انبوه سازان!

علی جعفرآبادی

«دوزیست» تصویر کاملی از آسیب‌های «سری‌کاری» و تولید انبوه در سینما، و ماحصل کار فیلمسازی است که انگار ذات و ماهیت «فیلم ساختن» برایش از «چه» ساختن و «چرا» ساختن مهمتر است. برزو نیک‌نژاد یکی از فیلمسازانی است که در سالهای اخیر به «سری کاری» افتاده و در کوچ مدام از سینما به تلویزیون و بالعکس، و از تلوتلو خوردن بین ژانرهای مختلف و سبک‌ها و گونه‌های گوناگون برای فیلمسازی، حالا به گسستگی و آشفتگی فرمی و محتوایی رسیده است. در چنین شرایطی است که وقتی بعد از ساخت چند سریال طنز تلویزیونی، تصمیم به ساخت اثری تلخ می‌گیرد، باز هم گوشه و کنار کارش پر از شوخی‌های نچسب بی‌جایی است که اگرچه در لحظه می‌خندانند، اما نسبت و تناسبی با باقی اجزاء پیکره‌ی کلی اثر ندارند. کافیست صحنه‌ای را به یاد بیاوریم که حمید(هادی حجازی فر) به عطا (جواد عزتی) می‌گوید که می تواند روی او به عنوان رفیق حساب کند و جواب عزتی، سالن را به خنده می اندازد، بی‌آنکه این خنده دلیلی در بافت دراماتیک آن صحنه و لحظه داشته باشد.

از سوی دیگر وقتی فیلمساز «انبوه‌ساز» ما که به کار در شرایط کم امکانات و کم بودجه و کم زمان تلویزیون عادت کرده به سراغ سینما می‌آید، هیچ سلیقه و سبک و استراتژی خاصی برای کارگردانی اثرش ندارد و صرفاً تصور می‌کند که با «پرپلان» گرفتن اثر و کات‌های متعدد، چنین وانمود خواهد شد که فیلمساز مسلطی است؛ بی‌آنکه بتوان تشخیص داد چه خط سیر مشخصی میان شکل و جنس و شیوه‌ی فیلمسازی او، چه در فیلم‌های سینمایی قبلی‌ش و چه در آثار تلویزیونی‌ش وجود دارد و به طور خلاصه، سلیقه و سبک برزو نیک‌نژاد در طراحی و اجرای فیلم از حیث میزانسن و دکوپاژ و هدایت نظر تماشاگر در صحنه چیست. همانطور که وقتی تصمیم می‌گیرد سراغ ساخت یک فیلم «اجتماعی» برود هم، آنقدر دیر به قافله رسیده که تصور می‌کند هنوز جنین نامشروع و سقط و … موضوعات باب طبع و مد روز است و می‌توان با دستاویز قرار دادن آنها، فیلم اجتماعی ساخت.

نیک‌نژاد حالا آنقدر از این شاخه به آن شاخه پریده که دیگر مرز بین فیلم کمدی و تلخ، مرز بین سینمای اجتماعی واقعی با ژست‌های اجتماعی‌نمایانه و مرز بین کارگردان تلویزیونی «بگیر و برو» بودن با کارگردان دارای سبک و شیوه و استراتژی سینمایی را از یاد برده است، و نتیجه‌ی کار فیلمسازی که تلاش می‌کند «دوزیست» باشد و علاوه بر وجهه و جایگاه تلویزیونی‌ش، با ساخت یک فیلم ظاهراً اجتماعی تلخ سیاه جایگاهی در میان طیف‌های هنری و فستیوالی هم دست و پا کند، جز شکست محض نیست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار + 7 =

دکمه بازگشت به بالا