هجده خطای ترجمه در دو صفحه از کتاب نشر نگاه
مجتبی کوهساری: کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» با عنوان انگلیسی «The Room Where It Happened»، خاطرات کاخ سفید جان بولتون حدود دو ماه قبل در آمریکا منتشر شد و چند روزی است وارد بازار ایران شده است. دو ترجمه از کتاب را در بازار دیدم؛ یکی از انتشارات امیرکبیر و یکی از انتشارات نگاه.
متن اصلی کتاب را خوانده بودم. برای همین تصمیم گرفتم نگاهی به ترجمهها بیندازم. ترجمۀ انتشارات امیرکبیر انصافاً ترجمۀ تمیز و بیاشکالی بود؛ اما ترجمۀ نشر نگاه حیرتزدهام کرد از میزان خطاهای ترجمهای و ویرایشی موجود در آن. مترجم کتاب، محمد خجسته را نمیشناسم؛ اما برایم عجیب بود که چرا ترجمهای با این میزان از خطا باید اجازۀ انتشار پیدا کند.
برای اینکه بدانید دقیقاً از چه حرف میزنم، خطاهای موجود در فهرست و دو صفحۀ اول متن (صفحات 9 و 10) را برایتان مینویسم. بقیۀ کتاب هم همینطور است و حتی برخی جاها دوز خطاهای ترجمه بهشدت زیادتر میشود. این دو صفحه، مشتی است نمونۀ خروار.
به امید روزی که وزارت ارشاد، جلوی انتشار این دست ترجمههای ضعیف را بگیرد:
عنوان کتاب
متن انگلیسی:
The room where it happened
ترجمۀ نشر نگاه:
آنچه در اتاق اتفاق افتاد
اشکال: عبارت فارسی، معادل این است: What Happened In the Room
عنوان انگلیسی کتاب، به معنای تحتاللفظی «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، وامگرفته از یک نمایش موزیکال دربارۀ الکساندر همیلتون است که تأکیدش روی «اتاق» است، نه «اتفاق».
صفحۀ 7، فهرست
متن انگلیسی:
Chapter 1: The long march to a west wing corner office
ترجمۀ نشر نگاه:
طولانیترین راهپیمایی به سمت ساختمان ضلع غربی کاخ سفید
اشکال:
در عنوان long آمده، نه longest، پس «طولانیترین راهپیمایی» نیست بلکه «راهپیمایی طولانی» است. همچنین، ضلع غربی کاخ سفید خودش یک مجموعۀ دفاتر است و بولتون به رفتن به سمت یک «دفتر» (office) در گوشهای (corner) از ضلع غربی کاخ سفید اشاره میکند، یعنی دفتر خودش. ترجمۀ مناسبتر این است: راهپیمایی طولانی به سمت دفتری در گوشۀ ضلع غربی کاخ سفید
صفحۀ 7، فهرست
متن انگلیسی:
Chapter 2: Cry “Havoc!” and let slip the dogs of war
ترجمۀ نشر نگاه:
فصل دوم: اکنون زمان گریستن نیست! بگذار سگهای جنگ را همین الآن فرا بخوانیم.
اشکال:
این جملۀ مشهوری از زبان مارک آنتونی در نمایشنامۀ شکسپیر با عنوان «ژولیوس سزار» است. در این جمله، cry معنی گریه نمیدهد، بلکه به معنی «فریاد» است. فرنگیس شادمان در برگردان فارسی خود از آن نمایشنامه با عنوان «تراژدی قیصر»، این عبارت را اینطور ترجمه کرده:
فریاد خواهد کرد: «امان ندهید» و سگان جنگ را رها خواهد کرد.
صفحۀ 7، فهرست
متن انگلیسی:
Chapter 6: Thwarting Russia
ترجمۀ نشر نگاه:
فصل ششم: روسیۀ ناامیدکننده
اشکال: در اینجا، thwart فعل است و روسیه مفعول آن؛ معنایش میشود «مخالفت کردن با روسیه» یا «جلوی روسیه درآمدن» یا «تلاشهای روسیه را خنثی کردن»
صفحۀ 7، فهرست
متن انگلیسی:
Chapter 12: Trump loses his way and then his nerve
ترجمۀ نشر نگاه:
فصل دوازدهم: ترامپ راه خود را گم میکند و به سیم آخر میزند.
اشکال:
این فصل دربارۀ داستان سرنگون کردن پهپاد گلوبالهاوک است که ترامپ ابتدا تصمیم میگیرد در تلافی آن به ایران حملۀ نظامی محدود کند اما بعد از تصمیمش منصرف میشود.
بخش دوم عنوان این فصل، یک اصطلاح است:
Lose one’s nerve: to suddenly become too frightened to do something that you intended to do [McMillan Online Dictionary]
یعنی: ناگهان هراسان شدن فرد از انجام کاری که قصدش را داشته است. پس قسمت دوم یعنی «سپس میترسد و منصرف میشود»
صفحۀ 7، فهرست
متن انگلیسی:
Chapter 13: From the Afghanistan Counterterrorism mission to the Camp David near miss
ترجمۀ نشر نگاه:
فصل سیزدهم: از مأموریت مبارزه با تروریسم تا مأموریت تقریباً موفقیتآمیز کمپدیوید
اشکال:
قسمت پایانی عنوان فصل:
Near Miss: a situation in which something almost hits something else [Cambridge Online Dictionary]
یعنی نزدیک بوده حادثۀ خطرناکی (دیدار در کمپدیوید) رُخ دهد اما رُخ نداده است.
صفحۀ 8، فهرست
Chapter 14: The end of the idyll
ترجمۀ نشر نگاه:
فصل چهاردهم: پایان ایدیل
اشکال:
این برگردان اساساً برای مخاطب فارسی بیمعناست. یک معنای کلمۀ idyll «قصیده» است. معنای دومش به این صورت است:
Idyll: a lighthearted carefree episode that is a fit subject for an idyll [Merriam Webster Online Dictionary]
یعنی دورۀ بیخیالی و راحتی. فصل اتفاقات مربوط به تماس جنجالی ترامپ با رییسجمهور اوکراین را تشریح میکند، و نقشآفرینی بولتون پس از استعفائش را توضیح میدهد. پس میتوان آن را بهمعنای «پایان ایام خوش» در نظر گرفت که دردسرهای جدی ترامپ شروع میشود.
صفحۀ 9
متن انگلیسی:
All while being constantly overwhelmed with information, decisions to be made, and the sheer amount of work, and enlivened by international and domestic personality and ego conflicts beyond description
ترجمۀ نشر نگاه:
توأم با دلواپسی دائمی، قدرت تصمیمگیری که که [خطای ویراستاری: که اضافه] باید اتخاذ کنید، حجم زیادی کار، تعامل با شخصیتهای بینالمللی و داخلی و خوددرگیریهای غیرقابلوصف
اشکال:
«تصمیمگیری که باید اتخاذ کنید» یعنی چه؟
ساختار نحوی جملۀ مبدأ هم اشتباه برداشت شده است. جمله دو قسمت دارد. میگوید یکسری عوامل (اطلاعات، تصمیمهایی که باید بگیرید و حجم زیاد کار) شما را overwhelm میکنند، و یکسری عوامل (international …) به شما نشاط میدهند. در سری دوم عوامل هم صحبتی از «تعامل با شخصیتهای بینالمللی و داخلی» نیست، بلکه میگوید personality and ego conflicts (تقریباً به معنای نزاعهای نشأتگرفته از سر شخصیت و غرور طرفها) در دو سطح بینالمللی و داخلی این وضعیت را شورآفرینتر میکنند.
صفحۀ 9
متن انگلیسی:
Washington’s conventional wisdom on Trump’s trajectory, however, is wrong. This received truth, attractive to the intellectually lazy, is that Trump was always bizarre
ترجمۀ نشر نگاه:
با این حال، فهم عرفی واشینگتن از مسیر ترامپ اشتباه است. مردم عادی فکر میکنند ترامپ همیشه آدم عجیب و غریبی است.
اشکال:
در جملۀ دوم کلاً received truth (به معنی «نگاه یا برداشت اِجماعی») نادیده گرفته شده است. همچنین attractive to the intellectually lazy هم نادیده گرفته شده است. و معلوم نیست مترجم چرا واژۀ «مردم» را برگزیده، چون مشخصاً فاعل یا نهاد این جمله همان «اهالی واشینگتن» (به معنای صاحبمنصبان و مقامات آمریکا) است.
ترجمۀ درستتر این است:
این برداشت اِجماعی، که افراد تنبل از لحاظ فکری سراغش میروند (یعنی به درد کسانی میخورد که حوصلۀ عمیق فکر کردن را ندارند)، این است که ترامپ همیشه آدم و عجیب غریبی است.
صفحۀ 9
متن انگلیسی:
I his first fifteen months, uncertain in his new place, and held in check by an “axis of adults,” he hesitated to act.
ترجمۀ نشر نگاه:
او در پانزده ماه اول ریاستجمهوریاش همیشه مردد، بیثبات و تحت تأثیر «محور بزرگان» بود و در تصمیماتش تعلل میکرد.
اشکال:
ساختار نحوی جملۀ مبدأ درست درک نشده است. نویسنده میگوید در پانزده ماه اول که ترامپ uncertain in his new place و held in check by an axis of adults بود، «در اقدام کردن مردد بود» (hesitated to act)؛ یعنی دو مورد اول را تلویحاً به معنای دلیل مورد آخر میآورد. همچنین held in check یعنی:
Hold someone in check: to control someone or something that might cause damage or harm.
ترجمۀ درستتر اینطور میشود.
او در پانزده ماه اول که از جایگاهش مطمئن نبود و محور بزرگان مهارش کرده بودند، در اقدام کردن/اجرای تصمیماتش تعلل میکرد.
صفحۀ 10
متن انگلیسی:
As time passed, however, Trump became more certain of himself, the axis of adults departed, things fell apart, and Trump was surrounded only by “yes men.”
ترجمۀ نشر نگاه:
با این حال، با گذر زمان ترامپ اعمادبهنفس [خطای ویراستاری: اعتمادبنفس] بیشتری یافت، از محور بزرگان جدا شد، همهچیز از هم پاشید و دور و بر ترامپ فقط «بلهقربانگوها» ماندند.
اشکال:
قسمت دوم جملۀ مبدأ
the axis of adults departed
یعنی «محور بزرگان رفتند» (اخراج امثال تیلرسون و متیس از دولت)، نه اینکه ترامپ از محور بزرگان جدا شد.
صفحۀ 10
متن انگلیسی:
as the High Minded … have it
ترجمۀ نشر نگاه:
همانطور که از ما بهتران این کار را انجام دادهاند
اشکال:
Have it: claim, express the view that
ترجمۀ درست: همانطور که ازمابهتران مدعیاند؛ یا، طبق ادعای ازمابهتران
صفحۀ 10
متن انگلیسی:
Because, however, the axis of adults had served Trump so poorly, he second-guessed people’s motives, saw conspiracies behind rocks, and remained stunningly uninformed on how to run the White House, let alone the huge federal government.
ترجمۀ نشر نگاه:
از آنجا که محور بزرگان در انجام وظیفه خود توفیق چندانی نداشت، ترامپ نه تنها در ادارۀ کشور، بلکه در ادارۀ خود کاخ سفید هم مستأصل ماند.
اشکال:
دو جمله از متن کلاْ از قلم افتاده است:
he second-guessed people’s motives, saw conspiracies behind rocks,
همچنین، uninformed به معنای مستأصل نیست، بلکه به معنای بیاطلاع و ناآگاه است. صفت huge در huge federal government هم ترجمه نشده است.
صفحۀ 10
متن انگلیسی:
The axis of adults is not entirely responsible for this mind-set. Trump is Trump.
ترجمۀ نشر نگاه:
مسئولیت وضع پیشآمده فقط بر عدۀ [خطای ویراستاری: عهدۀ] محور بزرگان نبود. خود ترامپ نیز بیتقصیر نبود.
اشکال:
قضاوت در مورد مناسب بودن برگردان فارسی جملۀ دوم یعنی Trump is Trump به «خود ترامپ نیز بیتقصیر نبود» به عهدۀ خوانندگان.
صفحۀ 10
متن انگلیسی:
I came to understand that he believed he could run the Executive Branch and establish national-security policies on instinct, relying on personal relationships with foreign leaders, and with made-for-television showmanship always top of mind.
ترجمۀ نشر نگاه:
او معتقد بود میتواند قوۀ مجریه را اداره کند و سیاستهای امنیت ملی را بهطور غریزی با تکیه بر روابط شخصی با سران کشورهای خارجی و با شوهای تلویزیونی که همیشه در آستین دارد، مدیریت کند.
اشکال:
خطا در درک ساختار جملۀ مبدأ. ترامپ معتقد بوده که با سه دسته مهارتی که در انتهای جمله آمدهاند، هم میتواند قوۀ مجریه را اداره کند و هم سیاستهای امنیت ملی را تعیین/مدیریت کند.
صفحۀ 10
متن انگلیسی:
Now, instinct, personal relations, and showmanship are elements of any President’s repertoire. But they are not all of it, by a long stretch.
ترجمۀ نشر نگاه:
اکنون غریزه، روابط شخصی، و شوهای تلویزیونی ابزار اصلی رئیسجمهور هستند، اما نه برای مدت طولانی.
اشکال:
اولاً، «ابزار اصلی» درست نیست؛ نویسنده میگوید که اینها را هر رییسجمهوری در چنته دارد.
ثانیاً، عبارت by a long stretch یک اصطلاح است، هممعنا با by any stretch of imagination.
If you say that something is not true or possible by any stretch of the imagination, you are emphasizing that it is completely untrue or absolutely impossible. [Collins Online Dictionary]
پس ترجمۀ درست میشود: اکنون غریز، روابط شخصی و شوهای تلویزیونی در زمرۀ ابزارهای هر رییسجمهوری هستند، اما بههیچوجه همۀ آن ابزارها نیستند.
صفحۀ 10
متن انگلیسی:
Analysis, planning, intellectual discipline and rigor, evaluation of results, course corrections, and the like are the blocking and tackling of presidential decision-making, the unglamorous side of the job.
ترجمۀ نشر نگاه:
تحلیل، برنامهریزی، نظم و انضباط فکری، ارزیابی نتایج، اصلاحات دورهای و مانند اینها از نظر ترامپ سد راه تصمیمات ریاستجمهوری هستند و به مذاق او چندان خوش نمیآیند.
اشکال:
عبارت blocking and tackling که به صورت تحتاللفظی به «سد راه» ترجمه شده است، یک اصطلاح است که از فوتبال آمریکایی (تکل و بلوکه کردن) آمده است و به معنای مهارتهای اصلی لازم برای انجام یک کار است:
Blocking and Tackling: Basic tasks or skills in an undertaking or occupation [Wikitionary]
همچنین course correction به معنای اصلاح مسیر است.
نویسنده در آخر جمله هم میگوید که این مهارتها چندان جالب و هیجانانگیز نیستند.
پس ترجمۀ درست میشود:
تحلیل، برنامهریزی، نظم و انضباط فکری، ارزیابی نتایج، اصلاح مسیر و مانند اینها مهارتهای اصلی لازم برای تصمیمگیریهای ریاستجمهوریاند، یعنی آن روی سکۀ شغل ریاستجمهوری، همان روی غیرهیجانانگیز و نهچندان جالب آن.
صفحۀ 11:
متن انگلیسی:
Appearance takes you only so far.
ترجمۀ نشر نگاه:
شما فقط ظاهر ماجرا را میبینید.
اشکال:
این هم یک اصطلاح دیگر است. توضیح سایت quora برای only takes you so far:
This phrase can be used in various ways. Perhaps you are referring to a bus that will take you ‘only so far’ on a planned journey but I don’t think that is the deeper meaning the words have to impart.
ترجمۀ درست جمله:
ظواهر [همان سه مهارتی که در جملات قبل گفته است] فقط به درد آغاز کار میخورند / فقط با تکیه به ظواهر نمیتوانید به هدف نهایی برسید.