قرارداد عجیب دورهمی وادادگی در سرگرمی برای جبران شکست سیاسی؟
امیر ابیلی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
قرارداد تولید دورهمی؛ 350 میلیون به اضافه 30درصد از تبلیغات قبل، وسط و بعد از برنامه، که رقمی حدود 1-1.2 میلیاردی را در هر قسمت نصیب سازندگانش میکند، حداقل 5 برابر گرانترین برنامههای فعلی تلویزیون است. آنهم برای برنامهای که به لحاظ تولیدی سادهترین برنامهی صدا و سیماست. حتی یک لحظه از استودیو خارج نمیشود و بخش نمایشیش هم در هر سری آب رفت تا اینکه کلا حذف شد. یعنی تلویزیون باید منتظر توقع بسیار بیشتر از این، از برنامههایی مانند خندوانه و عصرجدید و … باشد و به مرور عرف برنامهسازی چندبرابر رقمهای فعلی خواهد شد و نهایتا با وضعیت مالی تلویزیون، این مسیری است که به نابودی کامل خواهد رسید.
جز مسائل مالی، به وضوح تلویزیون هیچ کنترل محتوایی بر این برنامهها ندارد. شوخیهای جنسی و … صریح در دورهمی و … نشاندهندهی موضع به شدت پایین تلویزیون در برخورد با سلبریتیهاست. تلویزیون عملا از چهرهها «التماس» میکند که به فضای مجازی نروند و با هر قیمت و محتوایی برای تلویزیون برنامه بسازند. برنامههایی که هیچ تناسبی با معیارهای رسانه ملی ندارند و در زمانی اتفاق میافتند که رهبری با صراحت در مورد استفاده بدون چارچوب از سلبریتیها هشدار دادهاند. جالب اینکه این برخورد حقیرانه با چهرهها در شبکهای هم بیشتر اتفاق میافتد که «مهمترین» رزومه مدیرش شرکت در کلاسهای خارج رهبریست.
اما، این برخورد ذلیلانه در مواجهه با چهرههای سرگرمیساز، روی دیگر فضای بسته در حوزه سیاسی و خبر است. در آخرین نظرسنجی ایسپا بعد از اعترضان آبان، تنها 40 درصد مردم اولویت اول خبریشان تلویزیون است. یعنی 60 درصد مردم به رسانههای دیگر اعتماد بیشتری دارند. ترسناکتر اینکه تنها 22 درصد جوانان زیر 30 سال به اخبار تلویزیون اعتماد دارند و 75 درصد مردم معترضان را محق میدانند، درحالیکه در گفتمان رسمی حکومت آنها «اشرار»ند و این شکست کامل تریبون رسمی نظام در اقناع است.
برای درک بهتر فاجعه دقت کنید که تلویزیون در طول دو هفته قطعی اینترنت هم نتوانست تصویری نسبتا درست حتی از ماهشهر ارائه دهد و در همین خلاء یک گزارش چند دقیقهای با لحن غیررسمی چنان اهمیت پیدا کرد که ذاتا فاقدش بود. به همین دلیل به نظر میرسد وادادگی تلویزیون در حوزه سرگرمی برای جذب مخاطب به هر قیمت، روی دیگر سکهی نگاه امنیتی و ضد مردم در حوزه سیاسی است و برای جبران آن. اما این دو، دو لبهی قیچیند که رسانهی ملی را به پرتگاه نابودی خواهند کشاند.