وضعیت بیعاری در جایزه جلال!
حسام آبنوس: دوازدهمین دوره جایزه ادبی «جلال الاحمد» به روزهای اختتامیه خود نزدیک میشود و همه منتظر برگزاری و اعلام نتایج آن هستند. نامزدهای بخشهای مختلف از سوی دبیرخانه این جایزه اعلام شده و باید تا روز اختتامیه صبر کرد و دید قرار است نشان زرین جلال آلاحمد در دستان چهکسی یا کسانی در بخشهای مختلف این جایزه قرار بگیرد.
در بخش رمان شش اثر به عنوان نامزد معرفی شدند. رمانهایی که سال 97 منتشر شدهاند و از سوی هیات داوران بخش رمان این جایزه به عنوان نامزد این دوره معرفی شدهاند. دورهای که اسامی داوران تا اسامی کاندیداها و حتی زمان برگزاری اختتامیه آن حواشی بسیاری با خود داشت.
رمان «وضعیت بیعاری» اثر حامد جلالی که نشر شهرستان ادب منتشر کرده، یکی از رمانهای ششگانه نامزد در بخش رمان است و در ادامه مروری بر آن خواهیم داشت.
*عاشقانهای در دل جنگ!
قصه این رمان در روزهای جنگ تحمیلی میگذرد و مادری را نشان میدهد که سعی در حفظ و حراست از خانوادهاش دارد. خانوادهای که پدر در آن وجود ندارد و مادر نمیخواهد پسر بزرگش نیز مانند پدرش «بیرد» شود و در جنگ خونش ریخته شود. او تلاش میکند به تنهایی با بهدندان گرفتن دو پسرش آنها را از ورود به درگیری منع کند.
قصه در ابتدا از زبان «حلیمه» روایت میشود که دل به پسری غیرمسلمان به نام «رام» میبندد و از همینجا جرقه اتفاقات بعدی داستان رقم میخورد. اگر از تکگوییهای شخصیت حلیمه و دیگر شخصیتها بگذریم که میتواند به عنوان یک نقطه قوت در داستان مطرح شود، آنچه در بخش «حلیمه» و «رام» توجه را جلب میکند رابطه این دو است. رابطهای که منجر به عشقبازی و یک رابطه نامشروع میشود. رابطهای که توصیفات آن بارها در داستان تکرار میشود که برای پرهیز از اشاعه آن از ذکر آنها خودداری میکنیم. این نکته در اولین مواجهه سبب شد تردید کنیم که آیا این اثر در جایزه ملی ادبی مورد حمایت از سوی جمهوری اسلامی نامزد شده است؟ توصیفاتی که حتما خواب از سر هر خوانندهای میپراند… .
*شلختگی در وضعیت بیعاری
بهترین توصیف برای رمان از نظر ساختار روایت، «شلخته» است. نویسنده برای داستانش از یازده راوی استفاده کرده و هر کدام از این راویها بار بخشی از قصه را به دوش میکشند. نویسنده در واقع خلأهایی که در روایتش با آن روبهرو شده را به واسطه یک راوی جدید پر کرده و این نشان میدهد که او برای جمع کردن طرحی که ریخته ناگزیر به استفاده از یازده راوی شده است. چرخش راویها در داستان به قدری زیاد است که گاهی اسامی را ممکن است فراموش کنیم و ندانیم راوی چه نقشی در داستان داشته است؟ این تعدد راویها گاهی خستهکننده میشود و حتی نقش آنها در داستان روشن نیست زیرا حرفی قرار است در پایان زده شود که هرکدام موظفاند بخشی از مقدمه آن را بچینند و به همین خاطر نویسنده شخصیتهایی را وارد داستانش میکند که هرکدام نقش خود را بازی کنند و از صحنه داستان خارج شوند. برای مثال شخصیتی مانند بیبی سکینه نبودنش چه لطمهای به داستان وارد میکند؟ او بعد از بیان بخشهایی از روایت اصلی که بر دوشش گذاشته شده، چه سرنوشتی دارد؟ و این پایانی است که در انتظار اغلب شخصیتهای «وضعیت بیعاری» است؛ رها شدن در هوا! به عبارتی نویسنده فکری برای شخصیتها نکرده و آنها را بعد از این که کارش با آنها تمام شده، در جهان داستانش رها کرده است.
این وضعیت سبب میشود سوال دیگری در ذهن ایجاد شود که آیا این یکی از بهترین گزینههای منتشر شده در سال 97 است که حالا به جمع نامزدهای نهایی جایزه ملی ادبیات ایران رسیده است؟ یعنی رمان دیگری که بتواند نماینده یک سال ادبیات ایران باشد در آثار منتشر شده وجود نداشت که رمان «وضعیت بیعاری» با یازده راوی در بین نامزدهای نهایی نشسته است؟
*این خروجی یک مدرسه است
این رمان یکی از خروجیهای «مدرسه رمان» شهرستان ادب است، مدرسهای که با هدف تربیت نسل جوانی از داستاننویسان آغاز به کار کرده و آثار خوبی هم منتشر کرده است که برای نمونه میتوان به «آوازهای روسی»، «پس از بیست سال»، «بهنام یونس» و … اشاره کرد؛ ولی انتشار چنین رمانی با آن حجم از بیپردهگوییها نهتنها محل تعجب است، بلکه این سوال را در ذهن ایجاد میکند آیا نظارتی در محتوایی که منتشر میکنند وجود ندارد که چنین اثری از دل یک کارگاه داستاننویسی بیرون نیاید؟ و سوال مهمتر اینکه وزارت ارشاد که برای برخی کتابها مانند «سال گرگ» اثر جواد افهمی که همین ناشر آن را منتشر کرده، سختگیریهای بیدلیل اعمال میکند چطور برای چنین اثری سختگیری نکرده و مجوز انتشار آن را صادر کرده است؟
*به جای دبیر علمی، آقای دبیر اجرایی پاسخ بدهند!
در پایان باید از دبیر اجرایی و نه دبیر علمی (در این جایزه قاعده بر این است که دبیر اجرایی خود را محل پاسخگویی معرفی کند در حالی که شأن دبیر اجرایی روشن است و آن که باید پاسخگو باشد دبیر علمی است) پرسید که نسبت این کتاب با آییننامه جایزه جلال آلاحمد چیست؟ برای پرهیز از طولانی شدن کلام فقط ماده یک این آییننامه اجرایی جایزه ادبی جلال آلاحمد را با هم مرور میکنیم: «هدف از اهدای جایزه ادبی جلال آلاحمد، ارتقای زبان و ادبیات ملی ـ دینی مبنی بر بزرگداشت پدیدآورندگان آثار برجسته، بدیع و پیشرو است و تشویق و ترغیب نویسندگان، منتقدان، مستندنویسان و تاریخنگاران باید در جهت اهداف پیش گفته باشد».