ماجرای غلطهای املایی کتاب جدید مستور
تازهترین اثر داستانی مصطفی مستور را میتوان داستان زوال زندگی اجتماعی به شمار آورد.
مصطفی مستور در نوشتن و منسوب بودن متنی به خودش وسواس زیادی دارد و همین نشان از جدی بودن و با اهمیت بودن نوشتن و ادبیات برای وی دارد. این مساله را به نوعی میتوان در انتخاب ناشر و نیز شکل انتشار آثار وی نیز دنبال کرد.
او در هفته پایانی شهریورماه امسال تازهترین رمانش را با عنوان «معسومیت» روانه بازار کرده است. رمانی که نویسنده به عمد در آن برخی از عبارات را با املای ناصحیح خود به کار برده است و همین مساله منجر به توضیحاتی از سوی ناشر برای برخی مخاطبان که این اشتباه عمدی را سهوی پنداشته بودند نیز شد.
«معسومیت» در میان آثار اخیر مستور از چند منظر قابل توجه است. نخست اینکه وی پس از چند اثر گذشته خود که به نوعی جدال وی در به فرجام رساندن شخصیتهای قبلی آثارش بود، دست به خلق شخصیتها و موقعیتهای تازه داستانی زده است. داستان «معسومیت» در ظاهر داستان زندگی دو دوست در طول یک زمستان است و اتفاقاتی که برای آنها در مروادههای اجتماعیشان شکل میگیرد. راوی داستان یعنی مازیار پسری است متمول اما بیاعتنا به ظواهر مادی زندگی و در مقابل دوستی به نام اردلان دارد که زندگیاش را به پای شبیهسازی یک عشق قدیمی خرج میکند.
داستان «معسومیت» را میتوان داستان زوال زندگی اجتماعی به شمار آورد. داستانی که در آن نویسنده تمامی مناسبات عادی و عامی شده در تفکر مخاطب خود را به چالش میکشد. او جدای از اینکه در جای جای رمانش و به بهانههای مختلف موضوعاتی مانند زندگی، عشق، خانواده، ادبیات وحتی عرفان را به جالش جدی میکشد و برای اینکار از زبان راویان و شخصیتهایی که در دل داستان ظاهرا چندان جدی به ذهن نمیآیند در حالی که مشغول بازخوانی بسیار جدی و مهمی از روابط اجتماعی در زندگی هستند. جسارت مستور در این اتفاق زمانی ستودنی تر میشود که وقتی رمان به پایان میرسد متوجه میشویم که با نویسندهای به شدت اندیشمند و متفکر در رمان روبهرو هستیم که چالشهای فکری، روانی و اجتماعی عدیدهای را برای مخاطبش به همراه دارد.
با این تعبیر «معسومیت» رمانی است که برخلاف اصرار متنش به جدی نبودن، همپای بسیاری از آثار مستور قابل اعتنا، جدی و تاثیرگذار بوده و میتوان برای لمس آنچه در منظومه فکری آن شکل میگیرد چندین بار آن را خواند.