اگر هنرمند با احساساتش در زمین مرداب‌گون سیاست قدم بگذارد

محمدرضا کائینی

این چند خط را، لَختی نگاه داشتم تا شعله خودنمایی های مجازی، قدری فرو نشیند و صدا به صدا برسد! به واقع سطور پی آمده، نوعی دریغ است بر واپسین دهه از حیات مرحوم شجریان، که می توانست بهتر و کم افت و خیز تر، طی شود. در باب هنرش، بهتر است زعمای طایفه آواز بگویند، اما از جنبه تاریخی، می توانم ادعا کنم که وی از دوره ای به بعد، در طریق خودنمایی، تقریبا بی رقیب می تاخت و پیش از انقلاب و با وجود چهره هایی چون: بنان و قوامی و ادیب خوانساری و خواجه امیری و گلپایگانی و…الخ، هرگز جلوه سالیان بعد را نیافت.

به قول مرحوم محمدرضا لطفی: “شجریان از سال ۵۷ و بعد از انقلاب تا امروز، بالاترین حجم تولید و بیشترین و موفق‌ترین کنسرت‌ها را داشته است، اگر شجریان قبل از انقلاب یک دهم موسیقی تولید کرده بود، بعد از انقلاب صد در صد تولید داشته است…” و من بر آن می افزایم که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد، سالن بزرگ وزارت کشور، بارها به آوردگاه هنر وی مبدل شد. خرداد هشتاد و هشت اما، نشان داد که اگر هنرمند بخواهد با احساسات ذاتی، به زمین سست و مرداب گون سیاست قدم بگذارد، پایش به چاله هایی بس عمیق خواهد رفت! چرا؟ چون مثلا پهن کنندگان همان بساط، چندی بعد اذعان کردند: ادعای تقلب دروغ بوده و یا فیلم سخنرانی منتخب مردم در آن دوره نیز، آشکار ساخت که خطاب “خس و خاشاک” به تخریب گران بوده و نه کلیت معترضان (این را در شرایطی می نویسم که هیچ‌ ارادتی به احمدی نژاد ندارم!) سالیان فراوانی نپایید که استاد با مشاهده دامگه سیاست، در سکوت و بیماری فرو خفت!

او دانست که وجهه اش، تنها وجه المصالحه باج گیری از حاکمیت شده و‌ نامش و نه خودش، برای جماعت موسوم به اصلاح طلب، کفایت می کرده است! هم از این روی بود که در مصاحبه با “ایران” در خرداد نود و پنج، از بسا مواضع پیش گفته خویش، در رسانه های غیر وطنی عقب نشست! اگر آنجا گفته بود: تجربه سی ساله جمهوری اسلامی ناموفق بوده است، اینجا گفت: انتقاد به یک مسئول، به معنای مخالفت با حکومت نیست و نباید قلمداد شود! یا اگر قبلا اسلام و روحانیت را با موسیقی آشتی ناپذیر دانسته بود، اینجا اذان و قرائت قرآن و روضه و آواهای مذهبی را نیز، نوعی موسیقی و جزیی از تبلیغات دینی دانست و…الخ.

واپسین تقلای جماعتی که در داخل و خارج، تنها به نام شجریان “طمع” داشتند و نه به هنرش “میل”، برای بلوا سازی در اطراف جنازه او صورت گرفت که شیوع کرونا و ایضا تدبیر خانواده وی و همکاری نظام، آن را بی فرجام نهاد. خدایش رحمت کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 + 7 =

دکمه بازگشت به بالا