شبکه افق،ایجاد جزیرهای رسانهای برای خودمان و دوستانمان / آیا برای مثلا سه ساعت برنامه در یک شبانهروز، تاسیس یک شبکه، مصداق اسراف نیست؟ /ساختن یک ورزشگاه برای اینکه فقط در آن روپایی بزنیم نه به صرفه است و نه عقلانی و حتی شرعی
فرهیختگان نوشت:
شبکه افق بهصراحت اعلام کرده که قرار نیست برای همه مردم ایران برنامه بسازد. اصلا نمیخواهد مخاطبانش همگانی باشند. آمده تا خلئی که میگوید صداوسیما سالهاست ایجاد کرده، پر کند. آمده تا برنامههایی را بسازد که صداوسیما نمیتوانسته یا نمیخواسته که بسازد. مخاطبان مذهبی یا علاقهمند به یک تفکر خاص را مجاب کند برایتان شبکهای ساختهایم که میتوانید با خیال راحت آن را در کنار خانواده تماشا کنید و هیچ تهاجمی هم شما را تهدید نمیکند. هم جذاب است و هم آموزنده و هم مروج ارزشهای اسلام و انقلاب.
یکی از نقدهایی که به ایده تاسیس شبکه افق وارد میکنند اصطلاحا گذاشتن همه تخممرغها داخل یک سبد است، یعنی ایجاد جزیرهای رسانهای برای خودمان و دوستانمان؛ جزیرهای که هر آنچه بخواهیم میسازیم و لابد دوستانمان هم باید هر آنچه را ساخته میشود ببینند و اصلا همین رابطه، صحیحترین روش است.
در روزگاری که مدیران رسانهای جهان به دنبال ایجاد یک قاره یا دستکم «کشور رسانهای» برای خودشان هستند ایده ساخت یک «جزیره رسانهای» برای خود و دوستانمان، هیچتوجیهی ندارد. حتی اگر این جزیرهسازی با هدف کادرسازی هم شکل گرفته باشد، منطقی نیست.
بعضی از برنامههای شبکه افق، عدم شناخت دستاندرکارانش از مخاطب را فریاد میزنند؛ برنامههایی که شاید در دهه 60 مخاطب داشتند و حالا دیگر با برنامههای شبکههای داخلی هم قابل رقابت نیستند چه برسد به برنامههای موفق خارجی. شبکه افق بر اساس کنداکتور خودش، اهالی رسانه و البته نظرسنجیهای صدا و سیما نهایتا بین یک تا دو ساعت برنامه مفید، جذاب و پرمخاطب در شبانهروز دارد.
آیا برای مثلا سه ساعت برنامه در یک شبانهروز، تاسیس یک شبکه، مصداق اسراف نیست؟ دستاندرکاران این شبکه طوری از گسترش گفتمان انقلاب حرف میزنند که انگار در شبکههای دیگر گفتمان آمریکا یا انگلیس طرح میشود. هیچ فردی حتی با اندک خردی، منکر ضعفهای ساختاری، مدیریتی و حتی اعتقادی صدا و سیما نیست. اما اینکه حساب خودمان را از رسانه عمومی کشور جدا کنیم و بعد با وجود امکانات بسیار، نتوانیم حتی جمعیت رایدهنده در انتخابات سال 92 را هم برای خودمان نگه داریم اگر اوج بیتدبیری نباشد اوج بدسلیقگی یا بیهنری است.
سوال اساسیتر اینکه فرق فردی که شبکه افق را میبیند با آنکه نمیبیند چقدر است؟ نسبت این شبکه با نقشهای اجتماعی افراد چیست؟ شبکه افق چه نسبتی با هنر دارد؟ تعریفش از موسیقی، تئاتر و حتی هنرهای تجسمی چیست؟ آیا به ابزار هنری که رهبری بارها به استفاده از آنها توصیه کردهاند اعتقاد دارند؟
یکی دیگر از نقدهایی که به برنامههای شبکه افق میشود، یکدستی برنامهها و نبود تنوع لازم است. برنامههای شبیه بههم و برای مخاطبان شبیه بههم. نگاه مدیران شبکه افق، گاهی به شیوهای است که ممکن است تصور شود آنها از تهران هم بیرون نرفتهاند چه برسد به کشور.
ساختن یک ورزشگاه برای اینکه فقط در آن روپایی بزنیم یا نهایتا یک بازی در سال برگزار شود نه به صرفه است و نه عقلانی و حتی شرعی. این استعداد در روپایی زدن یا نهایتا یک بازی در سال را میتوان در ورزشگاه دیگری نیز به نمایش گذاشت. حتما ورزشگاههای دیگری داریم که نیمی از سال را خالی هستند و حتی برای یک بازی هم نمیتوانند همه ورزشگاه را پر کنند. بهتر است این ورزشگاهها (شبکههای تلویزیونی) یکی شوند و مانع از اسراف انرژی و نیرو هم بشوند. البته در این میان برخی معتقدند ورزشگاهی که قرار است میزبان یک بازی در سال باشد و نتواند ظرفیت ورزشگاه را در همان یک بازی هم پر کند، بهتر است تعطیل شود./ فرهیختگان