طهماسب و جبلی ما از سایر دوستان این گروه دعوت کردیم و در کارهای بسیاری با ما همکاری داشتهاند و از توانمندی آنها در برنامههای دیگر نظیر ململ استفاده میشود.